اگر ناکامی، پس آنگه پرخاشگری !

اختصاصی روزنامه ساقی آذربایجان/ گزارش از وحید خدادادی

روان‌شناسان می‌گویند خشم یکی از احساس‌های ۹۴‌گانه‌ و جزو احساس‌های اولیه‌ی آدمی برای نجات او در شرایط بغرنج است. از طرفی نزاع و درگیری‌های خیابانی و خانوادگی همواره بخش قابل توجهی از ارجاعات معاینات بالینی مراکز پزشکی قانونی سراسر کشور را به خود اختصاص می‌دهد. بر همین اساس و بنا بر آمارهای سازمان پزشکی قانونی ایران، سال گذشته بیش از ۵۹۱ هزار نفر برای نزاع به این سازمان مراجعه کرده‌اند که نسبت به سال ۱۴۰۰ افزایش داشته است. در برخی استان‌ها مانند تهران آمار مراجعه‌کنندگان نسبت به سایر مناطق بیشتر است، اما درگزارش آماری اخیر چهار استان ترک نشین کشور در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند و گویا این رده بندی بر اساس تعداد نسبت به جمعیت استان اعلام شده است. در این بین طبق اعلام روابط عمومی پزشکی قانونی استان آذربایجان شرقی تعداد مراجعین به پزشکی قانونی به دلیل صدمات ناشی از نزاع در بازه زمانی هفت ماهه سال جاری در آذربایجانشرقی ۲۵هزار و ۵۷۷ نفر بوده است، رقمی که در مقایسه با مدت مشابه درسال گذشته، کاهش یک درصدی را نشان می دهد. از کل مراجعین نزاع در طی این مدت ۷ هزارو ۳۶۵ نفر زن و ۱۸ هزارو ۲۱۲ نفر مرد بودندکه نسبت به مدت مشابه سال گذشته هر کدام بترتیب ۲درصد افزایش و ۳ درصد کاهش یافته است. درمهر ماه امسال آمار مراجعین نزاع ۳ هزار و ۳۵۶ بود که ۹۵۳ نفر از آنان زن ۲ هزار و ۴۰۳ نفر از آنان مرد بودند. این آمار در حالی منتشر می شود که ارقام فوق نسبت به سایر استان ها با لحاظ میزان جمعیت عدد قابل ملاحظه ای است. پرداختن به چرایی این موضوع و اینکه چرا در این استان میزان نزاع و درگیری بالاست، نیازمند اظهار نظر مسئولان امر و کارشناسان اجتماعی و پزشکی است. ابتدا بهتر است آمار فوق را برای درک بهتر حساسیت موضوع با سایر استان ها مقایسه کنیم.

*جدول میزان نزاع و خشونت در استان ها در ۵ ماهه سال۱۴۰۲

عوامل متعددی موجب افزایش نزاع و درگیری های خیابانی می شود. دمای هوا، افزایش ترددهای خیابانی، تنش‌های اقتصادی و اجتماعی و استرس‌های ناشی از آن و در نهایت بروکراسی حاکم بر ادارات از جمله این موارد هستند. البته نباید فراموش کرد که جامعه ایران در طی این چهار دهه عموما از داخل و خارج درگیر مشکلات فراوانی بوده و اصطلاحا آبدیده شده است و توانسته تا حدی با چنین شرایطی کنار بیاید لذا می‌توان رفتار مردم ایران در مقایسه با سایر جوامع را مثبت ارزیابی کرد. اساس بقای هر جامعه بر انسجام اجتماعی، همکاری اجتماعی و امید به بقای جامعه است. وقتی این‌ها از بین برود، جامعه متزلزل می‌شود. جامعه امروز ما هم همینطور است، شکاف‌های عمیق و زخم‌های کهنه انسجام درونی جامعه را به حداقل کاهش داده است. در این شرایط خود افراد هم به این بحران کمک می‌کنند. در جامعه‌ای که حلقه اتصال افراد تضعیف شده باشد، آدم‌ها به “فرد” تبدیل می‌شوند و بیشتر بر اساس منفعت فردی عمل می‌کنند تا بتوانند در رقابت پیروز شوند. یکی از نظریات روانشناسی از “ناکامی-پرخاشگری” صحبت می‌کند. یعنی وقتی افراد جامعه به دلیل فقدان نظم و انسجام ناکام شوند، پرخاشگر می‌شوند. در کشور ما جوانان بیکاری داریم که آینده‌ای برای خود متصور نیستند و عمرشان به بطالت می‌گذرد یا افرادی که ناکام و منزوی اند و در جامعه بی نقش و بی تاثیرند. فشار‌های روحی و روانی آن‌ها را به سمتی می‌کشد که با کوچک‌ترین اتفاقی درگیر خشونت و پرخاشگری بشوند. جالب آن که این آمار در حالی منتشر می شود که طبق گزارش موسسه گالوپ، ایران با در نظر گرفتن میانگین سال‌های ۲۰۲۰ الی ۲۰۲۲، با امتیاز ۴/۸۷۶ در جایگاه ۱۰۱ شاخص شادی از بین ۱۳۷ کشور قرار دارد. از نظر نماگر حمایت اجتماعی، ایران در جایگاه ۹۲، از نظر نماگر تجربه زندگی سالم در جایگاه ۸۵، و از نظر نماگر سخاوت در جایگاه ۴۴ در دنیا قرار دارد.

نمودار زیر امتیاز شاخص شادی ایرانیان در بازه زمانی ۲۰۰۵ الی ۲۰۲۲ را نشان می‌دهد.


*تنش بیشتر در شهرهای آلوده‌تر

یک روان‌شناس بالینی نیز با اشاره به این موضوع که عوامل متعددی بر پرخاشگری افراد اثر می‌گذارد گفت: زمانی که میزان آلودگی هوا در شهرها زیاد می‌شود، مقدار اکسیژن‌رسانی به بدن کم می‌شود در نتیجه میزان انقباض عضلانی فرد بیشتر می‌شود و فرد تنش بیشتری را در این زمان تجربه می‌کند و مستعد برانگیختگی می‌شود.
دکتر مهرداد کاظم زاده عطوفی با بیان این نکته که آلودگی صوتی و گرمای بیش از حد هوا نیز به عنوان عوامل استرس‌زا بر پرخاشگری افراد اثر می‌گذارد می‌گوید: هر عاملی که بتواند میزان تنش در افراد را افزایش دهد باعث بروز پرخاشگری می‌شود و عوامل زندگی در کلانشهرها مانند آلودگی‌های صوتی، فشارهای اقتصادی و مشکلات خانوادگی که در شهرهای کوچک و روستاها به ندرت وجود دارد، قطعا در بروز پرخاشگری موثر هستند و معمولا در زمان گرمای بسیار بخصوص در شهرهای بزرگ که مسئولیت‌های بیشتری به عهده یک فرد است و ترافیک و آلودگی صوتی نیز در حال افزایش است، آستانه تحمل فرد کاهش پیدا می‌کند و سبب عصبانیت می‌شود.
وی تصریح می‌کند: پرخاشگری علل زیادی دارد که متاثر از تاثیرات تربیتی و کودکی افراد است و یکی از عوامل استرس‌های زیادی است که در شهرهای بزرگ و ماشینی وجود دارد و به دلیل اینکه افراد نمی‌توانند به صورت همزمان عوامل استرس زا را کنترل کنند، این کار باعث خستگی سیستم عصبی آنها می‌شود و افراد نسبت به عوامل محیطی زودتر واکنش نشان می‌دهند در نتیجه این عامل رفتاری تبدیل به پرخاشگری می‌شود.

*اگر ناکامی، پس آنگه پرخاشگری!

در ارتباط با چرایی این مسئله دکتر راد دو عامل اساسی را دخیل می داند. این استاد جامعه شناسی در گفتگو با روزنامه ساقی آذربایجان گفت: اگر بخواهم این موضوع را از منظر دانش جامعه شناسی ریشه یابی و تبیین کنم باید عرض کنم که این مسئله می تواند ریشه های متعددی داشته باشد و چند عاملیتی(multi factorial) است ولی می خواهم به دو عامل بارز اشاره کنم. موضوع اساسی و مهم مسئله توسعه نیافتگی در ابعاد مختلف آن اعم از سیاسی،اقتصادی و فرهنگی است و چنانچه یک حوزه زیست انسانی در این ابعاد توسعه نیافته باشد، طبیعی است که شاهد برخی از این عوارض باشیم. پرخاش، نزاع، درگیری های خانوادگی و … از نشانه های بارز جوامعی از این دست می باشد. چنانچه فروید هوشمندانه با این جمله معروفش به این مسئله اشاره میکند که اگر ناکامی، پس آنگه پرخاشگری! در هر مجموعه ای که در آن ناکامی، محرومیت و مسائلی از این دست موضوعیت داشته باشد پشت این قضیه منتج به پرخاشگری می شود که می تواند جلوه های مختلفی نظیر خودآزاری، دیگر آزاری و نزاع داشته باشد.
وی افزود: همانطور که مستحضرید استان آذربایجانشرقی به جهت شاخص های توسعه در حوزه های مختلفی نظیر سطح سواد، بهداشت، درآمد وضعیت خوشی ندارد و نتیجه چنین عقب ماندگی محرومیت و ناکامی جمعی می باشد و بویژه در سالیان اخیر نابسامانی های اقتصادی و سیاسی، جناح بندی های سیاسی، باند بازی ها و … هم به این مسئله دامن زده است و نتیجه اجتماعی چنین روندی پرخاشگری، نزاع و درگیری، قتل و خودکشی می باشد و چنانچه در سطح کلان تدبیر علمی و منطقی صورت نگیرد چنین مشکلات اجتماعی خواهی نخواهی وجود خواهد داشت و تشدید نیز خواهد شد.
وی ادامه داد: موضوع مهم دخیل دیگری که در این رابطه می توان به آن اشاره کرد بحث روانشناسی اجتماعی و فرهنگ حاکم بر این منطقه است. شرایط جغرافیایی نظیرکوهستانی بودن منطقه و سردسیر بودن آن عمدتا انسان هایی زمخت به بار آورده است و لذا حالت قهر بر مردمان این منطقه نسبت به حالت مهر چربندگی دارد و آستانه تحمل افراد در این حوزه جغرافیایی پایین تر از دیگر مناطق است. شرایط جغرافیایی و اقلیمی آذربایجان ایجاب میکند که معمولا شاهد چهره هایی عبوس و نه چندان متبسم و چه بسا تندخو باشیم. لذا از این منظر هم می توان به بخشی از چرایی بالا بودن آمار نزاع پی برد.
این استاد دانشگاه در رابطه با راهکارهای برون رفت از وضعیت فعلی نیز با اشاره به وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم لزوم تدابیر جدی در این رابطه را راهگشا دانست. وی تصریح کرد: لازم است مسئولان امر فکری به حال وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم نمایند و این امر جز از تغییر در رویکردهای سیاسی ما با جهان رخ نخواهد داد. تعامل و ارتباط سازنده با دنیای بیرون می تواند بسیاری از مشکلات داخلی را حل و فصل نماید. اما اینکه آیا در این رابطه گوش شنوایی وجود دارد یا نه باید بگویم که همه می دانیم که پاسخ منفی است و همه اقدامات مسئولان در نشستند و گفتند و برخواستند خلاصه می شود.
من حیث المجموع می توان نزاع و خشونت و افزایش آن در جامعه ایران بخصوص استان های شمالغرب کشور را در سایه سار عواملی چند نظیر بیکاری، تورم، بالا بودن میزان انتشار اخبار تنش زا و … بعنوان بخشی از عوامل اجتماعی در کنار مواردی نظیر مختصات جغرافیایی و خلق و خوی خاص اهالی هر حوزه به جهت تفاوت های آب و هوایی و اقلیمی دانست.از سویی میزان شادی در جامعه رابطه مستقیم با افزایش تنش و خشونت دارد و در طول همه این سال ها سیاست های ما قرابتی با تلطیف فضای اجتماعی نداشته است، علی رغم آن که آمار فروش بلیت سینماها حکایت از رکوردداری فیلم های طنز دارد. بی انصافی نخواهد بود اگر ادعا کنیم که حتی برخی از مسئولان ما و سیاست های ما با شادی و تفریح مردم زاویه دارد و شنا در این حوزه برخلاف خواست و مسیری است که مردم میخواهند. همین چند روز پیش همه شاهد بودیم که رقص و خوانندگی یک پیرمرد رشتی چقدر فضای اجتماعی ایران را تحت تاثیر قرار داد و همه این ها شاید نمونه هایی باشد برای درس گرفتن البته اگر عزیزان علم لج و لجبازی بلند نکرده باشند. در این بین برنامه های مفرح صداوسیما نیز می توانست نقشی اساسی را ایفا نماید خصوصا شبکه استانی سهند که تا بوده چنین نبوده است. شادی می تواند یک ری اکشن جهت خالی کردن بخشی از فشارهای اجتماعی و اقتصادی روزانه باشد که صد البته خیلی ها با خندیدن و شاد بودن و دل شاد داشتن زاویه دارند!
دوست داشتیم و پیگیر بودیم تا در رابطه با گزارش هایی از این دست نظر افراد بیشتری را چه از منظر جامعه شناختی و چه روانشناسی و نیز دستگاه قضایی خصوصا معاونت پیشگیری از جرم را نیز در رسیدن به چراهای بیشتر داشته باشیم که متاسفانه تلاش های چندین وچند روزه ما در این رابطه راه به جایی نبرد و عمدتا کسی حوصله دردسر ندارد و نمی خواهد سری را که درد نمیکند دستمال ببندند!

 

 

 

 

About Author