اختصاصی ساقی آذربایجان/ وحید خدادادی

ساحت فرهنگ و هنر علی رغم همه لاف هایی که در طول همه این سالها در رابطه با آن زده شده هیچگاه از آن درجه و اهمیت لازم برخوردار نبوده و خیل کثیر نهادهای خودمتولی دان در این حوزه باعث به وجود آمدن شرایط فرهنگی و هنری فعلی گشته است. مشکلات تبریز در این رابطه دوچندان است و بر این مشکلات بیافزایید مسائلی نظیر پروژه های بر زمین مانده و بودجه ناچیز و حضور چهره های بعضا غیر متخصص در این بخش و امر مطالبه گری که اصلی ترین وظیفه رسانه است. در همین باب و بنا به ضرورت به سراغ مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم و از وی در باب موضوعات مختلف جویا شدیم. در ادامه قسمت اول گفتگوی صمیمی و اختصاصی ساقی آذربایجان با محمد حسین بلاغی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی از نظرتان می گذرد.

ساقی آذربایجان: اجازه بدهید از حوزه رسانه شروع کنیم، بعنوان مدیرکل ارشاد استان ، مهم ترین آفت های حوزه رسانه و نقدهایی که از نظر جنابعالی به آن متوجه است، چیست؟

بلاغی: چون این سوال شما در حوزه آسیب شناسی است، از ذکر محاسن صرف نظر کرده و به آسیب ها و چالش ها می پردازم. در طول این ۲۲ ماهی که در خدمت عزیزان حوزه رسانه بوده ام دریافته ام که رسانه در استان ما بحثی ترش و شیرین است. از یک جهت دارای ظرفیت های بی بدیل است و این را نه بخاطر وضعیت کمی آن که به لحاظ آماری بعد از استان تهران در رتبه دوم قرار داریم بلکه به لحاظ کارکردی عرض می کنم. اما نکته ای که وجود دارد این است که ما ظرفیت های لازم را داریم ولی عموما این ظرفیت در جهت مثبت آن بالفعل نمی شود از آن روی که برخی از این ظرفیت ها به جای آن که در جهت مسائل کلان استان مورد استفاده قرار گیرد در خدمت حاشیه است. معتقدم با تمام اختلاف سلایقی که وجود دارد می توان دست به دست هم کارهای بزرگی در راستای توسعه استان انجام داد و بالذات رسانه محل پردازش سلایق مختلف است. ضمنا با تک صدایی بخصوص در حوزه رسانه مخالفم و در این مدت سعی کرده ام که عملکردمان تا جایی که ممکن است جهت گیری سیاسی نداشته باشد و اگر موردی بوده شما بفرمائید، البته این عرضم در رابطه با دیدگاه اداره کل ارشاد است و احتمالا اقتضائات مدیران ارشد استان در دوره های مختلف به شکل متفاوتی بوده باشد. این مطلب را بین پارانتز عرض کنم دوره ای بوده که بخاطر رویکردها و مطالب روزنامه ساقی آذربایجان حساسیت وجود داشت و حتی در آن برهه هم تاکیدمان در مقابله بافشارها این بوده است که قاعدتا باید مسائل زمان را روزنامه ساقی آذربایجان نقد می کرد، مجوزش برای همین است و رویکردش هم مشخص است. پس رسانه همانطور که عرض کردم محل پردازش سلایق مختلف است، اما پردازشی که جامعه را در حوزه های مختلف یک گام به جلو ببرد. یکی از نقدهای جدی به حوزه رسانه این است که بخشی از این ظرفیت ها در خدمت حاشیه است! متاسفانه شاید نیمی از رسانه های دارای مجوز استان نیمه فعال هستند یعنی فعال به معنای اینکه در مسائل مختلف تاثیر گذار باشند، نیستند. اگر ما در نظر بگیریم که اگر حتی۲۰درصد رسانه های دارای مجوز استان در جامعه دارای اثر بخشی لازم هستند معلوم می شود دارای ظرفیت لازم هستند و باید این ظرفیت ها در جهت تعالی جامعه رهنمون شود. یک بخشی از این تعالی اجتماعی حتما مطالبه گری از دولت و مدیران است و یک بخش آن در جهت ترویج فضائل اجتماعی است. لذا یکی از نقدهای متوجه به این حوزه همین بحث حواشی است که بعضا بر متن می چربد. نقد بعدی در این رابطه معطوف بودن رسانه ها به خود استان است به این معنا که رسانه خود را گرفتار مسائل درون استانی کرده است. بله معتقدم که استان ما هزارویک مسئله دارد که باید در همین رسانه های محلی مطرح شود و نیازمند تلنگر به نهادهای مختلف است اما این ها بخشی از وظایف رسانه های محلی است و لازم است تا در مسائل ملی هم ورود و کنشگری داشته باشند از راه معرفی استان و ظرفیت سازی برای آن و هم توجه به مسائل ملی استان. در موضوع دریاچه ارومیه اکثر رسانه ها به درستی نقدهایی را در بازه های مختلف زمانی مطرح می کنند و پرسش هایی را مطرح می کنند اما مشکل اینجاست که این پرسش را فقط از استان می کنند و معتقدم برخی از مسائل باید در سطح ملی و فرااستانی مطرح شوند و کمی در این بخش مشکل داریم.

ساقی آذربایجان: حالا که بحث اثر بخشی در سطح ملی را مطرح کردید به زعم جنابعالی رسانه ای در استان داریم که کنشگر و تاثیر گذار در سطح ملی باشد؟و آیا درباره برخی نهادها که پولهای هنگفت خرج می کنند تا مشکلات مردم و شهروندان مطرح نشود اقدام قانونی انجام داده اید؟

بلاغی: به لحاظ پتانسیل بله، اما به لحاظ عملکردی در این شرایط موردی را سراغ ندارم. شخصا می توانم اقلا ۵ رسانه را نام ببرم که می توانند در سطح ملی اثرگذار باشند اما به نظر می رسد چنین رویکردی ندارند. امروز باید رویکرد رسانه های استانی مطالبه در سطح ملی نیازهای استان در حوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی و … باشد. از دیگر مشکلات قابل طرح در این حوزه که ما سعی کردیم در دوره خودمان تا حدودی آن را مرتفع کنیم بحث ضعف تشکل های صنفی استان است. این تشکل ها لازم است در برهه های مختلف و بر سر مسائل مختلف حتی با ارشاد و دولت مهاجه کنند و آن را به سوال بکشند. این تشکل ها باید در مسائل مختلف مربوط به حوزه رسانه کف میدان باشند، بعضا خود را کنار می کشند. این تشکل های صنفی رسانه هستند که باید در مقام مطالبه حقوق رسانه ها برآیند. ما در این مدت تا جایی که ممکن بود کمک کردیم تا این مهم محقق شود. موضوع دیگر بحث رپورتاژیسم است، بله حتما که رسانه باید برای پوشش بخشی از هزینه های خود نیازمند گرفتن تبلیغات و رپورتاژ است، اما این رویه نباید به گونه ای باشد که به عاملی برای عدم انتشار حقایق برآید. رسانه نباید در پرداختن به موضوعات و حقایق، استاندارد دوگانه داشته باشد، بخاطر منافع شخصی و مالی و برخی روابط اشکالات نهاد و مدیری را نبیند و در جای دیگر همین مشکل را در رابطه با فرد دیگری ببیند و منتشر کند! نباید به خاطر هوای نفس که شامل پول، میز و مقام است استقلال و عزت قلم به یغما رود. متاسفانه در معدودی از رسانه ها بعضا رویکردهای اینچنینی دیده می شود.

ساقی آذربایجان: شما بعنوان مدیرکل ارشاد در این مدت مدیریت خود تا چه حد در رابطه با استقلال رسانه تلاش کرده اید؟

بلاغی: اگر روزی مراسم تودیع معارفه ای برای بنده بگذارند و قرار باشد در آن صحبت کنم، می خواهم به جای آن که در رابطه با کارهایی که کرده ام سخن بگویم،علاقمندم در رابطه با اتفاقاتی که اجازه نداده ام فرهنگ و رسانه استان را تحت الشعاع قرار دهد سخن بگویم. ما شاید در این دوران مدیریت خود به لحاظ ایجابی نتوانسته باشیم کارهای زیادی انجام دهیم، اما اقلا در نقش محافظی بوده ایم که رسانه ها ضربه نخورند. شاید مواردی بوده که زور ما هم نرسیده و ضربه ای هم زده باشند اما در خیلی از جاها خیلی ها آمده اند و درخواست هایی داشته اند و اجازه نداده ایم و بجز یک مورد هیچ شکایتی از رسانه انجام نشده است و آن شکایت هم مربوط به خبر اعلام فوت مرحوم آقای خرم استاندار اسبق بود که یک هفته قبل از فوت توسط یکی از رسانه هامنتشر شد و نهایتا از آن شکایت هم صرف نظر کردیم. در موارد متعددی که ادارات و نهادها در مقام شکایت برآمده اند حتی در مواردی که بعضا آن نهاد برحق هم بوده باشد، عموما اجازه این کار را نداده ایم و مسئله را حل کرده ایم.

ساقی آذربایجان: علاقمندیم در رابطه با روزنامه ساقی آذربایجان و فشارهایی که در این رابطه می فرمایید وجود داشته صحبت کنید؟

بلاغی: نمی خواهم بخاطراین که زمان هم گذشته وکلی اتفاقات بعدی وحوادث مختلف روی داده در این رابطه صحبت کنم ولی ساقی آذربایجان در دوره دولت سیزدهم نگاه متفاوتی داشت که دلایل مختلفی داشت و با دوستان در این رابطه صحبت کرده بودیم. نظرمان بر این بود که ساقی آذربایجان هم در راستای چندصدایی باید حرف هایش را بزند و ممکن است در جایی نقدی هم داشته باشد. در مورد برخی مطالب منتشر شده وکاریکاتورها در برخی از عزیزان حساسیت ایجاد شده بود اما از قضا دیدگاه شخصی ام این است که کاریکاتور را برای مدیر می کشند و خدا آقای حبیبی معاون اول را بیامرزد که هر ماه کاریکاتور روی جلد گل آقا بود. البته در این موارد حتما باید انصاف رعایت شود. در دوره محدودی نسبت به این مسئله حساسیت ایجاد شد، هرچند در مواردی که به شخص آقای برزگرجلالی هم عرض کردم بعضا انصاف رعایت نشده بود اما در کلیت موضوع رسانه باید نقد کند، رسانه باید کاریکاتور بکشد، یک حساسیتی وجود داشت که به بحمدالله رفع شد و اگر قرار باشد دورهم بنشینیم از همدیگر تعریف و تمجید کنیم دیگر برای این کار رسانه لازم نیست.

ساقی آذربایجان: آیا انتخابات خانه مطبوعات لغو شده است؟

بلاغی: خیر، فعلا لغو نشده و پرونده در دادگاه تجدید نظر است و ما هم پیگیر موضوع هستیم. بگذارید یک مطلبی را عرض کنم، ما یک قانون داریم و یک روح حاکم بر قانون. اصل بر این است که در انتخابات خانه مطبوعات رقابت سالم باشد و با حذف رقیب نمی توان راه به جایی برد و نمی شود با انگ زدن به دیگران به پیروزی رسید. معتقدم اگر برای یک جایگاه و مسئولیت، فردی شایستگی داشته باشد، بهرحال افراد می بینند و دعوت می کنند. آن چه در این رابطه رخ داده بر این مضمون است که سوم بهمن ماه سال قبل فراخوان داده شده و ۱۸ بهمن ماه قرار بود انتخابات برگزار شود، تصور وزارت و آن چیزی که به ما ابلاغ کرده اند این است که ۱۸ منهای ۳ می شود ۱۵ و در نتیجه ۱۵ روزکامل فاصله رعایت شده است، اما شاکیان معتقدند که روز ابلاغ حکم را لحاظ نمی کنند و در نتیجه یک روز زودتر انتخابات برگزار شده است! من از شما بعنوان یک فرد رسانه ای می پرسم، اگر این ۱۴ روز می شد ۱۵ روز، نتایج انتخابات تغییر خاصی می کرد؟ و استدلال دادگاه هم روی همین است که ۱۵ روز برای برگزاری انتخابات پر نشده است و نیز این نکته را هم باید اضافه کنم که افراد انتخاب شده هیچ کدام کارمند دولت نیستند و شاید در دوره ای به صورت پروژه ای با دولت کار کرده باشند. پرونده در دادگاه تجدید نظر است و به زعم بنده دوستان این مسئله را مستمسکی برای تسویه حساب قرار داده اند و بحث انتخاب شدن یا نشدن نیست و من حاضرم بجای یک روز یک ماه فرصت بدهم تا انشالله کسانی که در این رابطه شاکی هستند، پیروز شوند.

ادامه دارد ….

 

About Author