حقیقت کجاست؟ واقعیت چیست؟ شهر در دست کیست؟

اختصاصی ساقی آذربایجان/ گزارش از:  وحید خدادادی

برف نیمه سنگین عصر چهارشنبه گذشته چنان بر سر مدیریت شهری تبریز آوار شد که هر دم از این باغ بری می رسد و با اتفاق جدیدی چشم ها را از حدقه در می آورد. شهرداری بعنوان مهم ترین نهاد خدمات رسان در این رابطه ضعف های فاحشی داشته که البته این کم و کاستی ها مربوط به نیروهای خدوم آنان در حوزه خدمات شهری نمی شود و آب از سرچشمه، شور بوده و تصمیمات آقایان برای استفاده از محصولات مثلا دانش بنیان شان فاجعه عصر چهارشنبه را رقم زد. اهمیت داستان از آنجاست که این مجموعه به جهت مسئولیت هایش در حوزه خدمات شهری بیشترین اصطکاک را با شهروندان دارد و نارضایتی آنان از این مجموعه متاسفانه و صد متاسفانه در میان عامه مردم که دید تخصصی به سیستم مدیریت کشور ندارند، به پای کل نظام نوشته می شود و در این وسط بهانه کافی هم برای رسانه های معاند خارجی جور می شود تا کاه را کوه کنند و چنین بی کفایتی های محلی را به پای نظام بنویسند، غافل از آن که این سوءتدبیر و بی کفایتی صرفا در مجموعه شهرداری و یکی دو مقام مسئول دولتی بوده و ارتباطی با کلیت سیستم ندارد. در بحبوحه انتقادات مردمی که نیم روزی فضای مجازی را به اصطلاح ترکاند و شهروند خبرنگاران در این رابطه سنگ تمام گذاشتند، حجت الاسلام سرایی مسئول حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه عاشورا هم مفصلا در برنامه راسته کوچه شبکه سهند از خجالت مدیران شهری و شورای شهر درآمد و اظهار داشت که این ها مدیران بحران نیستند و عدم پاسخگویی معاون شهردار به بهانه نداشتن شارژ گوشی را توهین به مردم قلمداد کرد. وی همچنین از مدیریت های پارافی و شومینه نشین هم انتقاد و حسابی از خجالت آنان درآمد. حال بعد از گذشته چند روز و فرافکنی ها توسط مجموعه مدیران شهری و خدمات رسان نهایتا مرد شماره ۱ بلدیه حین بدرقه شهرداران مناطق از جلسه شورای شهر! زمان خروج آنان از جلسه علنی در مقابل رسانه ها قرار گرفت و جمله طلایی ایشان هم از چشم تیزبین رسانه های مستقل دور نماند. هوشیار ضمن اشاره به حوادث عصر چهارشنبه و اتفاقات بعد از آن مدعی شد که جز زیبایی چیزی ندیده و فجایع روز چهارشنبه و رخدادهای بعد از آن را مصداق ما رایت الا جمیلا دانست! ایشان در گفتگویی ، اقدامات مدیریتی شهرداری را در بارش اول خوب ارزیابی کرد اما اتفاقات بارش بعدی را بدلیل عدم تعطیلی ادارات دانست و مدعی شد اردبیل و ارومیه ۳ یا ۴ روز ادارات را تعطیل کردند. وی همچنین ادعا کرده که برخی می خواهند اقدامات شهرداری را ناکارآمد جلوه دهند!
.حال این پرسش مطرح است که آیا جنابشان رفتن آبروی یک شهر و تمسخر آن در رسانه های داخلی و خارجی را مصداق چنین زیبایی می داند؟ و یا زیر سوال رفتن حیثیت کلیت نظام بر اثر بی تدبیری و بی کفایتی مسئولان را حائز چنین زیبائی تشخیص داده است؟ بهرحال درک مردم از اتفاقات اخیر و شخصیت های بزرگواری نظیر حجت الاسلام سرایی که اقدامش برای نقد مسئولان شهری برگ برنده را از خارج نشینان معاند گرفت با آن چه دوستان استنباط می کنند تفاوتی از زمین تا آسمان دارد وگویا آن همه سختی که عواقب آن هنوز در برخی از خانواده ها به جای خود باقی است، مظاهری از زیبائی در چشم آقایان بوده است. این عذرخواهی های دست و پا شکسته هم که صرفا جهت رفع تکلیف بوده نیز نخواهد توانست از عصبانیت مردم بکاهد. لذا پیشنهاد می شود تا جنابشان یا ذائقه هنری خود را تغییر دهند و یا مصادیق زیبائی را برای ما هم توضیح دهند تا بهتر و بیشتر در جریان فلسفه هنر و روش تتبعات بزرگواران قرار بگیریم. در نهایت اینکه آیا زیبائی بوده و یا آبروریزی، پرسشی است که پاسخش در نزد افکار عمومی است و مردم بی تردید بهترین قضات در این رابطه هستند و خواهند بود و کاری هم به علایق هنری دوستان ندارند.

About Author