گزارش: وحید خدادادی
دیرزمانی نیست که رئیس دولت سیزدهم از قطار پیشرفت کشور در مصاحبه هایش می گوید و به عبارتی این کلمه دو بخشی قطار پیشرفت به کلید واژه اصلی سخنان رئیس جمهور در مراسم و سخنرانی هایش تبدیل شده است. بی انصافی است اگر ما هم اقرار نکنیم که چنین قطاری را لمس کرده ایم و البته مسئولان استانی هم به تاسی از رئیس دستگاه اجرایی کشور از این واژه بسیاربهره می برند. از کمبود دارو بخصوص انواع آنتی بیوتیک ها و سرم در پیک افزایش تقاضا گرفته که البته هنوز برخی از این کمبودها با طرح دانشمندانه دارویار همچنان پابرجاست، تا نبود پول نقد در دستگاه های عابربانک که مدتی است شهروندان را کلافه کرده است. آخرین نمونه این پیشرفت های محسوس مربوط به اوضاع نابسامان ترمینال تبریز است که مدتی است تهیه بلیت خصوصا برای تهران در این مکان حکم کیمیا دارد و وارد ترمینال که می شوید برای تهیه بلیت یا باید پارتی گردن کلفتی داشته باشید و یا در مقام تطمیع فروشندگان بخوانید دلالان ولو در سالن ترمینال برآیید. گزارش های متعددی در این رابطه وجود داشت و بازدید میدانی هم چنین گزارش هایی را تایید می کند. بلیت ۱۷۰ هزار تومانی تهران در بازار سیاه ترمینال بعضا با رقمی حدود نیم میلیون تومان معامله می شود و طرز تهیه آن هم به ترتیبی است که گویا کالای قاچاق یا مواد مخدر جابجا می کنیم و نباید کسی بویی ببرد. این روزها ترمینال تبریز حال و هوای ناصر خسرو پیدا کرده و گویا قطار پیشرفت دولت به ترمینال تبریز هم رسیده است. هزینه مسافرت به تهران با خودروی سواری در بازار سیاه آخر هفته تفاوتی با قیمت بلیت هواپیما ندارد و به تعبیری پول هواپیما می دهید و با سواری به تهران می روید. به کانترهای فروش بلیت که مراجعه کنید و درخواست بلیت می کنید، عزیزان حاضر در پشت کانتر با نگاهی عاقل اندر سفیه ابتدا چپ چپ شما را نگاه می کنند و در ادامه با فراموش کردن زبان صد گرمی، سر نیم منی را به نشانه نبود بلیت بالا می برند، یعنی نداریم سوروش! از کانترها که ناامید شدید باید سراغ فعالان حوزه بلیت در سالن بروید و با ایما و اشاره و یک عملیات پیچیده پلیسی شخص مذکور را به گوشه کناری بخوانید و سربر شانه نهاده و مظلومانه تقاضای بلیت نمایید. اگر به چشم فروشنده محترم به اصطلاح ما ترک ها آلابولا نیایید نهایتا موفق خواهید شد تا بلیت را با قیمتی حداقل دو برابری و در روزهای آخر هفته سه یا چهار برابری تهیه کرده و کلی خوش به حالتان شود که دست خالی برنگشته اید. البته در مواردی هم جناب دلال محترم برای اینکه سختی و مشکلات تهیه بلیت را تجربتا به شما نشان دهد، نیم ساعتی شما را با خودش اینور و آنور می کشد تا رقم هنگفتی که از شما می گیرد اشکال شرعی نداشته باشد و به اصطلاح حلال من الله!
برای درک بهتر این مسئله آقایان مسئول میتوانند با لباس مبدل و نه با اسکورت و دوربین راهی ترمینال شومند و عین ما معمولی ها تقاضای بلیت نمایند. در این صورت متوجه واو به واو این نوشته خواهند شد. انشالله خداوند همه ما را در کسب روزی حلال و خدمت به مردم یاری رساند و قطار پیشرفت دولت هم سریعا از ایستگاه ترمینال عبور کند تا شاید اوضاع کمی آرام شود و مسافرین هم برای مراجعت به ترمینال نیاز به آموزش دوره های خرید و فروش قاچاقی کالا و مواد مخدر نباشند.
پست های مرتبط
تبریز دودناک در روز ملی هوای پاک
بی پرده اندر حکایت یارانهها
حق النَفَس زیر تیغ حق الناس