حفظِ رحمان گلزارها پیش نیاز توسعه یافتگی

رحمان گلزار شبستری (۲۶ دی ۱۴۰۰ – ۱۳۰۸)، سرمایه گذار و سازنده شهرک اکباتان تهران در ۹۲ سالگی در فلوریدای امریکا درگذشت.
او که فارغ التحصیل دانشکده‌ هنرهای زیبا هم بود در سال ۱۳۴۵ در حالیکه ۲۴ ساله بود، بدون دریافت وام و صرفاً با پیش فروش واحدها، ساخت شهرک اکباتان را در زمینی به مساحت ۵.۹۴ کیلومتر مربع، برای اسکان ۱۵۰۰۰ نفر در سه فاز و با ایمنی بالا در مقابل زلزله آغاز کرد. اکباتان در دوران پس از انقلاب بدون وجود هیچ گونه شاکی خصوصی و صرفاً به دلیل پیش فروش شدن واحدها از سوی نهادهای انقلابی مصادره شد!!!
چالش: عمر مفید سازه های شهرک اکباتان بیش از ۳۰۰ سال تخمین زده می‌شود. در حالی که آپارتمان های نوساز کنونی بعضاً پس از ۳۰ سال عملاً درصد زیادی از کیفیت خود را از دست می‌دهند‌. بلوک های این شهرک در برابر شدیدترین زلزله‌ احتمالی در تهران هم مقاوم هستند.
در سال ۱۳۷۳ در جریان دیدار مرحوم هاشمی رفنسجانی با سرمایه گذاران در آمریکا، از آنها دعوت می کند که در ایران سرمایه گذاری کنند. آقای رحمان گلزار نیز به ایران می آید و به آقای هاشمی رفنسجانی می گوید که من با سرمایه خودم آزادراه تهران شمال را ۴ ساله می سازم و در مقابل، شما عوارض ۲۵ سال این آزادراه را به من بدهید که مثل معمول، عده ای به مخالفت بر می خیزند و می گویند خودمان می سازیم و…
حالا دقت کنید که دولت های ۸ ساله آقایان هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی تمام شده ولی نصف این آزادراه هم ساخته نشده است!!!
اینجا ذکر یک نکته ضروری است؛ در سال ۱۳۷۳ دولت از نظر منابع مالی برای انجام پروژه های کلان و ملّی در تنگنا بود و تنها سرمایه گذاری که قبول کرد به ایران بیاد، جناب رحمان گلزار بود.
اکثر سرمایه دارهای ایرانی که به خارج از کشور رفته بودند، تقاضای اول شان برای سرمایه گذاری در ایران، بازگشت دادن اموال مصادره شده آن ها در اوایل انقلاب بود ولی ایشان، تقریباً تنها فردی بود که این تقاضا را نداشت و با کمال میل قبول کرد که مجدّداً در ایران سرمایه گذاری کند که رفتار و تعصب مثال زدنی ایشان، قابل احترام و تقدیر است.
طراحی و ساخت میدان آزادی نیز که در آن زمان با توجه به امکانات و تجهیزات موجود، بی بدیل بود توسط فردی ۲۴ ساله به نام حسین امانت طرّاحی و توسط فردی ۲۶ ساله به نام محمد پورفتحی ساخته شد. در اینکه در طول ۴۳ سال گذشته، جوانانی در سطح رحمان گلزارها، حسین امانت ها و… فراوان داشته ایم، هیچ تردیدی نیست.
جای بسی تأسّف است چرا دیگر از آن جوانان، جرأت نمی کنند تا چنین شاهکارهائی را با جیب خالی و بدون هیچگونه پشتوانه سیاسی و مالی انجام دهند و تنها راه را مهاجرت می دانند!!!
سرعت تغییرات تکنولوژی قبلاً ۵۰ سال بود، بعد شد ۳۰ سال و سپس ۱۵ سال شد و اکنون به کمتر از ۲ سال رسیده است. فضای رقابتی بسیار پیچیده و در دنیای بی رحمی زندگی کنیم که غفلت، تعلّل و کوتاهی خسارات جبران ناپذیری بر پیکیره جامعه وارد خواهد کرد.
راهکارها:
الف) در مقام عمل به اصل مهم و مترّقی “انسان ها، محور توسعه هستند” عمل کنیم و به تک تک اقشار جامعه به ویژه جوانان فرصت ظهور و بروز دهیم.
ب) سیاست را فقط به سیاست مداران بسپاریم و پای سیاست را از تمام حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، ورزشی و… بیرون بکشیم، همان کاری که کشورهای توسعه یافته به آن عمل کرده اند.
ج) دولت به وظایف قانونی و نظارتی خود عمل کند و از دخالت و دست درازی در تمام حوزه های کشور دست بردارد.
د) اشاره شد که سرعت تغییرات بسیار بالا و غیر قابل تصوّر است و کشور با افراد معمولی و ساده ای چون بنده به پیش نخواهد رفت. برای عقب نماندن نجومی از کشورهای توسعه یافته به افرادی که در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نخبه (Elite)، عاشق وطن و دلسوز وطن هستند نیاز داریم تا با بهره گیری از نبوغ شان این فاصله معنادارِ نگران کننده ما را با کشورهای پیشرو و توسعه یافته کمتر کنند.
ذره ای تردید نکنیم که چنین افرادی، پیش قراولان ورود و نقطه عزیمت کشور ما به مسیر پرفراز و نشیب توسعه یافتگی است.
و) دولت باید وظایف حاکمیتی خود را انجام دهد و شرایط را برای فعّال تر کردن بخش خصوصی و تشویق بیش از پیشِ سرمایه گذاران داخلی و خارجی و کارآفرینان کمر همّت ببندد.
کلام پایانی:
در جای جای روستاها و شهرهای کشورمان؛ رحمان گلزارها، حسین امانت ها، علینقی عالیخانی ها، خیامی ها، مریم میرزاخانی ها و… فراوانی داریم که نیازمند توجّه، دیده شدن و میدان دادن هستند.
فراموش نکنیم که آن ها فرزندانِ همین سرزمین هستند و قدر و منزلت شان را حفظ کنیم تا در این کشور کُهن بمانند و با تمام وجودشان ایران مان را آباد کنند.

About Author