اختصاصی ساقی آذربایجان/ آرزومندیم هیچ زمانی نیازمند مراجعه به بیمارستانها برای مداوا و طبابت نباشید. متأسفانه به خاطر مشکل یکی از نزدیکان مجبور شدم یک هفته در یکی از بیمارستانها رفت و آمد داشته باشم و از وضعیت رسیدگی و کیفیت خدمات بیمارستان شوکه شدم . جالب است بدانید بیمارستان مورد نظر رتبه ۱ در بین بیمارستانهای دولتی را دارد ، نیاز به نام بردن نیست و دردی هم با گفتنش دوا نمیشود مشکل فراتر از این حرفاست من هم خیلی تخصص ویژهای در زمینه بهداشت و خدمات درمانی ندارم اما همین که خدمات بیمارستان در حدی است که صدای یک آدمی مثل من را در بیاورد نشانگر دور بودن شرایط استاندارد بیمارستان میباشد. من قصد مقایسه ندارم اما یک سری خدمات پرستاری و بیمارستانی مخصوصاً برای اورژانس که باید به سرعت و دقت انجام میشود تا مانع بروز هر نوع فاجعهای بشود .
به خاطر تهیه این گزارش از چندین بیمارستان دولتی و خصوصی بازدید کردم با چشم خودم دیدم که بیمارستانهای خصوصی هم خدماتشان چنگی به دل نمیزند من نمیدانم با این اوضاع به کجا داریم میرویم با اینکه پرستار روی پوستر انگشت اشاره اش را به علامت رعایت سکوت روی لب گذاشته اما صدای اعتراض بیماران و همراهانشان از نابسامانی بیمارستان بلند است.
بر اساس اصل ۲۹ قانون اساسی منشور حقوق بیمار در ایران در ۵ محور کلی و ۳۷ بند به همراه بینش و ارزش و یک تبصره پایانی تنظیم شده است ، محورهای پنجگانه منشور شامل حق دریافت خدمات مطلوب ، حق دریافت اطلاعات به نحو مطلوب و کافی ، حق انتخاب و تصمیم گیری آزادانه بیمار در دریافت خدمات سلامت، حق احترام به حریم خصوصی بیمار و رعایت اصل رازداری و در نهایت حق دسترسی به نظام کارآمد رسیدگی به شکایات است که تدوین شده است ولی متاسفانه این روزها با گذری در اطراف مراکز درمان و جویا شدن وضع بیماران به راحتی میتوان به شرایط نگران کنندهای پی برد که در آن انواع مشکلات درمانی به رنج بیماری اضافه میکند. از افزایش روز به روز هزینههای دارویی و نارضایتی در زمینه فرایند دارو گرفته تا مخارج درمانی که درآمد و دریافتیهای مردم کفاف آن را نمی کند.
با همراه بیماری داشتم در مورد بیماری پدرش صحبت میکردم که گفت بیمارتان را به فلان بیمارستان نبریدچرا که زنده باز نمیگردد، بسیار میشنویم و می ببینیم که قرصهایی که پیش از این به راحتی قابل دستیابی و مصرف بود ماههاست به سختی پیدا میشود یا در بهترین حالت به تعداد کمتر از آنچه در نسخه پزشک نوشته شده تحویل داده میشود البته با قیمتی چند برابر! هزینههای مربوط به دندانپزشکی که همیشه گزاف بوده و تحت پوشش بیمه قرار ندارد هم امر تازهای نیست. برخی جلوی در بیمارستان در انتظار عزیزی ایستاده اند و امیدوارند به سلامت از زیر تیغ جراحی بیرون آید، برخی هم با انبوهی از سی تی اسکن و برگههای آزمایش و فیشهای پرداختی از بیمارستان روانه میشوند. در این آشفتگیها دختر جوانی همراه پدربزرگش روی سکوی کنار خیابان نشسته است، از او درباره علت مراجعهشان میپرسم در جواب میگوید چندی پیش برای دریافت سمعک به بیمارستان آمده بودند ولی به دلیل قالبگیری نامناسب گوش دچار آسیب شده است، آن طرفتر خانم میانسالی که برای درمان سرطان همسرش به بیمارستان آمده با وجود داشتن بیمه از مشکلات متعدد مالی میگوید : دیشب را گرسنه خوابیدم و برای یک بسته دستمال کاغذی هم پول ندارم. طوری صحبت میکرد گویی مدتها در انتظار گوش شنوایی بوده تا زخمهای زندگیش را بازگو کند و اندکی از سنگینی فشارهای روحی خود بکاهد یا شاید هم به دنبال روزنهای است تا صدایش رساتر به گوش برسد همانطور که به حرفهای او گوش میدهم و چراهای فراوان غوطه ور در ذهنم را کنار میزنم تنها جرقهای که در پس آنها نمایان میشود این است که شماره تماس یکی از نهادهای درمانی را میدهم شاید بتواند مرهمی بر دردش باشد.
چرا بیماران را بستری نمیکنی ؟
وارد اتاق معاینه میشوی احساس میکنی پزشک محترم عجله دارد باید تند تند همه آنچه از پیش آماده کردهای بگویی پزشک چیز زیادی نمی پرسد و توضیحی هم درباره تشخیصش نمیدهد وقت داری یکی دو پرسشم بپرسی اما بیشتر وقتش را بگیری به تو میفهماند که وقت رفتنش است خیلی وقتها اگر برای یک ناراحتی خاص به دو یا سه پزشک مراجعه کنی هر کدام تشخیص متفاوتی دارند. وقتی از مشکلات درمان حرف میزنیم روی سخنمان با یک صنف یادستهای از آدمها نیست در اینجا نقد بر عملکرد ساختارهاست اگر نقصی وجود دارد به مجموعه نظام بهداشت و درمان برمیگردد. پزشک جوانی که در یکی از بیمارستانهای خصوصی کار میکند به طور خصوصی و محرمانه برایم بازگو میکند که مدیر بیمارستان او را احضار کرده و درباره اینکه به اندازه کافی بیماران را بستری نمیکند از او توضیح خواسته و اهمیت اقتصاد بیمارستان را به او یادآوری کرده است. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته رابطه پزشک و بیمارستانها رابطه درمانگر و درمان پذیر است و مسائل مالی به عهده دولت یا بیمههاست آیا اجرای چنین روشی در ایران امکانپذیر است؟ به فرض اگر همه بیمارستانها دولتی شود آیا مشکلات کمتر میشود؟ با توجه به ناکارآمدی نهادهای دولتی در ایران به نظر میرسد این روند معضلی را به معضلات پیشین میافزاید. هر کسی که راهش به بخش اورژانس بیمارستانهای دولتی افتاده باشد میداند که باید صبر ایوب داشته باشد تا پزشکی سر برسد و درباره بیماری توضیح مختصری بدهدبیمار بینوا تصور میکند کار اشتباهی کرده که آمده بیمارستان و وقت شریف کادر درمان را گرفته است بدتر از آن زمانی است که یک پزشک در حلقه دانشجویانش بر بستر بیمار حاضر میشود و پزشکان جوان به بررسی ابعاد مختلف بدن و اندامهای بیمار میپردازند بعد اصطلاحات پزشکی را با یکدیگر رد و بدل میکنند و در میان بهت بیمار و همراهانش بدون هیچ توضیحی میروند .
عده کثیری هیچ پوشش درمانی ندارند!
طبق اصل ۲۹ قانون اساسی دولت موظف است از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم خدمات و حمایتهای مالی را برای یک یک افراد کشور تامین کند. طبق این منشور اطلاعات باید به نحو مطلوب و به میزان کافی در اختیار بیمار قرار گیرد. در ابتدای انقلاب اولین شعارهایی که مطرح شد از سوی مرحوم سامی بود که میگفت ارتباط مالی بین پزشک و بیمار را باید قطع کنیم، در دهه دوم انقلاب این بحث تبدیل شد به گسترش بیمه همگانی که آن هم ۴ دولت را درگیر کرد و هنوز هم ما جمع فراوانی را داریم که هیچ پوشش درمانی ندارند و وحشتناک هم هست.وزیر بهداشت دولتهای گذشته خانم دکتر وحید دستجردی گزارشی به مردم دادند که الان ارقامش در خاطرم نیست، او میگفت درصد چشمگیری از خانوادهها وقتی یکی از اعضایشان بیمار میشود به دلیل هزینههای درمان از طبقه متوسط به زیر خط فقر میآیند این گزارش رسمی دولتی است. وزارت بهداشت نه تنها در قطع رابطه مالی و حتی کاهش سهم مردم در تامین هزینه بیمار موفق نبوده بلکه بیمارستان دولتی هم الان پولهای کلان میگیرد، در شرایطی که انتظار میرود با اجرای تحول سلامت بسیاری از نارسایی ها و کاستیهای حوزه بهداشت و درمان برطرف شده و زمینه برای ارائه بهتر خدمات بهداشتی در بیمارستانها فراهم آید اما نارضایتی از خدمات نارس بیمارستانی و حق و حقوقی که از بیماران ضایع میشود همچنان دغدغهها و نگرانیها ادامه دارد.
مریض ما موش آزمایشگاهی نیست !
بررسیهای میدانی اینجانب از بخشهای مختلف برخی بیمارستانها وضعیت بهداشت راهروها و سرویسهای بهداشتی نامطلوب و اسفناک بود انباشت زبالههای عفونی و غیرعفونی در سطلهای زباله داخل بخشها و راهروهای بخش نشان از بیتوجهی به وضعیت بهداشت در بسیاری از بخشها دارد، یکی از همراهان با گلایه میگوید اینجا نه میشود با پرستار صحبت کرد و نه با پزشک باید ۱۵ دقیقه به پرستار بخش بگوییم و التماس کنیم که بیاید و به مریض ما رسیدگی کند همراه یکی از دیگر از بیماران که از روستاهای اطراف برای درمان بیماری خود به بیمارستان …… آمده است با اشاره به اینکه دکتر میآید بالای سر بیمار به همراه ۱۰ نفر از دانشجویانش و هر کدام نظری میدهند میگوید: مگر مریض ما موش آزمایشگاهی است؟ پدر من با پای خودش به بیمارستان آمد و حالا دکترها میگویند امیدوار نیستیم ! از طرفی هر روز با نگهبانان محوطه برای اینکه در حیاط بیمارستان در حال استراحت هستیم دعوا و درگیری داریم .
دبیر کل خانه پرستار : امروزه بیماران به خاطر کمبود پرستار می میرند !
امروزه آژیر خطر به صدا درآمده و فعالان صنف پرستاری شرایط بیماران را به دلیل کمبود پرستار در بیمارستانها بحرانی میخوانند حدود ۷۰ هزار نفر کمبود نیروی انسانی در تمام بخشها وجود دارد با وجود این جای خالی چشمگیر ، هر روز پرستاران بیشتری چمدان سفر را میبندند و از ایران میروند. سالانه حدود ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ پرستار به کشورهای اروپایی و به تازگی به کشورهای حوزه خلیج فارس چون قطر و امارات و … میروند راستی آسیبهای ناشی از این کمبود را چه کسانی متحمل میشوند و بار رنج آن را به دوش میکشند؟
در یکی از بیمارستانها سیتی اسکن خراب بود پرستار دارد بیمار را قانع میکند به یک بیمارستان خصوصی برود و سی تی اسکن بگیرد بیمار رنگ به رو ندارد پیر است و فرتوت. خانم امکان دارد همین جا انجام دهم؟ توان رفتن به جای دیگری را ندارم بی همراهم، پاسخ پرستار قاطع است. وضعیت بیمارستان آشفته است پرستارها مدام از این طرف به آن طرف میروند بیماری اورژانسی میآورند همه بیمارستان به هم میریزد و پرستارها برای احیا احضار میشوند پرستاری که از بقیه جا مانده میخواهد نامی از او در جایی ثبت نشود تا بگوید: دیشب تا صبح کابوس میدیدم دیروز اضافه کار داشتم خیلی خسته بودم من در بخش عمومی مشغولم اما به دلیل کمبود نیرو مرا برای احیا فرستادند، اطلاع دادن به بخش دیگری بروم زنی زیر دستانم داشت جان میداد و نمیتوانستم برایش کاری کنم احساس میکردم دندههایش دارد زیر دستانم خرد میشود نمیدانم برای نجات درست عمل کردم یا نه فردا جنازهاش را دیدم که میبرند . بر اساس پروتکلهای بینالمللی نسبت پرستار به تخت بیمارستانی که یکی از مهمترین شاخصهای نیروی انسانی پرستار در دنیاست به طور میانگین حدود سه پرستار به ازای هر تخت بیمارستانی است، در انگلیس این نسبت ۴ به یک تخت است. در ایران شرایط جور دیگری است کمتر از نصف میانگین جهانی میباشد علت اصلی این اندازه استقبال پرستاران برای خروج از کشور دافعه و مشکلات موجود در نظام سلامت است حقوق پرستاران در سایر کشور ها از ۴ تا ۸ هزار دلار است ، در کشور ما حداقل و حداکثر حقوق پرستاران ۶ تا ۱۲ میلیون تومان است یعنی حداکثر ۳۰۰ دلار در هر ماه میباشد. به نظر من وزارت بهداشت و مجلس دارند کم کاری میکنند آزمون استخدامیهایی که برگزار میشود کمکی به باز کردن گره کور پرستارها نمیکند، در دوره چهارم نظام پرستاری و مجلس و وزارت بهداشت به توافق رسیدند سالانه ۱۰ هزار پرستار جذب شود اما این توافق از سال ۹۵ اتفاق نیفتاده است دو دهه سه دهه است که یک کار اصولی و منطقی برای جذب پرستار اتفاق نیفتاده و همین باعث شده مهاجرت پرستارها افزایش پیدا کند این را هم بگویم حاذق بودن یک پزشک در امر درمان دلیلی برای متخصص بودن او در حوزه مدیریت نیست زیرا چنانچه بیمارستانها به خوبی مدیریت نشوند پرداختها از جیب مردم افزایش خواهد یافت، سیستم مدیریت بیمارستانهای ایران سخت، کهنه و قدیمی است، دیگر در وزارتخانه نشستن و بر مدیریت بیمارستانها تصمیم گرفتن جوابگوی نیازهای مدیریتی در این حوزه نیست، مدیریت مدل جدید این است که قیمتهای تمام شده خدمات را کاهش داده و سطح دسترسی مردم به این خدمات را افزایش داد. هزینههای نظام سلامت در حال افزایش است با افزایش یک درصدی سرانه تولید ناخالص هزینههای سلامت ۴ درصد افزایش مییابد.
اینجا رستوران نیست !
ساعت ۱۹ است که به عنوان همراه وارد یک بیمارستان تامین اجتماعی میشویم ، در ورودی بیمارستان برخی خانوادههای بیمار که از شهرستان آمدهاند سرگردان روی چمنها وسط محوطه نشسته و برخی هم در محلی ۲۰ متری بساط چای راه انداخته و چشم انتظار ترخیص بیمارشان هستند ، ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه است و خدمه بیمارستان شام را توزیع میکنند، غذای سرد و برنج از نوع خارجی در ظروف یکبار مصرف پلاستیکی بدون چاشنی خاصی به بیمار تحویل میشود، یکی از بیماران به نیروی خدماتی گفت : من اسهال دارم و نمیتوانم این غذا را میل کنم و دیگری هم اعتراض کرد که وی در پاسخ گفت اینجا رستوران نیست همین هست یا بخورید یا بریزید دور . داخل راهروی اصلی رد خون دیده میشود که وقتی دنبال میکنم یک بیمار در حین قدم زدن خونریزی کرده و از خود رد خون بر جای گذاشته است که بعد از حدود دو ساعت نیروهای خدماتی راهرو را نظافت میکنند، ساعت حدود ۲۰ است و برخی از بیماران در حال استراحت هستند که یک بیمار تازه عمل شده را وارد بخش میکنند چند پرستار با دو همراه بیمار وارد اتاق شده و پرستار از بیمار میخواهد خودش با استفاده از دسته فلزی که بالای تخت است خود را روی تخت قرار دهد بیمار فریاد میکشد و سایر بیماران بیدار میشود یکی از بیماران که همراهی ندارد از همراه بیمار دیگر درخواست میکند تا او را از تخت بلند کند
تا کمی قدم بزند اینجا بیشتر همراهان نقش پرستاران را ایفا میکنند . صدای بلندگوها برای صدا زدن پرستاران آنقدر زیاد است که بیماران را اذیت میکند ساعت۲۲:۲۰ دقیقه است و نیروهای خدماتی با تی شوی وارد اتاق شده و زیر تختها را تمیز میکنند سر و صدای نظافت برخی از بیماران را از خواب بیدار کرده اما نیروهای خدماتی بدون توجه به وضعیت بیماران با صدای بلند با پرستاران یا همکاران خود شوخی میکنند، یکی از بیماران نیاز به تعویض سوند دارد اما پرستار در بخش نیست و مجبور است فریاد بزند تا اتاق کثیف نشود، در میان سر و صدای بلندگوهای بخش نظافتچیها و گاهی صدای ناله بیماران، تلفن همراه بیماران و همراهان هم آهنگ بیمار آزاری در بخش را تکمیل میکند.
وضعیت بیماران در بسیاری از بیمارستانها اینگونه است میتوان تنها با یک شب خوابیدن در کنار بیمار آن را تجربه کرد. با وجود اجرای طرح پزشک خانواده و دولت الکترونیک و تحول نظام سلامت هنوز کاغذ بازی در مراکز درمانی وجود دارد.
گزارش فوق نمونه ای از نابسمانی یکی از بیمارستانها میباشد.
وقتی یک فرد در جامعه درآمد پایینی دارد مهم این نیست که او چه میزان به سازمانهای بیمه گر حق بیمه پرداخت میکند در این شرایط این دولت است که باید به حمایت از مردم هزینههای جاری را به سازمانهای بیمهگر پرداخت کند و آنها را مورد حمایت قرار دهد تا آنها بتوانند مردم و خدمات دولتی را مورد حمایت قرار دهند.
از طرفی شنیده میشود که مافیا در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی جولان میدهد همین موضوع چالش اصلی سازمان غذا و دارو در حوزه تجهیزات پزشکی است و صدای کمبود تجهیزات و ملزومات پزشکی مصرفی در بیمارستانها به گوش میرسد.
جامعه پزشکی مضطرب است !
در حال حاضر افق روشنی را نمیبینیم چرا که دچار سردرگمی هستند و جامعه پزشکی مضطرب است که آیا میتواند خدمت دهی به بیمار را در سطح مطلوب در سالهای آینده انجام دهد یا خیر؟ بهبود عادلانه شاخصهای سلامت کشور در گرو توجه متعادل و منطقی به نیازهای بهداشتی در مقابل نیازهای درمانی است.
در شرایط حاضر چندگانگی تصمیم گیرندگان و تامین کنندگان مالی سلامت موجب گردیده است تا وزارت بهداشت و درمان از جایگاه و اراده سیاسی لازم برای اعمال اصلاحات و تغییرات جدی در مدیریت و ارائه بهتر خدمات سلامت جامعه برخوردار نباشد اگرچه ضعف علمی و عملی ساختار وزارتی در از دست رفتن جایگاه اصلی سیاست گذاری و مدیریت خدمات سلامت براای این وزارتخانه بیتاثیر نبوده لیکن هم افزایی این دو پدیده موجب عدم دستیابی به اهداف متعالی این بخش گردیده است.
این روزها حرف و حدیثهای بسیاری از حوزه سلامت از هر گوشه و کناری به گوش میرسد در هر خانهای و هر جمعی حکایت از بیماری است که خانوادهاش از گرانی هزینه بستری و خدمات درمانی گله دارد و کاسه چه کنم چه کنم در دست گرفته است. نظام سلامت در شرایط بحرانی کمبودها و تحریمها با تنگناهای زیادی مواجه است که دیگر مردم تا به تحمل بیشتر شدن آن را ندارند وقتی بیمارستان از پول من و تو ساخته شده باشد انتظار دارد که خدمات خوبی به تو بدهند ، کاسبان دارو سالهاست که نانشان را در خون بیماران میزنند. در یک جامعه سالم بایستی برای تامین کنندگان سلامت مردم آنقدر رفاه ایجاد شود تا آنها بتوانند با فراغت حال به سلامت مردم بپردازند پزشکان در جامعه باید به حدی در رفاه باشند تا بتوانند در یک جامعه سالم و بدون دغدغه مشکلات و مسائل مالی و اقتصادی بیمار را درمان کنند چرا که این بیمار است که جان خود که با ارزشترین دارایی اوست را در اختیار پزشک میگذارد تا پزشک با روشهای مختلف سلامت را به بدن بیمار هدیه کند پزشکان بایستی در کنار مردم باشند نه روبروی آن باشند.
در حوزه سلامت بایستی به فکر منابع پایدار برای تامین درصد بالایی از هزینه خدمات سلامت بود که البته در قانون پیش بینی نشده اما در مراحل اجرایی دچار ایراد و مشکل است چرا که با سوء مدیریت مواجه هستیم بسیاری از پرستاران معترض به اختلاف بین پرستار و پزشک در ایران هستند .براایم بازگو میکرد که شاید باورتان نشود پزشک نسخه را میگذارد و میرود ما باید همه کارها را انجام دهیم و گاهی بیمار حالش بد میشود و ما باید با بدبختی هر طور شده پزشک را پیدا کنیم چند وقت پیش بیماری خونریزی کرده بود و من پزشک مربوطه را پیدا نمیکردم که از او بپرسم چه باید کرد چون ما بدون اجازه پزشک حق درمان نداریم در حالی که در تمام دنیا پزشک و پرستار در کنار هم بیمار را تحت نظر دارند. زنگ خطر پیوستن پرستارها به مشاغل دیگر به صدا درآمده است اما متاسفانه مسئولین توجهی به این امر ندارند و یا گوش شنوایی وجود ندارد مسئولین این قضیه را جدی نمیگیرند پرستارها به دلایل مختلف دارند در سیستم خارج میشوند.
دولتها همواره در تلاشند با ارائه خدمات بهداشتی و درمانی نیازهای جامعه را برطرف کنند اما با وجود اقدامات گوناگونی که تا به امروز در این حوزه انجام شده است مانند اجرای طرح تحول بیمه همگانی سلامت و درمان باز مردم با مشکلات گوناگونی دست و پنجه نرم میکنند و نسبت به رفع مشکلات خود در این حوزه مهم دغدغهها و مطالبههای جدی دارند دغدغههایی که نباید به راحتی از کنار آن گذشت و باید در اولویت مدیران و دستاندرکاران حوزه سلامت باشد.
به هر حال سلامت اگر مشکل اول کشور نباشد مطمئناً مشکل دوم کشور است متاسفانه نه مسئولان ذیربط پاسخگوی گلهها ی مردم هستند و در پاسخ به خبرنگاران آنها را متهم به ایجاد تنش در جامعه میکنند! قبول داریم شاید برخی از حرفهایمان به مذاق بعضیها خوش نیاید اما واقعیت کنونی جامعه است. کار خبرنگار تنها نشان دادن حقایق است و بهتر است مسئولانمان در رفع این مشکلات نهایت سعی وکوشش خود را به کار ببرند و اگر امروز به فکر رفع کمبودها و مشکلات نباشند فردا خیلی دیر خواهد بود./ گزارش : ناصر سعیدی
پست های مرتبط
تراکتور ، نماد یک مکتب
وضعیت بحرانی منابع آبی کشور
جولان دندانپزشکان دیپلم در کلانشهر تبریز !