یکی این آقا را از برق بکشد!

۶ مصاحبه از مدیرعامل باشگاه تراکتور با خبرگزاری‌ها و سایت‌های ورزشی کشور در مورد حواشی این باشگاه و بحث واگذاری مالکیت در طول فقط نیم روز عجیب و قابل درنگ است؛ موج‌سواری با ادبیات حق به جانب که گویی باعث و بانی تمامی ناکامی‌های تراکتور نه مالک، مدیریت و بازیکنان که بلکه هوادارانی هستند که اصلاً حق ندارند از نتایج ضعیف تیم خود ناراضی باشند.

نکته تأمل‌برانگیز و باورنکردنی ماجرا تکرار جملات سخیف و طعنه‌دار مبنی بر تمایل مالک تراکتور برای تیم‌داری در مشهد است. ادعایی که همچنان مورد تمسخر هواداران این تیم است و برداشتی جز گروکشی و منت‌کشی با سوءاستفاده از نام تراکتور و نتیجه‌ای جز بدنامی برای زنوزی ندارد.

مصاحبه‌هایی با دنیایی از تناقض که یکی به نعل بود و یکی به میخ! مدیرعامل باشگاه تراکتور در یک جا دلواپس دوران پسازنوزی است و از نبود مشتری برای این تیم به عنوان زنگ خطر برای فوتبال ایران یاد می‌کند و برای مالک جدید آیه یاس می‌خواند و در یک جای دیگر معتقد است «تراکتور تیمی نیست که روی زمین بماند» که از قضا تنها عبارت صحیح وی نیز همین است.

آقای نصیرزاده! طبق فرمایشات حضرتعالی، «تراکتور بزرگتر از هر نامی است». این تیم قبل از محمدرضا زنوزی وجود داشته و بعد از ایشان هم وجود خواهد داشت و هیچ‌گاه حیات و مماتش که سرمایه و پشتوانه عظیم مردمی را در کنار خود دارد، به شخص یا فردی وابسته نخواهد بود.

اگر امروز تراکتور به چنین روزی افتاده و به قول مدیرعامل این تیم مشتری ندارد نتیجه مدیریت اشتباهی است که در دوران مالکیت خصوصی از سر گذرانده است. تیمی که از برای خود جز نام و لوگو دارایی دیگری ندارد و به عنوان یک زمین سوخته به معرض فروش گذاشته شده است!

بار دیگر تاکید می‌شود که نهایت مالکیت خصوصی در باشگاه تراکتور گروه توسعه سرمایه‌گذاری دریک با مدیریت محمدرضا زنوزی به عنوان یک سرمایه‌دار متمول بود که چنین آخر و عاقبتی داشته است و واگذاری مالکیت این باشگاه به یک بخش خصوصی دیگر هیچ‌گاه برای این تیم درمان و علاج نخواهد بود.

مورد قابل تأمل دیگر درباره سخنان مدیرعامل باشگاه تراکتور در مورد باج‌خواهی‌هاست. اگر امروز باشگاه تراکتور به محل باج‌خواهی تبدیل شده، عامل اصلی این اتفاق خود باشگاه است.

به جای صحبت‌های سریالی درباره باج‌خواهی، در صورت اینکه مستندات قانونی دارید از طریق مجاری قضایی اقدام کنید وگرنه جای مطرح کردن این مباحث در رسانه نیست و صرف طرح رسانه‌ای جز ایجاد فضایی متشنج سودی نخواهد داشت و اگر مستندات لازم برای پیگیری قضایی وجود ندارد، یک بار برای همیشه دهان خود را در این موارد بسته و صحبت نکنید.

نکته دیگر این است که مصاحبه‌های هوشنگ نصیرزاده طی مدت اخیر جز نفرت‌پراکنی، تفرقه انداختن و آزرده خاطر کردن دل میلیون‌ها هوادار عاشق تراکتور عایدی برای این تیم و حتی مالکش نداشته و معلوم نیست که چرا زنوزی در برابر چنین اظهاراتی که محلی از اعراب ندارند، هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد.

همانطور که قبلاً نیز اشاره شد به نظر می‌رسد واگذاری مالکیت باشگاه تراکتور داستان تکراری بوده و شوآفی بیش نیست که اگر اینطور نبود مدیران این تیم در دوران انتقال مالکیت به فکر تمدید قرارداد و مذاکره با برخی بازیکنان نمی‌افتادند و‌ پشت پرده این ماجراها نیز گزارشی بود که به تازگی در آناج منتشر شد.

About Author