تراکتور را به تنظیمات کارخانه برگردانید!

اختصاصی ساقی آذربایجان/ وحید خدادادی/تراکتور

یک بار که با مدیر کل ورزش و جوانان استان در مورد وضعیت اسفبار فوتبال و تیم های تبریزی صحبت می کردیم، به مورد بسیار حساسی اشاره کرد که در نوع خود، محل تامل و تانی بود. انتقادش از حوزه صنعت بود و تعطیلی تیم داری کارخانجات بزرگ تبریز که روزگاری هر کدام یک تیم فوتبال قدر قدرت داشتند که بعضا بعنوان تغذیه کننده و استعداد یاب برای تیم های بزرگ عمل می کردند و بسیاری از بازیکنان بزرگ تاریخ فوتبال محصول همین رویکرد است. با این پیش زمینه برویم به سراغ تراکتور، یتیم بخت برگشته ای که نه بهزیستی حاضر به قبول سرپرستی آن است، نه کمیته امداد و نه این اواخر سلطان جنگولک بازی های اقتصادی و قاد فادر تراکتور، جناب زنوزی بزرگوار! در این مقال کاری به مسئولان، زنوزی و غیر و ذالک نداریم، داستان زنوزی مشخص است، او قصد واگذاری تیم ندارد چون می داند که کسی خریدارش نیست!

او طاقچه بالا می گذارد تا نشان دهد که کشته مرده این تیم نیست ولی همه ما می دانیم که او که بود؟ از کجا یک شبه و در کدام دولت ظهور کرد و به چه شکل و ساختاری تیم داری می کند. او می داند که تراکتور مشتری ندارد و می داند که برای چه سوار تراکتور شده، ما هم می دانیم! در این بین روی سخن با کارخانه کته کلفت و عظیم الجثه تراکتور است که بعد از واگذاری تراکتور، نفس راحتی کشیده و پشت آن دیوارهای آجری الله اعلم که امر تولید را چگونه پیش می برد. نه دولتی است که از نهادهای دولتی بابت عملکردش پاسخ بخواهیم و نه خصوصی که از اشخاص حقیقی مطالبه گری کنیم. خصوصی نیست، اما در اتاق بازرگانی عضویت دارد و مجموعه ای است که خود را تقریبا از تمام مسئولیت های اجتماعی اش معاف کرده است. دود، آلودگی، ترافیک، آب، برق و سایر منابع انرژی اش را تبریز تامین می کند، اما حاضر نیست عهده دار مسئولیتش در قبال تیم داری شود. چطور در اصفهان تیم های ذوب آهن، سپاهان، پلی اکریل و … در خوزستان فولاد و در دیگر بلاد صنعتی کارخانه های متمول عهده دار تیم های خود هستند و در این بین تراکتور فقط از این مسئولیت شانه خالی می کند؟ کارخانه سپاهان سالهاست که عهده دار یک تیم است و تیمش هم همیشه جزو مدعیان قهرمانی! بی حاشیه، بی دغدغه و بدون بار روانی مضاعف برای شهروندان اصفهانی، فولاد در خوزستان همین کار را انجام می دهد و هپکو در اراک، مس در کرمان و الی ماشاءلله! در این بین کارخانه های تبریز مثل تراکتور، ماشین سازی، ایدم، موتوژن که روزگاری تیم داری می کردند، الان دنبال یللّی تلّلی هستند. بخش خصوصی هم که به صورت تمام و کمال خود را از مسئولیت های اجتماعی و ورزشی معاف کرده و این همه کارخانه و امپراتوری اقتصادی در تبریز قد یک استخر رفتن بودجه ورزشی ندارند. تمام هدف آقایان فقط پول است و پول و این در حالی است که عملکردشان هم در وادی تولید و کیفیت تولیدات، چنگی به دل نمی زند. در این بین سرپرست استانداری هم اظهار فضل نموده که مردم نگران نباشند، دقیقا از چه نگران نباشند؟ مگر قصه تراکتور موضوعی است که با ارشادات و یا با دستور حل و فصل شود؟ مردم را چه فرض کرده اید آقای تمشیت امور؟ این تیم باید سریعا توسط خود کارخانه خریداری و تکلیف به خریداری شود و بعد از آن از محل منابع سرشار این کارخانه تامین مالی و هدایت شود. می گویند واگذار کردیم، به که؟ به کجا؟ دولت تعطیل، هیات فوتبال و دیگر نهادهای تصمیم گیر گرفتار مدیریت مادام العمر و سر تیم تیراختور که بی کلاه مانده است. اگر این استان و این شهر صاحب داشت، زنوزی را صدا می زد، گوشمالی می داد و کارخانه را مکلف می کرد تا تیم را تحویل بگیرد و به بهترین شکل اداره کند. آورده و نفع این کارخانه ها برای تبریز چیست؟ تنها ایجاد شغل با حقوق های بخور و نمیرو دیگر هیچ! حل و فصل مشکل تراکتور یک ساعت زمان می خواهد که مسئولان و دست اندرکاران امر ندارند و تیمی که تنها سودش افزایش قرص های کاهش استرس برای مردم و هواداران میلیونی اش است و دیگر هیچ!

About Author