یکی از نکته های مدیریتی که تا حدودی زیادی تشخص تجاری دارد ولی در شئون زیادی از زندگی ما وارد شده است جمله معروف همیشه حق با مشتری است می باشد.
این جمله بسیار تجاری است و در یک فرهنگ اغواگرانه طرح شده و تلاش میکند به هر صورت ممکن خدمت گیرنده را جلب نماید.
طرح ناقص این موضوع در کشور ما سبب شده یک نوع فرهنگ حق به جانبی رواج یابد که گاه لطماتی هم به نهادها و سازمان ها وارد آورده است.
نهادهایی که خدمت دهنده هستند و در مقابل آنها خدمت بگیرانی تعریف شده اند.
یکی از این نهادها شهرداری است که مامورین سد معابر بخش های مهم این نهاد خدمت رسان را تشکیل میدهند.
فلسفه وجودی این نهاد در وهله اول حراست و حفاظت از منافع عمومی شهروندان است و به هیچ بهانه ای نباید از این ماموریت دست بردارد.
ناگفته پیداست برخی از شهروندان یا خدمت گیرندگان این نهاد به هر دلیلی تلاش میکنند خارج از استاندارد رفتار نموده و به حقوق عامه و منافع شهر دست درازی کنند.
هرچند این شهروند در لباس یک پزشک یا روحانی یا کارگر باشد.
اخیرا کلیپی در فضای مجازی پخش شده که طی آن یک روحانی با عوامل شهرداری تبریز درگیر شده است و…
متاسفانه بخشی از افکار عمومی، بدون اینکه خود را نیازمند اطلاعات دقیق تری بدانند در دام همان جمله حق با مشتری است افتاده و عوامل شهرداری را محکوم نمودند.
آن طلبه محترم متاسفانه در راستای تلاش برای تصرف غیرقانونی یک ملک با ماموران قانون مواجه شده و سعی می نماید اقدام خود را پشت عناوین مقدس پنهان نماید.
هرچند این مساله که چرا بخشی از مردم به خدمت دهندگان خود در شهرداری بی اعتماد شده اند موضوعی متفاوت و البته مهم است ، اما افراط در بی اعتمادی نیز عقلانی نیست.
درفیلم ها و کلیپ ها همیشه حق با کسی نیست که گریه میکند و یا ناله میکند.
لازم است بعد از شنیدن حقایق قضاوت کنیم تا به مساله بی اعتمادی متقابل دامن نزنیم.
غلامرضا منصوری
برای عضویت در خبرنامه پیامکی، اطلاعات خود را وارد کنید
از مسئولین محترم استان که وعده های آنان در این ستون پیگیری گردیده خواهشمند است توضیحات خود را در خصوص علل عدم تحقق وعده های داده شده جهت اطلاع شهروندان محترم و تنویر افکار عمومی به دفتر روزنامه ساقی ارسال فرمایند.
دیدگاه بگذارید