اگر ناسزاگویی را از سینه چاکان دولت بگیرند، موجودات لال بی مصرف باقی می ماند

اگر دولت از خودش بپرسد که «در این شرایط با افکارعمومی و منتقدان و نخبگان چه باید کرد؟» گام بزرگی را برداشته، هرچند که تاکنون رفتاری درخور در این حوزه نداشته است.

 محمد مهاجری در روزنامه اعتماد با اشاره به فضای سیاسی کشور و انتقادات گسترده از دولت رئیسی نوشت:اگر دولت از خودش بپرسد که «در این شرایط با افکارعمومی و منتقدان و نخبگان چه باید کرد؟» گام بزرگی را برداشته، هرچند که تاکنون رفتاری درخور در این حوزه نداشته است.

یکی از شیوه‌هایی که از سوی افراد و رسانه‌های وابسته به دولت به‌ کار گرفته شده حمله به منتقدان از طریق ناسزاگویی و ایراد اتهامات خنده‌دار است. در این روش نخ‌نما شده همه منتقدان به دروغگویی، همسویی با امریکا و دشمنان، روی برگرداندن از نظام، ندامت از گذشته و نظایر آن متهم می‌شوند. پشت بند این اتهامات هم درخواست از دستگاه قضایی برای بگیر و ببند و توقیف مطرح می‌شود.

اگر دولت با نگاهی دقیق، سینه‌چاکان خود را آنالیز کند، به نتایج جذاب و شیرینی خواهد رسید. از جمله اینکه اکثر آنها فاقد وجاهت سیاسی و اجتماعی و حرفه‌ای‌اند. دیگر اینکه اگر حربه ناسزاگویی از آنها گرفته شود، چیزی جز یک موجود لال بی‌مصرف از آنها باقی نمی‌ماند. دیگر ویژگی‌شان اینکه از خود هویت مستقل ندارند و به همین دلیل اگر پول فاکتورشان پرداخت نشود، جذب جای دیگری می‌شوند و برای کارفرما و مغازه‌دار جدید کار می‌کنند


دولت اگر می‌خواهد با این لشکر به مصاف منتقدان برود مختار است، اما پس از مدتی که واقعیت‌ها در جامعه منتشر شد، با دردسرهای تازه‌تری مواجه خواهد شد.

بسیاری از منتقدان کنونی برخلاف ذهنیتی که برای مقامات ارشد دولت ساخته‌اند اگر دلسوزی‌شان برای ایران و نظام بیش از دولتی‌ها نباشد (که هست) قطعا کمتر نیست. اگر نقدی می‌کنند و سخنی می‌گویند تنها به اعتلای کشور می‌اندیشند. عداوتی با کسی ندارند و صدالبته که عقد اخوتی هم نبسته‌اند. هرچند به رییس‌جمهور فعلی رای نداده باشند، اما موفقیت او را موفقیت خود می‌دانند و از این جهت شاید با منتقدان دولت قبل (که حامیان دولت کنونی‌اند) تفاوت ۱۸۰درجه‌ای دارند. این منتقدان، عملا اجازه نمی‌دهند اپوزیسیون خارج‌نشین مجال زیادی پیدا کند. پس حذف منتقدان یعنی باز کردن راه برای اپوزیسیونی که نه نظام را قبول دارد، نه دولت را و نیز جز به براندازی نمی‌اندیشد.

ادب و آداب نقد می‌گوید که برخلاف بزک‌کنندگان رفتار مسوولان، واقعیت بی‌پیرایه را بازنمایی کنند تا مسوولان دچار توهم نشوند. دل بستن به مجیزگویان و متملقانی که در تاروپود بعضی دستگاه‌ها حضور دارند، نه سکه و دلار را ارزان می‌کند، نه تورم را پایین می‌آورد، نه اشتغال ایجاد می‌کند، نه تحریم‌ها را از بین می‌برد، بلکه تنها کارکردش این است که حس خودشیفتگی را در مسوولان افزایش می‌دهد. بین متملقان کاسب و منتقدانی که حتی ممکن است گهگاه تند و بی‌انصاف باشند، انتخاب با دولت است!

About Author