اسم تقاطع ترافیکی را گذاشته اند، میدان آذربایجان!

وحید خدادادی/ سوار خودروی شخصی شدم و برای یافتن راحت ترین و آرام ترین مسیر، برنامه مسیریابی را در گوشی تلفن همراه باز کردم تا هم در طول مسیر تنها نباشم و با سخنگوی مسیریاب هم کلام شوم و هم با کم ترین دغدغه ترافیکی به مقصد برسم. تا میانه راه مونولوگ رضایت بخشی میان من راننده و سخنگوی محترم برقرار بود و ناگهان سخنگو با یک تغییر لحن و رفتار عجیب و عصبانیتی دور از انتظار با گفتن این جمله که آقای محترم، امکان مسیریابی وجود ندارد، ادامه راه را از دعای امّن یجیب کمک بگیرید! از ما خداحافظی کرد و هر قدر زور زدیم تا مسیریاب مجددا فعال شود تنها یک پاسخ شنیدم: مسیر یابی این بخش مقدور نیست و برای ادامه راه با طراح و پیمانکار و مجری پروژه تماس بگیرید.
با این مقدمه به سراغ آخر و عاقبت فلاکت زده پروژه ای می رویم که قرار بود در بدو امر آبروی تبریز باشد و در نهایت آبروی تبریز را برد. پروژه ای که قرار بود به دروازه زیبای شمال غرب کلان‌شهر تبریز تبدیل شود و گره ترافیکی را باز و بزرگترین میدان کشور باشد ومحصولی که به دست مان رسیده ترکیبی شگفت انگیز از خیانت، فساد و تخلفات متنوع است و از آن ماکت زیبا چیزی که بر زمین مانده دوایر پیچ در پیچی است که از لحظه ورود به آن باید به خدا توکل کنید و مقدرات مسیر به شانس بسپارید.
مشکلات شهر تبریز تنها مختص بی مهری به آثار تاریخی و باستانی شهر نمی شود و در گند زدن به پدیده های مدرن شهری و پروژه های جدید ، تبریز جزو رکوردداران است و در سایه بی کفایتی ها و مسئولانی که عمدتا در حد نام و آوازه این شهر نبودند، ید طولایی در انجام پروژه های نصفه و نیمه و دوزاری دارد. بماند که از دل هر پروژه عمرانی هم معمولا هزارویک اما و اگر و فساد مالی بیرون می آید و در مواردی چند نیز تخلفات و متخلفین راست راست می گردند و به ریش همه ما می خندند. شاید بتوان پروژه میدان آذربایجان را دم دستی ترین و بارزترین نماد تخلفات مالی و عمرانی و تندیس بی کفایتی نام برد.
قبل از اجرای طرح ماکتی را به شهروندان نشان دادند و در نهایت آن چه تحویل دادند داستان چی فکر می کردیم و چی شد درآمد و پروژه را تحویل شهر دادند که قوی ترین نقشه های شهری و اپلیکیشن های مسیریابی هم وقتی وارد این منطقه می شوید، گیج می زند.

به گزارش ساقی آذربایجان، پروژه میدان آذربایجان، میدانی به وسعت ۱۲/۵ هکتار و یک و نیم برابر وسعت میدان آزادی تهران، از بزرگ‌ترین میدان‌های شهری ایران محسوب می‌شد که درخرداد ۱۳۹۴ توسط شهردار وقت و شورای شهر وقت کلنگ زنی شد و بنا بود تا این پروژه، خطوط رفت و برگشت یکی از مهمترین ورودی‌های شهر را به‌درستی فراهم کند و در نهایت سرنوشت پیش پیش معلومش، همانی است که امروز شاهد آنیم. با روی کار آمدن شورای ششم این امید بر اساس وعده های داده شده می رفت که تکلیف پرونده پروژه میدان آذربایجان به سرانجام برسد و اکنون بعد از گذشت نزدیک به دو سال از حیات شورای ششم، اتفاق خاصی نیفتاده و به نظر می رسد این امید سرابی بیش نباشد.
در ادامه مسیر مطالبه گری و پیگیری پروژه ها و وعده های بر زمین مانده و اینبار در فقره میدان آذربایجان هم به سراغ مسئولان و کارشناسان امر رفتیم تا چند و چون قضیه را جویا شویم. البته نباید فراموش کرد که این پروژه بایستی از دو منظر چرایی و نفس مدل اجرای آن و در ادامه به جهت تخلفاتی که صورت گرفته مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.

اسم تقاطع ترافیکی را گذاشته اند، میدان آذربایجان!

دکتر بهشتی روی معتقد است که سال های سال درآمدهای شهری را صرف پروژه ای کردند که در نهایت خروجی لازم را نداشت.
این استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار روزنامه ساقی آذربایجان و در رابطه با ابعاد فنی پروژه میدان آذربایجان گفت: واقعیت این است که این پروژه از بدو طرح، پروژه ای بلندپروازانه بود که با شعار درست کردن میدانی بزرگتر از میدان آزادی آن هم در محلی که اصلا نیازی به آن نبود، کلید خورد. بحث اصلی قبل از مطرح شدن چنین طرحی این بود که بتوانیم کنارگذر شمالی را به کنارگذر غربی وصل نماییم که این کار با یک رینگ و با سادگی قابل حل بود و میدان آذربایجان هم در درون این موضوع هیچ نقشی نداشت. به این ترتیب که کنارگذر شمالی را باید تا پلیس راه ادامه می دادیم تا به کمربندی غرب وصل شود و با این کار یک رینگ دور شهر بسته می شد. بجای این کار یک پروژه بسیار ساده را آنقدر بزرگ کردیم که بعدا به اصطلاح روی دستمان باد کرد. در نتیجه و در وضعیت فعلی نه نمی توانیم کنارگذرها را به هم وصل کنیم که اگر این کار صورت گیرد ماهیت وجودی میدان زیر سوال خواهد رفت. شما در نظر بگیرید اگر اتوبان پاسدارن از پشت فرودگاه اگر به جاده مرند و کنارگذر غربی وصل شود و به اتوبان کسایی منتهی شود، در اینصورت میدان آذربایجان چه نقشی ایفا خواهد کرد که این همه در آن هزینه های سنگین شده است؟ به تعبیری ما پروژه اصلی را که امتداد کنارگذر شمالی بود رها کرده ایم و به جای آن برای یک میدان فرعی این همه هزینه کرده ایم.
بهشتی روی افزود: میدان در معادلات شهرسازی به عنوان یک فضای اجتماعی مطرح است و لزوم ارتباط مردم با میدان از عمده مسائل مطروحه در این رابطه است، مثل میدان آزادی تهران و میدان امام اصفهان. در صورتی که ما در تبریز اسم یک تقاطع ترافیکی را گذاشته ایم، میدان! چون کسی جسارت نمی کند که برود در وسط این میدان بنشیند و با فضای موجود ارتباط برقرار کند. پس نمی شود اسم آن را میدان گذاشت و صرفا یک تقاطع ترافیکی است ولی آیا برای آن منطقه یک تقاطع ترافیکی به آن عظمت نیاز بود؟ چون اگر بحث طرح اصلی مطرح باشد همانطورکه گفتم باید کنارگذر پاسداران مسیر خود را ادامه می داد.

قبل تر یک سری تصمیم گیری های مقطعی در آن منطقه اتفاق افتاده که نهایتا به شکل فعلی درآمده است. ما در این شهر البته که میدان لازم داریم ولی میدان در اصول و قواعد شهرسازی تعریف خاص خود را دارد و مفاهیمی مانند ارتباط میدان با محلات شهر و خود شهر البته نه خودروهای سواری موضوعیت داشته باشد تا بتوانیم اسمش را بگذاریم، میدان! آن چه امروز شاهدیم یک تقاطع غیر هم سطح است که البته صرف کردن این همه هزینه برای یک تقاطع هم درست نبود. حتی می شد در یک بازه جغرافیایی یک هکتاری و با یکی دو تا پل روگذر سروته قضیه را هم آورد و این در حالی است که امروز بیش از ۱۲ هکتار زمین را نابود کرده ایم. در صورتی که می شد از این مقدار زمین خالی استفاده های بسیاری در جهت رفاه حال شهروندان و ایجاد فضای سبز کرد. آن چه بر زمین مانده فضایی است که صرفا جهت تبادل ترافیکی از آن استفاده می شود که اگر ما پروژه های اصلی خود را درآن محدوده اجرا کنیم، عملا نفس وجود این میدان بی معنا خواهد بود. شما حساب کنید که اگر ما اتوبان پاسداران را به جاده مرند و در نهایت به کنارگذر غربی وصل کردیم میزان ترافیک تا چه حدی خواهد بود؟ آن چه در این محدوده به نام میدان هزینه شد، هزینه اضافی بود ضمن آن که چندین بار طرح در میانه راه عوض شده و نهایتا به یک فضای زیبنده تبدیل نشده است. از همه این ها مهم تر و در کنار هزینه های مالی در اجرای این پروژه، بحث حیف و میل کردن ۱۲ هکتار زمین است که می توانستیم نهایت استفاده را از آن ببریم آن هم در این شرایط که یافتن زمین خالی در شهر معضل است و هزینه تملک به جهت بالا رفتن قیمت ها، سرسام آور است. مزارع حاصلخیز منطقه را در اختیار پروژه ای قرار دادیم که اصلا نیازی به آن نبود. از سویی اجرای این طرح اسباب سردرگمی مسافران را هم فراهم کرده و شما زمانی که از سمت آذربایجان قصد رفتن به سمت فرودگاه را دارید مسیریاب مقصد را ضلع غربی نشان می دهد و این در حالی است که ما از ضلع شرقی به آن خروجی داده ایم و یا حین دور زدن میدان اگر قصد تردد در مسیر خیابان آذربایجان را داشته باشیم مسیریاب دست راست را نشان می دهد در صورتی باید از خروجی غربی خارج شویم. و این نشان می دهد که در اجرای پروژه کار کارشناسی لازم صورت نگرفته که اگر چنین بود دیگر مسیرها اینقدر پر پیچ و خم و غیرآشنا نبود و این همه زیرگذر و روگذر لازم نبود. شما اگر الان اگر از سمت آذربایجان قصد رفتن به فرودگاه را داشته باشید باید از دو زیرگذر عبورکنید، کجای دنیا برای تعیین مسیر با این فاصله باید از دو زیرگذر گذشت؟
وی در پایان اشاره کرد که ای کاش قبل از اجرای طرح مشخص می شد که قرار است این منطقه میدان شود یا تقاطع؟ از طرفی کم کم خود میدان آذربایجان رفته رفته به یک گره کور ترافیکی تبدیل خواهد شد!

About Author