آقای استاندار، حساب کار دستتان آمد؟

اختصاصی ساقی آذربایجان/ به قلم: وحید خدادادی

اولین روزهای کاری استاندار جوان آذربایجان شرقی از بد اقبالی اش یا شاید خوش اقبالی اش مصادف با برفی شد که شهری را بهم ریخت، شورا نشینان را که سرنوشت کلانشهر تبریز به آنان داده شده است به جان هم انداخت و بلبشویی بپا کرد که آن سرش ناپیدا!
در همان لحظات اولیه بیخ پیدا کردن موضوع و همانطور که امام جمعه محترم هم در مراسم تودیع و معارفه گفتند، زرنگی و هوش بالای رحمتی باعث شد تا فورا دو ریالی اش بیفتد و خودش آستین همت بالا زند و از در رحمت درآید. فورا خود را به مرکز کنترل ترافیک و متعاقب آن به کف میدان فرستاد تا ریش گرو بگذارد و یک تنه به جای همه مسئولان از مردم عذرخواهی کند. رحمتی که مصاحبه اخیرش نشان داده که از واکنش مسئولان شهر در قبال حوادث چهارشنبه سیاه گله مند است، همانطور که اشاره شد شخصا در مبادی اصلی شهر آستین همت بالا زده بود تا بلکه از حجم آبروریزی ها بکاهد و گندی که بالا آورده بودند را جمع و سروته قضیه را هم بیاورد. بهترین اقدام ممکن را انجام داد ولی کاش تبصره های موجود این اقدامش را هم عملی می کرد تا در همان بدو امر زهر چشمی از مدیران بگیرد و هم حساب کار بقیه دستشان بیاید و بهرحال کضم غیض کرد تا بماند برای بعد. به تعبیری مسئولان در شروع کار این چهره جوان دولت یه دستی را زدند و زهر چشم را آنان از مرد شماره یک دولت در استان گرفتند تا حساب کار دستش بیاید و متوجه باشد که اینجا تبریز است، شهری که قورباغه ابوعطا می خواند. کاش رحمتی در ساعاتی که در کف میدان حضور داشت با صدور یک دستور اجرایی مردان شماره یک نهادهای خدمات رسان را در همان کف میدان گرد هم می آورد و اگر کسی کوتاهی می کرد، همانجا و به تاسی از رفتار حضرت امیر در نماز جمعه در ماجرای سوده با کسانی که حال و حوصله مدیریت ندارند، برخورد می کرد و عذرشان را می خواست. وی اگر قصد دارد نفس راحتی بکشد و سابقه اجرایی و بیلان کاری اش به فنا نرود هر چه زودتر باید از شر مسئولان بی کفایتی که آبروی نظام و دولت را به بازی گرفته اند، خلاص شود. لذا شایسته بود تا در همان روز اقلا سه نفر از مسئولان رده بالا را با نامه برکناری پذیرایی می کرد بفهمند این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست. اما استاندار دهه شصتی دولت باید و باید متسحضر باشد که اینجا تبریز است، در این شهر می شود فرماندار بود و بحران ها ناپدید شد و یک خط مصاحبه در رابطه با حوادث اخیر نکرد، او باید بداند که اینجا تبریز است، در شهر سورنا را از سر گشادش می نوازند و اگر اعضایی از شورا در راستای وظایف قانونی شان درخواست جلسه فوق العاده نمایند، هستند عضوهای دیگری که در نقش وکیل مدافع شهردار ظاهر شوند، رگ گردن تیر کنند و بگم بگم راه بیاندازند. در این وادی کسی زحمت عذرخواهی به خود نمی دهد پس از آنها نخواهید بر خلاف امیال شخصی شان عمل کنند. آقای استاندار، اینجا تبریز است، شهری که برخی از مسئولان بلدیه اش خود را نخبه (بخوانید پخمه) معرفی می کنند و از محلول من درآوردی شان چنان دفاع می کنند که گویی انیشتین از قانون نسبیت! در این شهر تشنج آن کودک و زایمان آن بانوی باردار محلی از اعراب نیست چون اساسا هدف مردم نیست و جنگ قدرت و دعواهای حزبی حرف اول و آخر را می زند. والی جوان آذربایجانشرقی اگر کمی اهل محاسبه باشد بی تردید می تواند متوجه چیزهایی شود که در عمرش نه دیده و نه شنیده است، شاید در آینده هم بجز تبریز در جای دیگری نشنود و نبیند! رحمتی اگر سودای وزارت در دولت دوم رئیسی را دارد و یا می خواهد نامی نیک از خود در این بلاد به جای بگذارد باید سریع دوروبرش را خالی کند که هر تاخیری سبب خسران است و نمره منفی در کارنامه اش ثبت خواهد کرد. استان نیازمند خانه تکانی است و یک یا علی می خواهد و همتی از رحمتی تا تبریز را از نعمت و برکت چنین مسئولان با کفایتی برهاند. آقای استاندار اگر چنین خدمتی به شهروندان این تبریز شوم بخت بکنید، خیر الدنیا و الاخره هستید، لطفا دست بجنبانید که به تعبیر فاضل نظری در تاخیر آفات است! / وحید خدادادی

 

About Author