ساحت مقدس هنر و سیاسی‌کاری‌های بی‌ثمر

ساحت هنر و پاسداشت جایگاه هنر برای حفظ هویت ملی و دینی جامعه امر حیاتی و حساس است.اگر هنر با بازی های سیاسی مورد خدشه و دخل و تصرف واقع گردد، دیگر آن اثری نخواهد بود که در یاد مردم بماند و مورد تکریم قرار گیرد.
هر خطه از پهنای سرآمد تمدن ها یعنی ایران زمین دارای یک خرده فرهنگ‌هایی می‌باشد که با نواهای فولکلور همان نغمه های محلی از لالایی مادرانه گرفته تا نجوا و مناجات با پروردگار عالم با شیر مادر در خون و پوست هر انسانی آمیخته شده و با وجود آن فرهنگ بومی و سرمایه‌های معنوی اقوام بوده که به معنای کلمه اصالت آدمی را مهندسی،طراحی و بازگو می کند.
آن قدر در سالیان گذشته هنر مورد سوءاستفاده های سیاسی قرار گرفته که اگر بخواهی از منادی وحدانیت خواهی عاشیق های آذربایجان اثری منتشر کنی با کج اندیشی برخی شاید متهم به حمایت از پان هایی می شوید که اصلا از اساس آن تفکرات را قبول ندارید و هر نفسی که دم و بازدم می کنید آرزویی بجز سربلندی و حفظ تمامیت ارضی ایران نداریم، و اگر تصنیف های زیبا و ماندگار استاد شجریان را بخواهید منتشر کنید تا احساس پاک و حس هموطنی را تقویت کنید ناخواسته باید منتظر نسبت دادن‌تان به اتفاقات تلخ سال ۸۸ باشید که از بنیان ضمن اینکه مخالف هر گونه هرج و مرج بودید بلکه در مقابله با دفع شر بدخواهان ایران در میدان مبارزه علیه استکبار بوده اید یا اگر بخواهی آثار موغامات و ترانه های کشور های همسایه را گوش کنی متهم به دلدادگی به دولت های آنها خواهید شد که این درحالی است که با سیاست های منطقه ای آنها موافق نیستید و برای تنویر افکار عمومی نیز نسبت به رویدادی های قفقاز جنوبی خواهان صلح بوده و ایران را حامی مظلومینی میدانیم که در عمل توانسته دل تمام آزادی خواهان را شاد و اميدی باشد در دل تاریکی ها و در ادامه اگه دلت خواست آثار هنرمندان فرانسوی یا کشورهای اروپایی را گوش دهید و یک کلیپ یک دقیقه ای از آنها منتشر کنید باید برای کوته‌فکران تفهیم نمایی که غرب‌گرا نیستید و بحث هنر ، اندیشه و سیاست های این کشور ها کاملا جداست و ما تنها بخاطر فطرت پاک و اصالت با ریشه‌ای که داریم در هر نقطه ای از جهان موافق پویایی ادبیات بومی و زنده بودن هنرهای هر ملتی هستیم. لذا نباید ساحت هنر را با سیاسی‌کاری به جایی رساند که نشان دادن ساز و آلات موسیقی عاشیق ها مورد سانسور و هجمه ی بی پایه قرار گیرد که مخالفان آن هیچ درکی از مفاهیم اصیل و ماندگار آن ندارند و تنها بخاطر تبلیغات و تشابهات با کشورهای همسایه هست که احتمال پیوستگی مابین اینها می‌دهند درحالیکه اشتراکات فرهنگی از تاریخ و تمدن ایران بزرگ نشات گرفته و این سرزمین های دور افتاده از مام وطن هست که حسرت جدایی آن زمین های متعلق به ایران هست که تا رجوع آن به صاحب خود در دل‌مان به نشانه داغی خواهد ماند.
هنر و فرهنگ که امروزه با ابزار رسانه در حال درنوردیدن مرزهای جغرافیایی است یک فرصت بی بدیل برای نمایش سرمایه های غیر ملموس آثار فرهنگی است که می‌تواند با معرفی پیشنه تاریخی، مراکز گردشگری و صنایع دستی و منابع عظیم فرهنگی ایران عزیزمان از طریق هنر منادی صلح، آبادانی و نوع‌دوستی مردم وملت ایران باشد. نوع پوشش ،لباس‌های محلی و زبان هر قومیتی در هر نقطه ای از کشور گنجیه گرانبهایی از تاریخ و تمدن کهن ایران اسلامی است که با ادامه حیات این مولفه‌ها هویت دینی و بومی نیز زنده خواهد ماند و با بادی ملایم به این زودهای مغلوب نشده و نخواهد لرزید.
تنوع اقوام در پیکره مقدس ایران فرصتی بی‌بدیل هست که می بایست کارگزاران دولتی در حکمرانی از ظرفیت‌های اقوام در ایجاد یکپارچگی ، همبستگی ملی و وحدت ناگسستنی نهایت استفاده را نمایند.
در آخر از هنر و هنرمند نباید واهمه داشت و آن را تهدیدی علیه کشور محسوب کرد که اگر اینگونه باشد از بی‌سوادی و کم‌فهمی متولیان امور هست، ولی در مقابل اگر حمایت و پشتیبانی هنر و هنرمندان در هر خطه ای از ایران باشد و نسبت به موجودیت ایشان بی تفاوت نباشیم آن موقع است که هنر و هنرمند شاداب ، سر زنده و پویا هدفی جز خلق آثار فاخر برای مانایی ایران اسلامی نخواهند داشت.

دکتر محمد میلادی
دانش آموخته جامعه شناسی

About Author