مجلس ضعیف نمی تواند دولت توانا روی کار بیاورد

در ادامه گفتگو با چهره های شاخص استان در حوزه های مختلف و در آستانه تدوین بودجه ۱۴۰۲ کشور گفتگویی ترتیب دادیم با دکتر محمدباقر بهشتی استاد دانشگاه که قسمت اول این گفتگو از نظر عزیزان می گذرد:

ساقی آذربایجان: برای شروع گفتگو از میزان اجرایی شدن قانون بودجه ۱۴۰۱ بگویید که به چه میزان اجرایی شده است؟
دکتربهشتی: اجازه بدهید از سال ۱۴۰۰ بگویم که طبق گزارش دیوان محاسبات کشور، قانون بودجه سال ۱۴۰۰ حدود ۳۵ درصد اجرا شده است! یعنی ۶۵ درصد قانون اجرا نشده است! مجلس و دستگاه های نظارتی باید به دنبال آن دولت را استنطاق می نمودند و اقدام قانونی برای عدم اجرا به عمل می آوردند.
زمانی که لایحه بودجه ۱۴۰۱ تقدیم مجلس شد، استنباط شخصی بنده این بود که بودجه عمومی دولت بیش از ۵۰ درصد کسری خواهد داشت و آثار تورمی این مدل بودجه نویسی هم بر می گردد به اشکالات فنی آن و دیدیم که همین هم شد و دولت حتی بیش ازآن مقداری که پیش بینی می شد دچار کسری بودجه گردید. تهیه بودجه انبساطی در شرایطی که کشور دچار رکود اقتصادی و دارای مسایل و مشکلات اقتصادی فراوان است نتیجه اش تشدید مشکلات و به ویژه افزایش نرخ تورم است.
آقایان متوجه نیستند که برای شرایط تحریمی باید بودجه ریاضتی نوشت! بعد از ظهور پدیده احمدی نژاد ساختار بودجه نویسی و حکمرانی در این کشور دچار تغییر شد به طوری که نهادهای زیادی که در دهه ۱۳۶۰ هیچ ردیف بودجه ای نداشتند صاحب ردیف شدند و این نهادها مبالغ خیلی زیادی از دولت می گیرند در حالی که معلوم نیست محصول کارشان چیست و به کدام مرجع گزارش کار می دهند. ما در شرایط فعلی باید بودجه عمومی دولت را به دستگاه های دولتی منحصر کنیم و نهادهای غیر دولتی را از بودجه عمومی دولت حذف کنیم.

ساقی آذربایجان: برای تنظیم لایحه بودجه ۱۴۰۱ دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول این است که قانون برنامه ششم توسعه یک سال دیگر تمدید شود و مجلس با فراغ بیشتری قانون برنامه هفتم را بررسی و تصویب نماید و دیدگاه دوم آن است که مجلس در سه ماه اول سال و تا پایان بررسی و تصویب برنامه هفتم توسعه تنخواه در اختیار دولت قرار دهد تا بعد از تصویب قانون برنامه هفتم، قانون بودجه ۱۴۰۲ اجرا شود. حال دولت بدون نوشتن برنامه هفتم، لایحه بودجه ۱۴۰۲ را به مجلس فرستاده در این مورد چه نظری دارید؟
بهشتی: ده سال دیگر هم قانون برنامه ششم اگر تمدید شود، اجرا نخواهد شد! بگذارید یک مثال بزنم، از سال ۱۳۸۴ که قانون برنامه چهارم توسعه شروع شد، قرار بود سالانه ۸ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یابد. تمام مسئولین کشور روی این ۸ درصد مانور می دهند ولی آیا تا این لحظه چنین اتفاقی رخ داده است؟ اگر قانون اجرا می شد میزان تولید ما می بایستی ۶۰ درصد بیشتر از مقدار فعلی بود! رئیس جمهور هم اخیرا با افتخار در جمع دانشجویان گفت که میزان تولید ما قبلا ۴ دهم درصد بود و الان شده ۵ دهم درصد! پس این ۸ درصدی که قرار بود ما را به قدرت اول اقتصادی، علمی وفناوری منطقه تبدیل کند، کو؟
من لازم است اشاره ای به تجربه رشد اقتصادی برخی کشورها بدهم:
بالاترین نرخ رشد اقتصادی قرن نوزدهم متعلق به انگلیس بود که موجب افزایش فزاینده قدرت بریتانیای کبیر در جهان گردید. بالاترین نرخ رشد اقتصادی از سال ۱۸۹۰ تا ۱۹۸۰ با ۲/۲ درصد درسال مربوط به ایالات متحده آمریکاست که این کشور را به ابرقدرت اقتصادی جهان تبدیل کرد. بالاترین نرخ رشد اقتصادی از سال ۱۹۸۰ تا کنون مربوط به چین است با رقم سالانه بالاتر از ۸ درصد، که از سال های آینده به زیر ۳ درصد خواهد رسید. در حال حاضر هم کشورهایی نظیر هند واندونزی با روند فزاینده رشد اقتصادی پیش می روند.
باید دانست در کشورهای توسعه یافته نرخ رشد اقتصادی بالا عملاً امکان پذیر نیست اما من معتقدم اگر در ایران ، دولتی توسعه گرا که منافع ملی را دنبال کند روی کار بیاید تحقق رشد سالانه تولید ناخالص داخلی به میزان ۱۰ درصد و به مدت حداقل ۳۰ سال امکان پذیر است.
اما پاسخ من به سوال شما این است نه این دولت و نه این مجلس توانایی لازم برای تهیه برنامه هفتم توسعه و بودجه سازگار با آن را ندارند. اگر بودجه ۱۴۰۲ برنامه یک سال از برنامه هفتم می بود باید اول برنامه تهیه و تصویب می شد که دیگر خیلی دیر شده است. ضعف قوه مجریه و قوه مقننه باعث شد برنامه ششم یک سال تمدید شود در حالی که برنامه هفتم باید از ابتدای سال ۱۴۰۱ اجرا می شد که عدم تحقق آن از ضعف قوه مجریه و قوه مقننه ناشی می شود. اگر تخصص نمایندگان و توانایی و تخصص اعضای کمیسیون تلفیق مجلس مورد کنکاش قرارگیرد آن گاه معلوم خواهد شد مجلس ضعیف نمی تواند دولت توانا روی کار بیاورد. همین کنکاش را هم اگر در بدنه دولت و مخصوصاً سازمان برنامه و بودجه انجام دهیم به ضعف بدنه کارشناسی دولت پی خواهیم برد.
موردی را مثال می زنم : در زمان دولت روحانی تمام اطلاعات مربوط به بودجه درسایت سازمان برنامه و بودجه وجود داشت، اما در دولت جدید فقط ماده واحده و تبصره های قانون بودجه درسایت سازمان بارگذاری شده و رسما هم دولت و هم مجلس در رابطه با قانون بودجه پنهان کاری می کنند! گویا آقایان مردم را نامحرم می پندارند. این چه مجلس و دولت مردمی است که از انتشار جداول بودجه خودداری می کنند؟ برخلاف ادعای دولت سیزدهم که خود را دولت مردمی می داند این دولت در خصوص بودجه پنهان کاری می کند.
چشم انداز ۲۰ ساله در سال ۱۳۸۲ توسط رهبری به قوای سه گانه ابلاغ شده است. به تبعیت از این سند چشم انداز، دولت آقای خاتمی، قانون برنامه چهارم را در شهریور ۱۳۸۳ برای اجرا آماده کرد، یعنی حدود ۷ ماه زودتر از موعد، الان ببینید بیش از یک سال و نیم از زمان موعد برنامه ششم گذشته و هنوز برنامه هفتم آماده نیست! این برنامه مگر در سال ۱۴۰۰ تمام نشده است، پس تا حال چه کار می کردیدکه برنامه آماده نیست؟ یک دفعه بگویید بلد نیستیم برنامه بنویسیم و اجرا کنیم و خیال همه را راحت کنید. نه سازمان برنامه و بودجه بلد است برنامه بنویسد، نه مجلس و نه دولت، هر چند اگر می نوشتند هم معتقدم که در این کشور فرقی نمی کرد! برای اینکه وقتی برنامه ای را می نویسید و اجرا نمی کنید، پس همان بهتر که از اول آن را ننویسیم. اگر باور ندارید بررسی کنید که میزان تحقق برنامه های چهارم، پنجم و ششم چقدر است؟ بعید می دانم به ۳۰ درصد هم برسد!

ساقی آذربایجان: چرایی عدم تحقق برنامه هایی از این دست چیست؟
بهشتی: ناتوانی مدیران و حاکمیت تفکر کوتاه نگری درآنان. اگر بخواهیم برنامه ۵ ساله درست و حسابی بنویسیم باید تمام متغیرهای اقتصادی و سیاسی جهان را در افق برنامه بررسی کارشناسی کنیم و پس از تعیین جایگاه ایران در جهان اقدام به برآورد متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در طول ۵ سال برنامه بکنیم. این کار در توانایی این قوه مجریه و قوه مقننه نیست و برای همین است تاکنون نتوانسته اند کاری انجام دهند.

ساقی آذربایجان: پیشنهاد خاصی برای لایحه بودجه ۱۴۰۲ دارید؟
بهشتی: دولت باید بودجه ریاضتی تهیه کند و از طریق حذف نهادهای غیر دولتی از بودجه، با هدف افزایش تولید و تشویق سرمایه گذاری های داخلی و خارجی، اقدام جدی در اصلاح ساختارهای اجرایی و مبارزه با فساد و رانت خواری و کاهش تورم به عمل آورد.

ساقی آذربایجان: دارید از محالات صحبت می کنید، این کار مگر شدنی است؟
بهشتی: اگر بخواهیم و اراده ای باشد، شدنی است! اگر نشود می دانید چه می شود؟ به گفته منابع رسمی خود دولت، تورم آبان ماه ۴۴ درصد است، این بدین معناست که دولت از مردم ایران ۴۴ درصد مالیات می گیرد. مخصوصا کسانی که حقوق ثابت دارند؛ ببینید چقدر متضررند و چه فشاری را تحمل می کنند. به بیان ساده تر اگر کسی در سال ۱۴۰۰ حقوق ۱۰ میلیون تومانی داشته باشد، ۴۴ درصد آن را به دولت داده و حقوق واقعی اش ۶/۵ میلیون تومان شده است.
باید عین مربیان فوتبال به دنبال قویترین و بهترین ها گشت، در همین ایران افراد توانمند بسیاری داریم که می توانند کمک حال دولت باشند. ما اقتصاددان ایرانی داریم که چند سال پیش کاندیدای نوبل اقتصاد بود. آقایان باید اول تصمیم بگیرند آیا قصدی برای اصلاح امور دارند یا نه؟ تورم دو رقمی که دهه هاست شاهد آن هستیم، اقتصاد کشور را ویران می کند. اقتصاد علم است، شوخی بردار نیست، شما می توانید اقتصاد یک کشور را با یک سخنرانی به هم بریزید اما با صد هزار سخنرانی و دستور نمی توانید به وضع قبلی بازگردانید. همین قطر در سال ۱۳۵۰ تاسیس شده است و دیدیم که چگونه از عهده میزبانی جام جهانی برآمد. نمی خواهد جای دوری بروید و خودمان را با همین کشورهای همسایه مقایسه کنیم، آن وقت متوجه وضعیت توسعه کشور می شوید! به نظرم مسئولان ما در کشور تعریف عملیاتی از خارج ندارند. و بنابراین نمی دانند خارج از کشورکجاست؟ آنان بر اساس یک سلسله توهمات فکر می کنند که کل کشورهای دنیا کاروزندگی شان را ول کرده و می خواهند کشور ما را ویران کنند!
کل جمعیت دنیا حدود ۸ میلیارد نفر است و جمعیت ایران قریب به ۸۵ میلیون نفر، یعنی ما ۱/۱ درصد جمعیت دنیا را داریم و با این حساب باید سهم تولید ما از کل تولیدات دنیا هم همین رقم باشد و این در حالی است که سهم ما از کل تولید جهان یک سوم ۱/۱ درصد است. چه اتفاقی افتاده که سهم تولید ما به اندازه سهم جمعیتی مان نیست؟

ساقی آذربایجان: راهکاری برای برون رفت از این وضعیت وجود دارد؟
بهشتی: به نظر من مسئولان ما باید برنامه هایی نظیر برنامه توسعه کشور را کنار بگذارند و به جای آن روی چند هدف مهم تمرکز کنند :
۱- رساندن سهم تولید به سهم جمعیتی در ۵ سال آینده.
۲- عادی سازی روابط با نظام بین الملل و نرمالیزه کردن ایران، یعنی باید کاری کنیم که به عنوان یک کشور غیر عادی شناخته نشویم. مثل اندونزی، مالزی، سنگاپور و خیلی از کشورهای دیگر. چرا ما باید تحریم باشیم؟ علت این تحریم های کمرشکن چیست؟ چرا اندونزی، ویتنام، تایلند را تحریم نمی کنند؟ طبق لیست بانک جهانی ۲۱۷ کشور در دنیا وجود دارد، چرا بین این همه کشور ما باید کشور غیر نرمال باشیم؟

گفتگو از: وحید خدادادی

About Author