دختران ایرانی با شیعیان سایر کشورها ازدواج کنند

به گزارش ساقی آذربایجان، امیرحسین بانکی‌پور حتی پیش از نمایندگی مجلس، در دانشگاه هم پیگیر موضوعات اجتماعی و مسئله جوانان و ازدواج آنان بود، اما حمایت پر رنگ او از طرح حمایت از خانواده و جوانی جمعیت که البته مورد تأکید مقام معظم رهبری و تمام کارشناسان حوزه زنان، ازدواج، جمعیت و خانواده است، کاملاً دیده شد. پیری جمعیت، بحرانی جدی است که ایران را به سمت کوچک شدن هرم جمعیتی و پیری پیش می‌برد و همه معتقدند که اگر پنجره جمعیتی بسته شود، ممکن است ایران با بحرانی بزرگ و غیرقابل جبران مواجه شود.

رئیس کمیسیون مشترک طرح حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مجلس شورای اسلامی در این گفت‌وگو به بیان ایده‌هایش درباره کمک به ساز و کار جمعیت در پنج، شش سالی که به گفته او تا رسیدن به نقطه بحران فاصله است گفت؛ از ضمانت‌های اجرایی قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به زوج‌های صاحب بیشتر از سه فرزند حرف زد و حتی به این سوال پاسخ داد که خودش چند فرزند دارد.

در محافل اجتماعی و مجلس، به‌عنوان چهره‌ای همواره پیگیر و حامی طرح‌های جوانی جمعیت شناخته می‌شوید و به تازگی از تعبیر «ابر بحران پیری» برای جمعیت استفاده کرده بودید.

ایران در طول تاریخ چند هزار ساله خود با بحران‌های زیادی روبرو بوده است، بحران‌هایی که ۱۰ یا ۱۵ یا ۳۰ سال ایران را درگیر می‌کرده، اما بعد کشور به حالت عادی برمی‌گشته، اما بحران پیری جمعیت تا ۱۵۰ سال دست از سر ایران برنخواهد داشت؛ این طولانی‌ترین بحران تاریخ با ابعاد مختلف اجتماعی، تربیتی، سیاسی، امنیتی، سلامت و اقتصاد است. بنابراین می‌توان اسم آن را «ابر بحران پیری جمعیت» گذاشت که برای آینده بسیار هولناک است، البته ما می‌توانیم سرنوشت را تغییر بدهیم، اما فرصت اندکی در پیش داریم، شاید پنج یا شش سال زمان داشته باشیم تا تمهیدی به خرج دهیم و در این ابر بحران قرار نگیریم که اگر این زمان را از دست بدهیم و غفلت کنیم و خانواده‌ها، نخبگان و مدیران متوجه مسئله نشوند، در آینده جز خودمان هیچ کس دیگری را شماتت نخواهیم کرد.

جامعه هدف کدام است؟

همه گروه‌های سنی. باید به جوانان مجرد کمک کنیم، سن ازدواج را پایین بیاوریم و امر ازدواج را تسهیل کنیم، به درمان زوج‌های نابارور کمک کنیم و زوج‌های جوانی که به هر دلیل فرزندآوری را به تأخیر می‌اندازند را ترغیب کنیم. امروز میانگین تولد اولین فرزند هفت سال بعد از عقد اعلام شده و این خیلی بد است.

کسانی که به تک فرزندی و دو فرزندی بسنده کرده‌اند باید ترغیب به فرزندآوری شوند، چون در غیر این صورت دوران سالمندی دوران تنهایی آنها خواهد بود، ضمن اینکه تربیت یک یا دو فرزند که یک نسل آن را تجربه کرده، به مراتب سخت‌تر از زمانی است که تعداد بچه‌ها در خانواده‌ها بیشتر بود. باید فرهنگ جامعه اصلاح شود. همه اقشار جامعه باید متوجه بحران آینده شوند. امروز مردم ما بحران‌ها را به خوبی درک می‌کنند، مثلاً اینکه قیمت‌ها چقدر بالا رفته است یا مشکلات اقتصادی به چه ترتیب است؛ اما کسی از بحران پیری جمعیت درکی ندارد، مسئله‌ای که چند سال دیگر جامعه ما را درگیر می‌کند و اکنون فکر نجات از آن است.

قانون جوانی جمعیت در راستای تأکیدات مقام معظم رهبری برای توجه به سازمان جمعیت در ایران وضع شد؛ این قانون تا چه حد منظور هدف تعالی جمعیت را برآورده می‌کند؟

اگر به قانون جوانی جمعیت عمل شود، می‌تواند کشور را نجات بدهد، ولی برای این منظور مطالبه‌گری افکار عمومی و رسانه‌ها هم بسیار مهم است. تسهیلات در نظر گرفته شده برای این قانون شرایط بسیار خوبی را برای خانواده‌ها فراهم می‌کند، موضوعی که در هیچ دوره‌ای تا پیش از این در قانون سابقه نداشته، به نظر من شرایط این قانون فوق‌العاده است.

شاخص‌ترین تسهیلات در نظر گرفته در این قانون چیست؟

کاهش سن بازنشستگی مادران شاغل از جمله مواردی است که در این قانون آمده، یا افزایش چهار تا پنج برابری تسهیلات ازدواج برای زوج‌های جوان در نظر گرفته شده، به این ترتیب که برای دختران زیر ۲۳ و پسران زیر ۲۵ وام ازدواج پنج برابر و معادل ۱۵۰ میلیون تومان شده و برای سایر اقشار هم چهار برابر یعنی ۱۲۰ میلیون شده است. همین‌طور تسهیلات فرزندآوری که بنا به تعداد فرزند از ۲۰ تا ۱۰۰ میلیون متغیر است، حتی برای فرزند سوم به بعد هم خانه و مسکن با سیاست فروش اقساطی تعلق می‌گیرد، به این شکل که دو سال تنفس و بعد هشت سال قسط بندی انجام شود یا قانون در نظر گرفته تا یارانه اقشار کم درآمد دارای فرزند سه برابر شود و حق تاهل هر سال ۵۰ درصد و حق اولاد هر سال ۱۰۰ درصد افزایش یابد که بعد از پنج سال این رقم در حقوق بسیار قابل توجه خواهد بود.

با این همه با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و مسئله هدفمندی یارانه‌ها آیا ضمانت تمام این‌ها از نظر قانونی در نظر گرفته شده است؟

ضمانت‌های اجرایی بسیار محکمی در نظر گرفته شده است. در قانون بودجه، بودجه این مسئله لحاظ شده و کسانی که از اجرای آن استنکاف کنند هم در سطح کارمند و هم مقام بالادستی جریمه می‌شوند، در این ارتباط سازمان بازرسی تخلفات را مورد بررسی دقیق قرار می‌دهد با این همه در بحث هدفمندی یارانه‌ها و به خصوص با توجه به تغییرات اخیر هنوز موضع دولت روشن نیست و منتظریم تا تکلیف مشخص شود.

در همایش «ایران جوان» که در یکم خرداد در جامعه الزهرا شرکت کرده بودید برای ازدواج دختران با سنین بالا ایده‌هایی مانند ازدواج بین‌المللی و ازدواج هم سالان را مطرح کردید؛ این ایده‌ها تا چه حد راهگشا هستند؟

تعداد دختران و پسران در آستانه ازدواج و زیر ۳۰ سال ما فعلاً به هم می‌خورد؛ اما در خصوص نسل گذشته منظور دختران مجرد بالای ۳۰ سالی هستند که آمار آنها با توجه به سرشماری صورت گرفته در سال ۹۵ چیزی در حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر را نشان می‌دهد و خانم‌های بالای ۳۰ سال مجردی که در این سن یا مطلقه هستند و یا به هر دلیل همسر خود را از دست داده‌اند هم بالغ بر ۷۰۰ هزار نفر هستند، یعنی روی هم دو میلیون و ۱۰۰ هزار نفر مجرد ۳۰ تا ۵۰ ساله وجود دارد که اگر بخواهند طبق عرف ازدواج‌ها با فردی متوسط پنج سال بزرگ‌تر از خود ازدواج کنند، این تعداد پسر مجرد وجود ندارد، بیشترین نگرانی ما مخصوص این گروه سنی از جمعیت است. وگر نه نگرانی برای دختران ۱۶ تا ۳۰ سال که عموماً با پسران ۲۰ تا ۳۵ سال ازدواج می‌کنند چون نسبیت وجود ندارد.

برای این گروه دو پیشنهاد وجود دارد؛ اول ازدواج هم سالان است، به این مفهوم که بنا به گفته روان‌شناسان که پایبند به این مسئله هستند که سن شناسنامه‌ای ملاک تصمیم نیست، بلکه ملاک سن ظاهری و عقلی افراد است، افراد به ازدواج هم‌سالان که از گذشته نیز وجود داشته و اتفاقاً ازدواج موفقی هم است روی بیاورند. دختر حتی می‌تواند با فردی یک یا دو سال کوچکتر خود نیز ازدواج کند به شرط آنکه شکسته نشده باشد و نشاط خود را حفظ کرده باشد.

و توصیه دیگر هم می‌تواند ازدواج بین‌المللی باشد، به این معنی که این قشر از دختران مجرد با توجه به کمبود پسر مجرد در کشور با مسلمانان و شیعیان علاقه‌مند به ایران ازدواج کنند؛ از این طریق نه تنها توسعه فرهنگی اتفاق افتاده است و ارتباطات بین‌المللی تقویت می‌شود، بلکه این نسبیت به هم ریخته در کشور نیز بر طرف می‌شود.

در این بین مشکلات فرهنگی قومیت‌ها چه می‌شود؟

این جزء چیزهایی است که ملاحظات جدی درباره آن وجود دارد؛ دو نفر از دو فرهنگ مختلف باید با روحیات هم کامل آشنا شوند، و بررسی شود که تا چه حد پذیرای فرهنگ هم هستند، اما بعضاً افرادی که به عشق ایران و اسلام در کشور و از ملیت‌های آمریکایی، اروپایی، و آفریقایی و آسیایی هستند آنقدر عاشق یادگیری اسلام و دین و تشیع هستند که حتی بعضاً جایگاه ویژه خود در کشورهای مبدا را هم ترک کرده و به ایران آمده‌اند. در این افراد آنچنان تعلق اعتقادی بالا است که مسئله فرهنگ را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد.

About Author