دردا و دریغا که بازهم در لابلای نردهها و میلههای خط ویژه اتوبوسرانی سانحهای دلخراش و مرگ ویژه و بس دردناکی رقم خورد و اتوبوس دیزلی و تندروی خط ویژه در روزهای پایانی بهمن ۱۴۰۲ دگر بار دو شهروند میانسال که شریک زندگی هم بودند را در یکی از اماکن گردشگرپذیر تبریز و جلوی فیروزه جهان اسلام ( مسجد کبود ) زیر گرفت و زن و مادر خانواده را بشدت زخمی و راهی بیمارستان و مرد و پدر خانواده را هم کشت و سرراست رهسپار وادی رحمت کرد و خاندانی را داغدار و شماری از شهروندان را به سوگ نشاند.
همراه با ابراز همدردی با بازماندگان داغدار این زن و شوهر آسیب دیده و جانباخته ، بنابه وظیفه رسانهای بر آن شدیم تا مرور کوتاهی داشته باشیم به بخش کوچکی از آسیب و گزندهای فراگیری که دستاورد خط ویژه اتوبوسرانی تبریز بوده است.
در پی این حادثه رئیس پلیس راهور آذربایجان شرقی از افزایش ۳۰ درصدی تصادفات فوتی مسافران و عابران پیاده در مسیر بی آر تی خبر داد.
فریدون قنبرزاده اظهار کرد: عدم توجه به هشدارهای ترافیکی و نقاط کور اتوبوس ها باعث شده تعداد تصادفات فوتی در مسیر بیارتی نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳۰ درصد افزایش داشته است.وی افزود: دیده نشدن عابران توسط سایر رانندگان هنگامی که عابرین پیاده هنگام عبور از عرض معبر از جلوی اتوبوس تردد می کنند و بی احتیاطی در این خصوص موجب تصادفات عدیده ای میشود.قنبرزاده گفت: توقف مسافران در سطح سواره رو مانع دید عابران و مسافران توسط رانندگان اتوبوس می شود و منجر به برخورد اتوبوس با آنها می شود.قنبرزاده اضافه کرد: ایزوله نبودن مسیر بیارتی باعث ورود موتورسیکلت سواران و سایر رانندگان به این مسیر ویژه شده و ایمنی عابران و مسافران را به خطر می اندازند.
روزهای ابتدایی و بهاری سال ۱۳۸۷بود که شهرداری وقت تبریز در اقدامی شتابان برای راهاندازی خط ویژه اتوبوسرانی آستینها را بالا زد و یکه و تنها وارد میدان شد و لودرها را آماده و به صف کرد و هزاران اصله درختان تناور و تنومند هسته مرکزی شهر که تازه از خواب ژرف زمستانی بیدار و سبز و شکوفا شده بودند را سراسیمه به جای نامعلوم انتقال داد و باغچههای پر از گل و گیاه و درختان را از دم تیغ گذراند.
شهردار آن روزهای تبریز تنها در یک معبر دو کیلومتری ، به اندازه هفت برابرِ نخستین و واپسین پارک عمومی و مرکزی شهر ( باغ گلستان ) از فضای سبز شهر تبریز کاست آن هم در کانون پر رفت و آمد و پر ترافیک شهر ” از میدان قونقا تا میدان جهاد ( نصفراه ) ” که درازای رفوژ و باغچههای میانی بلوار قونقا ۲۲۰۰ متر و پهنای آن بین ۷ تا ۹ متر بود
اما چرا شهردار وقت تبریز دست به این کار زد ؟
از قرار معلوم رئیس و مدیران دولت وقت ( دولت آقای احمدینژاد ) قاطعانه تصمیم گرفته بودند برای ساماندهیِ پخش و فروش حاملهای انرژی و هدفمند شدن و توزیع مناسب و عادلانه یارانهها ، فروش بنزین را محدود کرده و برای دارندگان و رانندگان خودروهای عمومی کارتهای سوخت یارانهای در نظر بگیرند.
این تصمیم ناگهانی میتوانست در میان مردم کشور نارضایتی به بار آورد ، زیرا با اجرای هدفمند شدن یارانهها و طرح توزیع بنزین بصورت محدود ، مردم دیگر نمیتوانستند برای خودروهایشان بصورت آزاد و به هر اندازه دلخواه بنزین دریافت کنند ، به همین سبب و در جهت تشویق شهروندانِ کلانشهرهای کشور به استفاده از حمل و نقل عمومی ، دولت به شهرداران کلانشهرها توصیه کرد که پیش از آغاز هدفمندی یارانهها و ایجاد محدودیت توزیع سوخت در جایگاهها ، برای ساماندهی و بهینهسازی ناوگان حمل و نقل عمومی اقدامات لازم را انجام دهند و از همیاری و پشتیبانی مالی دولت نیز برخوردار شوند.
از این رو شهردار وقت تبریز برای فرمانبری و تبعیت از دولت و دریافت کمکهای مالی ، بیدرنگ و سراسیمه دست به کار شد و به دور از انجام مطالعات و رایزنیهای اولیه و بدون بهره بردن از مشاورههای کارشناسان و خبرگان حوزه حمل و نقل و شهرسازی دستورانتقال مرگبار هزاران هزار اصله درختان نوپا و کهنسال از غربیترین تا شرقیترین نقطه شهر را صادر کرد تا دستاندرکاران شهرداری بدون هیچ چالشی ، رفوژ و باغچههای سرسبز بلوار قونقا از حد فاصل میدان قونقا تا میدان جهاد ( نصفراه ) را بصورت سرتاسری به نابودی بکشانند و پس از آن دستکم هفتاد درصد از فضای سبز بلوار بابک تبریز ( بلوار ۲۲ بهمن – از میدان جهاد تا میدان راهآهن ) را ویران سازند و در دیگر سو نیمی از بلوار سرشار از سرسبزی واقع در ورودی شرقی شهر ( دروازه تهران ) را از میان بردارند.
گفته میشود تنها در مسیر بلوار قونقاباشی که درازای بیش از دو هزارمتری دارد ، درختان پرشمار و پوشش گیاهی و فضای سبز پروسعتی ، برابر با هفت برابر مساحت سبزینگی نخستین و واپسین پارک عمومی مرکز شهر ( باغگلستان ) نابود و ویران گردیده همراه با انتقال عجولانه و فله ای درختان کهنسال و تناور و تنومندی که در حکم فیلتر پاکیزه کننده و کارخانه فرآوری اکسیژن تازه برای هوای همیشه آلوده و دودزده کانون مرکزی شهر بودند.
اما این همه ماجرا نیست !
چرا که پس از برچیده شدن چشماندازهای فراخ و سرسبز و جلوههای زیبا و دلگشا و دلنشین شهری ، شهرداری تبریز مبادرت به کارگذاشتن میلههای فلزی زرد رنگ و قفس مانند و ناهمگون با سرشت و فرهنگ شهروندان و ناسازگار با محیط شهری بجای بلوارها و رفوژهای سرسبز و سرشار از گل و گیاه و درختان نمود ، بدین ترتیب زشتی و برآشفتگیهای زرد و سیاه ، جایگزین انبوهی از زیباییهای سرسبز و شادی بخش شهری شد.
پس از پیوند خوردن و متصل شدن غربیترین میدان شهر ( راهآهن ) به شرقی ترین نقطه تبریز ( هتلمرمر ) با نردههای زرد رنگ و آهنی ، اتوبوسهای تندرو و دیزلی و بسیار دودزای شرکت واحد پی در پی رهسپار خط ویژه شدند و این بار بجای جذب آلودگی و پخش هوای پاک بواسطه وجود انبوهی از درختان در شاهراه مرکزی شهر ، به میزان درخور توجهی آلایندگی زیستی و آلودگی صوتی تولید شد آن هم با رفت و آمد تند و تیز اتوبوسهای دیزلی خط ویژه.
در سالهای بعدی نیز اتوبوسهای دوکابینه انکرالاصواتی به ناوگان شرکت واحد افزوده شدند ، اتوبوسهای دوکابینه گوش خراشی که هر کدامشان به اندازه یک فروند جت جنگنده سر و صدای رُعب آوری تولید میکنند و از قدرت شنوایی شهروندان میکاهند.
در کنار این همه ناهنجاریهای به بار آمده که ارمغان ناگوار شهردار وقت تبریز میباشد ” خط ویژه اتوبوسرانی ( بیآرتی ) ” نباید فراموش کنیم یکی از مهمترین عوامل راهبندان سنگین خودرویی در محدوده مرکزی شهر ، همانا خط ویژه اتوبوسرانی کاملا غیراصولی و نامعقول میباشد ، چرا که راهاندازی خط ویژه اتوبوسرانی در خیابانهای کم عرض تبریز موجب هرچه باریک و کوچکتر شدن معابر مرکزی شهر گردیده و خیابانهای تبریز عملاً نیمی از ظرفیت و گنجایش بستر خود را به اتوبوسهای دیزلی شرکت واحد اختصاص دادند.
اصناف و کسبه شاهراه مرکزی شهر ( از میدان راهآهن تا هتلمرمر ) دیگر زیان دیدگان ماجرای خط ویژه اتوبوسرانی هستند.
به گفته قریب به اتفاق اصناف و کسبه که بصورت ناخواسته و ناگهانی ، مغازه و دُکان و مکان داد و ستدشان در مجاورت خط ویژه اتوبوسرانی قرار گرفته ، از زمان راه اندازی بیآرتی کاسبی و خرید و فروش و تجارتشان با کمی و کاستیهای سهمگینی همراه گردیده چرا که بسیارانی از شهروندان تبریزی و گردشگرانی که از دیگر نقاط دور و نزدیک و برای خرید انواع کالاها راهی تبریز میشوند ، دیگر نمیتوانند با خودروهایشان و البته با سهولت و آسودگی به مرکز شهر سفر کرده و برای توقف و پارک خودروهایشان جا و مکان مناسبی پیدا کنند ، زیرا نیمی از ظرفیت معابر و گنجایش حاشیه خیابانهای مرکزی شهر در اختیار ناوگان اتوبوسرانی قرار گرفته و در نیمی دیگر نیز تعداد فراوان و بیشماری از خودروهای شخصی و عمومی رفت و آمد و توقف میکنند ، آن هم با راهبندانهای دشوار و ترافیک خودرویی بیامان و سرسام آور.
پاساژ گلستان یکی از نخستین مراکز خرید نوین و پاساژهای مدرن شهر تبریز میباشد که مابین چهارراه شریعتی ( شهناز ) و میدان باغ گلستان قرار دارد
پاساژ گلستان نخستین ساختمان تجاری تبریز است که نزدیک به هفتاد سال پیش دارای پلهبرقی و بالابر ( آسانسور ) شده بود.
پاساژ گلستان تبریز در گذشتههای نه چندان دور یکی از مراکز خرید لوکس و باشکوه شهر بود آنچنان که گردانندکان پاساژ با کار گذاشتن چندین استخر و آبنما و فوارههای مهیج همراه با نورپردازی اعجابآور در کف پاساژ ، این مرکز خرید را شبیه و همزاد ساختمان پلاسکو تهران ساخته بودند و از حیث بازآفرینی زیباییهای جذاب و تماشایی در دل پاساژ ، همه مغازهداران آن از تجارت و کاسبی رواجمندانه و پرسود و رضایتبخشی برخوردار میشدند
اما راهاندازی خط ویژه اتوبوسرانی دستاویزی شد تا از همان سالهای ابتدایی آغاز به کار بیآرتی ، رواج و کاسبی تکتک مغازهداران پاساژ گلستان ناگهان بیرونق شود تا این که در حال حاضر و روی هم رفته تمامی مغازههای درگذشته پرفروش و باشکوه این مرکز خرید ، تبدیل به انباری و دپوی کالاهای الکترونیکی شدهاند تا جایی که این روزها در فضای رخوت انگیز و سوت و کور پاساژ دیگر پرنده هم پر نمیزند چه رسد آمدن مشتری و رونق و رواج کاسبی !
البته طرح وضعیت ناگوار پاساژ گلستان تنها یک نمونه کوچکی بود برای یادآوری از رمق افتادن چندین مرکز خرید و دهها و شاید صدها و ای بسا هزاران مغازه و فروشگاههایی که به جرم همجواری با بی آر تی ، در همه این سالها زیان دیدهاند و از رمق افتادهاند و برخی از صاحبین صنفها ورشکسته هم شدهاند
یکی دیگر از معضلات الی الابد و لاینحل خط ویژه اتوبوسرانی ، بستر عذاب آور و کف پر دستانداز و تپه و درّه مانند این مسیرِ به راستی ویژه میباشد
مسیر ویژهای که از بدو راهاندازی تا به امروز این تپهها و دندانهها و درهها را در دل خود جای داده است.
وضعیت دستاندازهای خطرناک خط ویژه به گونهای است که افزون بر ایجاد خطرات فراوان برای مسافرین اتوبوسها و شبهنگامان برای سرنشینان خودروهای عمومی ، هزینههای تعمیر و نگهداری اتوبوسهای شرکت واحد و خودروهای معمولی مردم عادی را نیز بیشتر و افزونتر کرده ولی با این همه ، چالهها و خندقها و دستاندازهای عجیب این مسیر ویژه از روز نخست تا به امروز و گویا برای همیشه سرجایشان خواهند ماند و روز به روز بیشتر و خطرناک و فزایندهتر هم خواهند شد
همه پنج شهرداری که از سال ۸۹ تا به امروز کلیددار تبریز بودهاند به رغم در اختیار داشتن ابزار و ادوات و ماشینآلات سبک و سنگین و بس قدرتمند سازمان شهرداری ، به هیچ روی و هیچ گاه نتوانستهاند برای ساماندهی و هموارسازی آسفالتِ کف و بستر خط ویژه چارهای اتخاذ کرده و از اتلاف هزینهها و سوختن وقت مردم جلوگیری بعمل آورند
هرگز درشتگویی و به دور از حقیقت نخواهد بود اگر بگوییم وضعیت برآشفته آسفالت خط ویژه و ایجاد چالهها و گودالهای ژرف و دندانههای تیز و کوتاه و بلند آن ، مایه آبروریزی شده برای تبریز و تبریزی !
از آقای ایرج شهین باهر شهردار سالهای پایانی دهه ۹۰ فیلم و مصاحبهای به یادگار مانده که وی در آن گفتگوی رسانهای با صدایی رسا و با آوایی داعیهمندانه عنوان داشته و ادعا میکند ؛ کف و بستر بخشهایی از مسیر بی آر تی را بتنی کردیم تا چالش دستاندازهای خط ویژه برای همیشه بر طرف گردد!
شگفتا چند ماه پس از این اظهار نظر غیر واقعی شهردار وقت تبریز که سومین شهردار پس از راهاندازی خط ویژه بود ، بتنریزی اعمال شده در جلوی تعدادی از ایستگاههای خط ویژه فرو ریخت و وضعیت به مراتب بدتر از قبل به خود گرفت.
براستی روشن نیست چرا و به چه دلیل هیچ یک از پنج شهرداری که از زمان آغاز بکار خط ویژه روی کار بودهاند ، نتوانسته و یا نخواستهاند برای رفع این معضل فراگیر و آبروبر تدبیر و چارهای بیاندیشند و بستر خط ویژه را با زیرسازی مطلوب هموار کرده و از پایمال شدن هزینهها جلوگیری کنند !؟
ناگفته نماند بدلیل اقدام عجولانه و عدم مشاوره و رایزنی شهرداری وقت با متخصصین و کارشناسان مربوطه در زمان ساخت و تجهیز مسیر بیآرتی تبریز ، بستر زیرین خط ویژه بدون زیرسازیهای حتی ابتدایی و آماتوری ریخت گرفته و به همین سبب همه ساله چندین بار پیاپی با هزینههایی کلان و هنگفت در بستر خط ویژه آسفالت ریزی صورت میگیرد ؛ اگرچه آسفالتریزی عقیم و بیهوده و بیفایده و یا همانا دور ریختن و لگدمال کردن بیت المال.
در روزهایی که رحمت الهی و مهر آسمانی شامل شهر و شهروندان میشود و اندکی برف و باران میبارد ، حوضچههای آبی در تمام طول مسیر خط ویژه پدیدار میگردد و همین آبگرفتگیها مشکلات مردم را بیشتر و بیشتر میکند
در کنار همه این آشفتگیها و نابسامانیها و زیان و ضررهای هنگفتِ برآمده از اجرای عملیات خط ویژه اتوبوسرانی تبریز که در جایی نابایست و خیابانهای کم عرض و پر پیچ و خم شهر صورت گرفته و همه ساله بودجههای بسیار بالایی برای نگهداری آن در نظر گرفته میشود ، یکی دیگر از خسارتهای کلان و جانکاه مسیر ویژه ” بی آر تی ” کشته شدن بسیاری از شهروندان در مسیر خط ویژه میباشدآنچنانی که در ابتدای این مقاله اشاره شد ، همین هفته گذشته بود که مردی میانسال زیر چرخ اتوبوسهای تندروی خط ویژه ماند و سرراست کشته و رهسپار وادی رحمت شد و همسر فرد جان باخته نیز بشدت مجروح شده و در بیمارستان تحت درمان قرار دارد .
بدبختانه در سیزده سال گذشته دهها شهروند بیگناه زیر چرخهای تند و تیز اتوبوسهای سریع السیر خط ویژه ماندهاند و جانشان را از دست دادهاند.
بسیارانی از شهروندان بر این باور هستند که برخی از رانندگان اتوبوسهای شرکت واحد بسیار شتابان و با سرعت بیش از اندازه و با دقت و تمرکز کمی رانندگی کرده و برای عابرین پیاده هیچ حق تقدمی قائل نیستند متاسفانه عمده شهروندانی که بواسطه برخورد با اتوبوسهای خط ویژه جان باختهاند ، شامل سالمندان و کودکان و زنان و حتی بیماران و معلولین بودهاند و جالب است به رغم آن که هر از گاهی اتوبوسهای تندرو ، مسیر خط ویژه را تبدیل به راهِ مرگ ویژه میکنند و تاکنون دهها تن از شهروندان بیگناه را کشتهاند ، مدیران شرکت واحد اتوبوسرانی هیچ برنامهای برای پیشگیری از کشته شدن شهروندان و یا دست کم هیچ اقدام و راهکاری برای کاسته شدن از شمارکشتهها در نظر نگرفتهاند و بدین ترتیب اتوبوسهای دودزا و بیماریآور در مسیر خط ویژه هنوز و همچنان مردم بیگناه شهر را زیر خواهند گرفت و بازهم از کُشتهها ، پُشتهها پدیدار خواهند ساخت و این معضل نشانگر بیدرایتی و ناتوانی مدیران شرکت واحد اتوبوسرانی تبریز و حومه میباشدو این معضل بزرگ که این همه بدی و زشتی و آشفتگی و سیاهی و بدهنجاری و ورشکستگی و این همه آسیب و گزند و حتی کشت و کشتار به بار آورده ، دستاورد تصمیم عجولانه و شتابان شهرداری وقت کلانشهر تبریز میباشد.
امید است شهرداری با مشورت خبرگان و رایزنی با کارشناسان دلسوز و مصلحت جوی ، برای جمع آوری این آشفتگی زیانآور و خسارتزا ( خط ویژه ) اقدامات لازم را انجام داده و خط بطلانی بکشد بر تصمیم نامعقول و نادرست و بس نکوهیده قبلی که این آشفتگی و بدهنجاری خسارت آور را برای تبریز و تبریزی به ارمغان آورد.
در پایان یک بار دیگر یاد و نام دهها شهروند بیگناهی که در مسیر خط ویژه اتوبوسرانی تبریز کشته شدهاند را گرامی داشته و با تمامی داغدیدگان ابراز همدردی نموده و یادآور میشویم هر شهرداری که بتواند از قدرت اجرایی خود حُسن بهره را برده و این خط مرگ ویژه را از بستر خیابانها و معابر قدیمی شهر برچیده و آرامش و آسایش را برای شهروندان تبریزی و رواجمندی رزق و روزی را برای اصناف و کسبه به ارمغان آورد ، نامش در دفتر تاریخ زرین کهنشهر تبریز جاودانه شده و از او همواره به نیکی و با شایستگی و بالندگی یاد خواهد شد.
گزارش: اشکان حاجینیا لیلآبادی
پست های مرتبط
ترخیص آسان وسائط نقلیه در هفته فراجا
جادههای آذربایجانشرقی فرسوده است
دستگیـری اراذل و اوباش در تبریــز