آموزش و پرورش دیکتاتوری می‌کند!

رویداد۲۴ در گزارشی مفصل به ایرادات رتبه بندی معلمان پرداخته و به روایت چند معلم نشان داده دستکاری آموزش و پرورش در طرح جدید چه بلایی بر سر سیستم آموزشی کشور خواهد آورد.

رتبه‌بندی معلمان را می‌توان نقطه مشترک مطالبه‌گری تشکل‌های معلمی، کنشگران مستقل و معلمانی دور از این دو وجه تاثیرگذار که فقط خواهان برقراری این قانون بوده‌اند نامید. قانونی که بعد از سلاخی در مجلس و تنگ‌نظری‌های آیین‌نامه‌ای و سخت‌گیری‌های شیوه نامه‌ای به مرحله اجرا رسید و به دلیل آنچه با انتظارات معلمان متفاوت بود نتوانست درصدی از اعتراضات معلمان را بکاهد.

درصد زیادی از معلمان که سال‌هاست تجربه زندگی زیر خط فقر را دارد و صدای اعتراضشان مدت‌هاست از کف خیابان به گوش می‌رسد این افزایش حداقلی حقوق و رتبه‌بندی کذایی نمی‌تواند آن‌ها را در مسیر تحول آموزشی مورد انتظار قرار دهد. بعد از سال‌ها تاخیر دوباره به توقفگاهی رسیدیم که در واقع همان خط شروع بود، دور تسلسل و باطلی که بیش از یک دهه به طول انجامید، ولی نتیجه‌ای شایسته این انتظار را نداشت.

ایرادات بزرگ رتبه بندی معلمان

شیوه کنونی رتبه‌بندی، کیفیت‌گریزترین شیوه ارزیابی معلمان است و بدون شک، زین پس همکاری و همیاری جای خود را به فضای رقابتی در آموزش خواهد داد. ملاک‌هایی که قابلیت اندازه‌گیری و سنجه را ندارد و تبدیل آن‌ها به عدد و رقم، با عنوان امتیاز به معلمان، برای آنچه آن را شایستگی‌های یک معلم می‌نامند معلم را در مسیری قرار خواهد داد که شاید ناخواسته جریان صحیح یادگیری و یاددهی را نیز لابلای جمع آوری امتیاز به فراموشی بسپارد.

معلمانی که سال‌های زیادی را با متر و خط‌کشی متفاوت ارزش‌یابی شده‌اند، به یک‌باره عملکردشان در مختصاتی ناآشنا و مبهم سنجیده می‌شود که حتی به خوداظهاری‌های معلم نیز اعتماد نکرده است و آن‌ها را دستخوش تغییراتی تاثیرگذار بر رتبه معلم قرار می‌دهد.

پذیرفتنی نیست معلمی با ۳۰ سال سابقه تدریس در شایستگی عمومی نمره‌ای را کسب کرده که تامل‌برانگیز است، ولی او ۳۰ سال در این نظام آموزشی یک اخطار یا کارت زرد نیز دریافت نکرده است.

مگر می‌شود یک نظام آموزشی سیستم نظارتی نداشته باشد که معلمی در پایان سال‌های کاری خود هنوز در شایستگی‌های عمومی و حرفه پایش بلنگد و هنوز در کلاس درس بخواهد معلمی کند. آنقدر حفره‌های موجود در این رتبه‌بندی زیاد است که پرداختن به آن سنجش شایستگی و صلاحیت حرفه‌ای معلمان را به حاشیه رانده است.


 

فرض را بر این می‌گذاریم که صفر تا صد کار درست و اصولی پیش رفت. مگر نمی‌گویند سنجش در خدمت یادگیری است و اهرمی برای اصلاح روند آموزش، کار به‌دستان نظام آموزشی نیز باید از این ساختار به نفع ساز‌و کار آموزش و پرورش بهره ببرند باید در سال‌های آینده تمرکز نظام تعلیم و تربیت دربرنامه‌های مرتبط با معلمان آموزش اثربخش مواردی باشد که شایستگی‌های تخصصی و حرفه‌ای همکاران را ارتقا دهد.

آیا مدیران ناکاربلد و جریان‌سازان غلط رتبه‌بندی مرحله بعد از اجرا یعنی آموزش را هم چاره‌ای برایش اندیشیده‌اند؟ اگر هدف از این رتبه‌بندی افزایش کیفیت آموزش است باید در اولین فرصت شرایط را به نفع آموزش معلمان برای دگرگون کردن آموزش (شعار روز جهانی آموزش) تغییر داد.

اگر با همین فرمان پیش برویم این رتبه‌بندی هیچ تاثیری بر کیفیت آموزش نخواهد گذاشت بلکه انگیزه معلم در ادامه مسیر به سمت نابودی خواهد رفت و با معلمانی در سال‌های بعد مواجه خواهیم بود که رضایت شغلی‌شان کاهش یافته و روزمرگی‌های شغلی را تجربه خواهند کرد. معلمانی که این پارامتر‌های ارزیابی به جای اینکه آن‌ها را به حرکت وادارد، ترمزشان را کشیده و ایستاده نظاره گر سقوط نظام آموزشی خواهند بود که معلم برایش ارزشی نخواهد داشت.

سوالات مهم از وزیر آموزش و پرورش درباره رتبه بندی معلمان

صفیه بسیم دبیر ریاضی به رویداد۲۴ می‌گوید: ما معلمان در ارتباط با رتبه‌بندی آنچنان تیتر اول اخبار شده بودیم که فکر می‌کردیم سال جدید و قرن جدید منزلتی خواهیم یافت که نگو و نپرس! مجلس بعد از ده سال لایحه‌ای را بررسی و تصویب کرد که هر هدفی را دنبال می‌کرد الا منزلت معلم.

لایحه‌ای که نه تنها رتبه‌ای به معنای واقعی به معلمان نمی‌داد بلکه موجبات کسر شأن و منزلت معلم شده‌است. اما این روز‌ها که رتبه‌بندی به نقطه اجرا رسیده می‌بینیم که چه کلاهی بر سر ما و از ما بیشتر آموزش و و پرورش بچه‌های این مملکت رفته‌است.

من به عنوان یکی از معلمان این کشور در ارتباط با رتبه‌بندی پرسش‌هایی دارم که مناسب‌ترین فرد برای پاسخ به آن‌ها را وزیر آموزش و پرورش می‌دانم و از این رو سوالاتم را از ایشان می‌پرسم.

آقای وزیر چرا فکر کردید معلمانِ برای بالا رفتن امتیاز رتبه‌بندی‌شان سندسازی نمی‌کنند؟ مگر خود شما نکردید؟ چرا فکر کردید معلمان در حال تحقیق و پژوهش هستند؟ مگر شما فرصت پژوهش برای آن‌ها ایجاد کرده‌اید؟

چرا فکر کردید معلمان تخصص حرفه‌ای لازم را ندارند و می‌شود از این طریق آن‌ها را غربال کرد؟ مگر زمان استخدام، ملاک معلمی آن‌ها تخصص حرفه‌ای نبوده است؟

شما که قادر به تشخیص صلاحیت علمی وحرفه‌ای معلمان نبودید چگونه به آن‌ها فرصت تدریس به فرزندان این مرز و بوم را دادید؟ آقای وزیر اگر سنوات و تجربه و هر آنچه در مدت اشتغال بر ارزیابی عملکرد معلم بی‌اثر است، پس ارزشیابی سالانه چه مفهومی دارد؟

چرا هرآنچه سال‌های سال در کلاس‌های درس انجام دادیم و هزاران هزار متخصص و متفکر راهی دانشگاه و جامعه کردیم بی‌ارزش به حساب آمده است؟

آقای وزیر چرا آیین‌نامه شما به جای سنجش توانمندی یاددهی و یادگیری معلم به سنجش چاپلوسی و تملق او می‌پردازد؟ معلمی که سال‌های سال صادقانه کارکرده و هیچگاه درصدد جمع آوری تقدیر و تشکر کسی نبوده است چرا باید صلاحیت حرفه‌ای‌اش زیر سوال برود؟

آقای وزیر شما که توانایی محاسبه بودجه لازم برای اجرای یک برنامه را ندارید، چرا برای آن آیین‌نامه‌ای پر ایراد تدوین می‌کنید و مجبور می‌شوید انتهای اجرای آن را با هرس کردن به انجام رسانید؟

آقای وزیر چرا فکر نکردید همان اندک امید تغییر را هم با این ندانم‌کاری به باد می‌دهید و منزلت و جایگاه معلم را به سخره می‌گیرید؟

آقای وزیر منِ دبیر رشته ریاضی نه وقت شرکت در جشنواره‌های بی ثمر و انباشتن تقدیرنامه‌های کذایی را داشتم و نه امکان ظهور و بروز توانمندی‌های بیشتر حرفه‌ایم را! با کدام منطق و باوری صلاحیت تدریس تخصصیِ من را اندازه گیری نمودید و به من رتبه یک اعطاء کردید؟

اگر در۳۰سال خدمتم توانمندی لازم برای تدریس این رشته را نداشتم چرا مرا اخراج نکردید؟ اگر موضوع رتبه‌بندی نبود، امثال من همچنان باید کار می‌کردیم و باعث آسیب به آموزش فرزندان ایران می‌شدیم؟

آقای وزیر پاسخگو باشید چرا من با این همه نقصان در کارم به سال آخر کارم رسیده‌ام؟ پس این همه دستگاه عریض و طویل ارزیابی عملکرد چرا در ادارات وجود دارد؟

چرا بازرسی و گروه‌های آموزشی در ادارات مستقر هستند؟ آقای وزیر پاسخگو باشید چرا من باید سال پایان خدمتم متوجه شوم که لیاقت معلمی را نداشته‌ام و با دریافت رتبه‌ام پیش همکاران و آشنایان و به ویژه فرزندانم سرافکنده شوم؟

آقای وزیر شما باید اکنون پاسخگوی شخصیت درهم شکسته ما باشید. شما بفرمایید چرا معلم تازه استخدام باید هم‌رتبه من باشد؟ باید بفرمایید چرا تلاش ما در سرما و گرما دیده نشده و دانش‌آموز من که اکنون همکار شده، فقط و فقط به خاطر امتیاز‌های خاص تدوین‌شده شما با من هم‌رتبه یا بعضاً بالاتر قرار گرفته است؟

آقای وزیر من اکنون نمی‌توانم پاسخی برای ماندن و کارکردن سی ساله‌ام دراین شغل بیابم درحالی که صلاحیت عمومی و تخصصی این شغل را نداشته‌ام.

آقای وزیر اگر بخواهید بگویید مقصر شما نیستید نخواهم پذیرفت که سیستم شما مرا گزینش، آموزش و مشغول به خدمت کرده است و هنوز هم تغییر چندانی در آیین‌نامه‌های اداری و اجرایی کار رخ نداده است. لطفا اشکال کار را به گردن دیگران و مسئولین قبل خود نیندازید. منتظر می‌مانم تا پاسخ مرا بدهید شاید بقیه معلمانی هم که، چون من اکنون اندوهگین از پوشیدن ردای معلمی هستند پاسخ پرسش‌های خود را بگیرند.

دیکتاتوری آموزش و پرورش

محمد پارسایی دبیر به رویداد۲۴ می‌گوید: شیوه اجرای رتبه‌بندی معلمان از سیاه‌ترین اتفاقاتی است که پس از انقلاب اسلامی در تاریخ نظام تعلیم و تربیت رخ داده است. قانونی که نصفه و نیمه در مجلس شورای اسلامی تصویب و بدتر از آن شیوه نامه سر تا پا بی‌منطقی که برای اجرای رتبه‌بندی ابلاغ شد.

آموزش و پرورش در تدوین شیوه‌نامه دیکتاتوری و یک‌طرفه عمل کرد و در برابر مطالبه معلمان مبنی بر حضور نمایندگان آنان در فرایند تهیه شیوه نامه ایستادگی کرد تا اینکه سرانجام شایستگی‌ها و نمراتی را برای ارزیابی معلمان تصویب شدکه در هیچ کجای جهان از آن دفاع نخواهد شد.

در حقیقت یک عده بی‌خبر از معلمی و کلاس درس، ابعاد و مولفه‌هایی را معیار رتبه‌بندی قرار دادند که از شئون حرفه معلمی بسیار دور است. تمام مسیر رتبه‌بندی معلمان از همان ابتدا تا بارگذاری مدارک و اعلام نتایج پر از اشتباه‌ها و خطا‌های محض بود و هست. تمام نظام‌های آموزشی جهان را هم که مورد بررسی قرار بدهند، چنین شکلی از افزایش حقوق برای معلمان وجود ندارد.

بررسی افزایش حقوق معلمان در فنلاند

در ادامه به چگونگی افزایش حقوق معلمان در فنلاند اشاره‌ای خواهد شد. معلم شاغل در فنلاند معمولاً سالانه حدود ۴۳۳۴۰ یورو درآمد دارد و این می‌تواند از کمترین میانگین حقوق در حدود ۲۱۴۰۰ یورو تا بالاترین میانگین حقوق ۶۶۱۴۰ یورو متغیر باشد که شامل مزایایی مانند مسکن و حمل و نقل است. همچنین حقوق معلمان بر اساس تجربه، موقعیت مکانی مدرسه (دوری و نزدیکی)، مهارت‌ها و جنسیت بسیار متفاوت خواهد بود.

یک معلم می‌تواند به طور متوسط بین ۲۱۴۰۰ یورو تا ۶۶۱۴۰ یورو درآمد داشته باشد. تفاوت بین حداکثر و حداقل مقدار، شاخص خوبی برای تغییر در حقوق است و می‌تواند توسط مسئولان برای تعیین میزان انتظار پرداخت و برای اینکه کارکنان بدانند چقدر می‌توانند درآمد داشته باشند، مورد استفاده قرار گیرد.

متوسط حقوق ۴۳۰۸۰ یورو است. در توزیع حقوق تقریباً ۵۰ درصد از جمعیت کمتر از ۴۳۰۸۰ یورو و ۵۰ درصد از جمعیت بیش از ۴۳۰۸۰ یورو درآمد دارند. برای متوسط حقوق معلم در فنلاند، ۲۵ درصد از جمعیت کمتر از ۳۰۸۴۰ یورو درآمد دارند در حالی که ۷۵ درصد از جمعیت بیش از ۳۰۸۴۰ یورو درآمد دارند.

مهمترین عامل در تعیین دستمزد، تعداد سال تجربه یک معلم است و البته منطقی است که سال‌های تجربه بیشتر منجر به دستمزد بالاتر می‌شود. یک معلم در فنلاند که کمتر از دو سال تجربه دارد، می‌تواند انتظار داشته باشد که چیزی در حدود ۲۵۹۴۰ یورو درآمد داشته باشد.

با دو تا پنج سال تجربه، میانگین حقوق معلمان به ۳۳۱۲۰ یورو افزایش می‌یابد. از پنج تا ده سال تجربه، متوسط حقوق ۴۵۵۶۰ یورو خواهد بود. زمانی که بیش از ده سال تجربه داشته باشید، میانگین حقوق به حدود ۵۴۷۰۰ یورو می‌رسد. یک معلم با ۱۵ تا ۲۰ سال سابقه می‌تواند به طور متوسط ۵۸۸۶۰ یورو درآمد داشته باشد ودر نهایت برای یک معلم با بیش از ۲۰ سال، میانگین حقوق مورد انتظار به ۶۳۷۰۰ یورو افزایش می‌یابد.

علاوه بر تجربه، تحصیلات نقش مهمی در میزان درآمد دارد. معلم در فنلاند با تحصیلات کارشناسی می‌تواند به طور متوسط ۳۱۳۸۰ یورو حقوق دریافت کندویک معلم با تحصیلات کارشناسی ارشد می‌تواند به طور متوسط ۴۸۳۰۰ یورو حقوق دریافت کند. در فنلاند،‌ی معلم مرد به طور متوسط ۴۳۰۸۰ یورو و یک معلم زن حدود ۴۳۴۸۰ یورو درآمد دارد. این بدان معناست که یک معلم مرد برای انجام همان شغل تقریباً ۱ ٪ کمتر از معلم زن درآمد دارد.

در بسیاری از کشورها، افزایش حقوق سالانه اغلب به کارمندان داده می‌شود تا با افزایش حقوق، پاداش خدمت آن‌ها را بدهند. میانگین افزایش حقوق برای معلم در فنلاند حدود ۱۱ ٪ هر ۱۷ ماه است. متوسط افزایش دستمزد ملی در تمام مشاغل و صنایع در فنلاند حدود ۸ درصد در هر ۱۶ ماه است. در این مورد، می‌توانیم ببینیم که تعداد ماه‌های بین میانگین افزایش حقوق بیشتر از ۱۲ ماه معمولی است.

برای معنادارتر کردن داده ها، می‌توان با استفاده از یک فرمول ساده، افزایش تقریبی دستمزد سالانه را محاسبه کرد: افزایش سالانه = (نرخ افزایش ÷ ماه‌ها) × ۱۲
بنابراین برای این مثال: افزایش سالانه = (۱۱ ÷ ۱۷) × ۱۲ = ۸ ٪

این به آن معناست که یک معلم در فنلاند می‌تواند انتظار داشته باشد که هر ۱۲ ماه یکبار به طور متوسط ۸ ٪ افزایش حقوق دریافت کند.

به همین راحتی و منطقی افزایش حقوق را برای معلمان خود در نظر می‌گیرند. نه از آن جداول چند صد ردیفی رتبه بندی معلمان ما خبری هست و نه معلمان شان را به مدرک سازی و جعل‌انگاری ترغیب می‌کنند و البته نه اینکه مجبور شوند به خاطر کسری بودجه از امتیارزات کم و در اعلام نتایج رتبه ها، بی عدالتی کنند. خوبی کار آن‌ها در این است که از همان ابتدا برای ورودبه حرفه معلمی، شایستگی‌های نیروی انسانی را برآورد می‌کنند نه بعد از ۲۰ سال خدمت در مدرسه.

عیدی و پاداش پایان سال معلمان و رتبه بندی

فروغ تیموریان دکتری جامعه شناسی و دبیر به رویداد۲۴ می‌گوید: این روز‌ها در حالی شاهد بحث‌ها و جدل‌های معلمان و اعتراض آن‌ها در مورد رتبه‌بندی هستم که بعد از ۳۰ سال تدریس جانانه و نفس‌گیر در انواع کلاس‌های درس و مخصوصا همه ساله در پایه دوازدهم احساس کردم بارم سبک‌تر شده و راحت‌تر می‌توانم به علایق و امورم برسم.

هیچوقت دوست نداشتم بازنشسته بشوم و از سیستم آموزش جدا شوم چراکه فکر می‌کردم تنها سیستم زنده و پویای جامعه که همیشه شادابی و سرزندگی در آن جریان دارد، آموزش و پرورش است و آن هم تدریس در کنار نسل پویا و زنده آن. ولی پروسه بیمار رتبه‌بندی خط بطلانی کشید بر تمام آنچه فکر می‌کردم و انجام شد؛ و امروز فکر می‌کنم بعد از سال‌ها جریان رتبه بندی را در بوق و کرنا کردن و رسانه‌ای کردن بیش از حد آن، چه پایان تلخ و مسخره‌ای داشت!

اول از وزیر و عملکردشان در این مدت سوال می‌کنم شما در بخش شایستگی‌های حرفه‌ای و تخصصی به خودتان چه نمره‌ای می‌دهید؟ اصلا مگر می‌شود کار یک معلم را با عدد و ارقام سنجید و اندازه گرفت بماند، ولی آیا امکان نداشت حالا که بنابر ارزیابی بود این کار منصفانه و دقیق و کمی دل خوشانه‌تر انجام شود؟ با دادن امتیازات پایین به همکارانی که حتی بالای ۲۷ سال سابقه تدریس دارند و بی توجهی دقیق به بند‌های رتبه بندی انگیزه و شوق و توان همه معلمین را به صفر رسانده‌اند.

امتیاز‌هایی که بدون هیچ دقت و توجهی داده شد و سلیقه‌ای عمل کردن ارزیاب‌ها در تعیین نمره و نبودن نظارت دقیقی بر این امتیازات و سکوت وزیر و مسئولان مرتبط یا حرف‌های پوشالی که هیچکس را قانع نمی‌کند وضع را از اینی که هست بدتر می‌کند و درد را بیشتر.

ای‌کاش جناب وزیر و دوستانشان که دست‌درکار این فرآیند بودند جواب قانع‌کننده و درستی به معلمان می‌دادند و حداقل با روشن کردن وضعیت معلمین با سابقه و ارج‌گذاری و ارزش نهادن به زحمات آن‌ها و تایید و تعیین رتبه‌بندی آنان راه را برای نو معلمان هموارتر می‌کردند. این خودش می‌توانست کلاسی و درسی برای این افراد باشد که خودشان را چند سال بعد ببیند با کوله‌باری که توانست است بیاندوزد و یاد بگیرد نه این که پیش خود فکر کنند آن‌هایی که آن همه تجربه و مدرک و اعتبار داشتند چه امتیازی نصیب شان شد؟

من با بودن اصل رتبه بندی و اجرایی شدن آن مشکلی ندارم و موافق اجرای چنین طرحی هم بوده‌ام، اما به چه قیمتی، ما همه هزینه آن را سال‌هاست پرداخته‌ایم و سبک و سنگین‌های متعددی داشته‌ایم اگر هر طرحی درست و موثر و مثبت پیاده و اجرا شود بسیار هم خوب است و اثر گذار، اگر ارزیابی به‌حق و درست باشد و همه چیز در جای خود دیده شود، بسی ارزنده و خوب است. ولی مثل همیشه آموزش و پرورش با بی برنامگی و ناپختگی کامل در این مرحله هم نمره لازم قبولی را کسب نکرد و کام همه معلمین را تلخ‌تر از تلخ کرد.

بازهم مانند زمانی شد که هیچ کار کارشناسی و دقیقی انجام نشده بود و صرفا برای بستن دهان معلمین ارزیابی انجام گرفت و این بود عیدی و پاداش پایان سال اموزش و پرورش و وزیر به معلمان و مقایسه کنیم این را با سایر دستگاه‌ها و ارگان‌های مختلف و چه تلخ است در کنار حقوق‌های ناچیز و کم شاغلان و باز نشستگان و دریافت یک میلیون و هشتصد هزار تومان عیدی که مسخره‌ترین حالت ممکن در این سیستم می‌باشد رتبه‌بندی و زدن حکم‌هایی که فقط شاهد افزایش یک تا دو میلیونی در آن‌ها هستین دهن‌کجی دیگری است از این سیستم بیمار گونه و اینجاست که باید سوال کرد کدام انگیزه برای کار کردن وجود دارد؟ بخش جالب‌تر این قضیه این است که بفهمیم معلمین دارند چوب نداشتن بودجه لازم و تامین نشدن آن را می‌خورند و بازهم ما اندر خم یک کوچه مانده‌ایم.

About Author