هلال احمری های خاص استان ما !

به قلم: وحید خدادادی

فضای سیاسی واجتماعی استان به ترتیبی است که بعضا انسان حس می کند بهتر است عطای فعالیت رسانه ای را به لقایش ببخشد. کوچکترین نقدی آقایان را چنان بر می آشوبد که گویی نگارنده بینوا ذنب لایغفر مرتکب شده و شایسته بدترین الفاظ و القاب است.
با این پیش زمینه ذهنی نگاهی می اندازیم به نشست خبری اخیر مدیرعامل محترم هلال احمر استان که قطعا تحلیل آن خالی از لطف نخواهد بود. آقایان مدیران کل بر سیاق یک رویه معمول عموما در آغاز جلسات توضیحاتی کلی در رابطه با عملکرد خود ارائه می دهند و پس از آن نوبت اهالی رسانه و مطبوعات است تا در رابطه با مطالب ایراد شده و حیطه کاری شان چنانچه سوالاتی دارند، مطرح نمایند. در این بین اگر از سوال های روتین وآمار گونه که باب مزاج و میل مسئولان است و عمدتا در ابتدای جلسه طرح می شود، بگذریم هستند برخی از رسانه ها که در سایه وظایف ذاتی خود پرسش هایی را مطرح می نمایند که بجز عده ای معدود، عمدتا کسی از طرح آن ها خوشحال نمی شود. در مواجهه با این دست سوالات گزینه های مختلفی روی میز است از جمله سرسری رد شدن، کظم غیظ، شانه خالی کردن و حاشا و بعضا برآشفتن! گزینه انتخابی آقای مدیر در جلسه فوق گزینه آخر بود. عزیز بزرگواری که از ابتدای جلسه با اظهار ارادت های پی در پی و رسانه ای خطاب کردن خود، سعی در مدیریت روانشناسانه جلسه داشت، از میانه راه کم کم چنین سیاستی را فراموش کرد و به خطیبی تبدیل شد که در قالب القاب و عناوین دهن پرکن سعی در برائت از مسائل مطرح شده و انداختن توپ به زمین حریف داشت. شاید ایرادی متصور نباشد از آن جهت که روحیه عمده مسئولان ما با تملق و ستایش سازگارتر است. چنانچه زبانی بر خلاف رسم نامیمون از این قاعده نامیمون عدول نماید از نگاه این قوم سزاوار القاب و عناوینی است که مثل نقل و نبات در زبان آقایان جاری و ساری است.
اهتمام جنابشان بر فعالیت جهادی فارغ از دیدگاه ها و جریانات سیاسی بود و از اینکه برخی سعی در رنگی و سیاسی نشان دادنش دارند، گلایه داشت. غافل از آن که در بحبوحه حوادث ماه های گذشته و در بدو امر که کشور نیازمند آرامش و متانت در آداب سیاسی و عقلانیت بود برای خودشیرینی یا هر دلیل دیگری توییتی را منتشر کرد که احیانا اسباب رنجش افکار عمومی و حتی دلسوزان واقعی نظام و انقلاب را فراهم کرد. وی در آن برهه که کشور نیازمند تدبیر در امور بود ملت را به بی سوادی رسانه ای متهم کرد. ما در آن بازه زمانی چنین توییتی را به پای خامی، جوانی و احساساتی شدنش گذاشتیم و به تقاضای روابط عمومی آن نهاد که سعی در جمع وجورکردن گاف داده شده داشت و به جهت درکی که از شرایط حساس جامعه داشتیم، به اصطلاح زیر سیبیلی قضیه را رد کردیم. لذا باید از خود دلگیر باشید که فعل سیاسی را خودتان صرف کردید و تنها مدیری بودید در استان که در این باب اظهار فضل نمودید. ما هم معتقدیم که شما سیاسی نیستید که اساسا رجال سیاسی را ساختاری دگر است و تخصصی را می طلبد که احتمالا جنابتان از آن بی بهره اید.
از واژه هایی مانند سیاه نمایی و بی تقوایی سخن گفتید و برخی از رسانه ها را به چنین القاب و عناوینی متهم کردید و چون مخاطب شما رسانه بود ناچارا بایستی در این فقره نیز به شما علی رغم میل باطنی نکاتی را متذکر شد . سابقه کار رسانه ای و ادب رسانه ای ایجاب می کرد که شان جایگاه مدیر هلال احمر استان و شان میزبانی اش را حفظ کنیم که شما با وارد کردن اتهام سیاه نمایی و بی تقوایی حین جلسه رعایت شان مهمان نکردید و برخی از مجیزگویانتان هم دم در و حین خروج زهرشان را ریختند که از قضا چند هفته ای است که وارد کار رسانه شده اند و فعلا در مرحله کارآموزی هستند. از آن جهت که ما ملتزم به قانون و مقید به شرعیات هستیم کسی را متهم به کاری نکرده و نمی کنیم و از رهزن رسانه و از در موعظت برآییم، باشد که کارگر افتد.
با این ادبیات آشناییم و به اندازه تاریخ فعالیت رسانه ای مان از این اتهامات قلمبه سلبمه که برخی برای به حاشیه راندن رسانه ها ورد زبانشان است، گوشمان پر است. برای شما که مطالب منتشره در یک گروه واتس آپی از سوی همکاران خودتان قابل هضم نیست و با زمین وزمان مشکل دارید و به تنهایی آمار برخورد قهری با همکاران خودتان قابل ثبت در گینس است، چه باید می کردیم. یکی باید کار و زندگی اش را ول کند و پلیس گروه باشد که نکند کسی به این عزیز بزرگوار بگوید بالای چشمت ابروست. مدیریت یک گروه در فضای مجازی صرفا تا مرحله قوانین رایج در حوزه مطبوعات قابل بحث است و حقیر ماده قانونی را بخاطر نمی آورم که درآن انتقاد از مدیرکل و یا جنگ لفظی هلال احمری ها در یک گروه نیازمند اقدامی باشد. اتهام زنی و افشای مسائل اخلاقی افراد زیر دست تان بی تقوایی نیست؟ اینکه وارد مجادله بی ثمر شما و رفقای گرمابه وگلستان دوروبرتان با افراد رانده شده نشده ایم و این امر را اختلاف درون سازمانی قلمداد کرده ایم، بی تقوایی است؟ گویا شما همه رسانه ها را مثل آن جوانک بی ادبی می پندارید که احساسات نوجوانی اش گل کرد و راه ما را حین خروج بست. از مدیریت تنگه احدی گفتید احتمالا برخی نوع مدیریت شان همچون همه کسانی است که به قصد غنیمت عطای حفظ تنگه به لقایش بخشیدند و برخی ها هم که ماندند، بعدها جملی شدند و در هیئت امویان سینه زدند و بر امام عصر خویش شوریدند. از این دست مدیران و رجال سیاسی در سپهر سیاسی کشور کم نداریم و بارها شخص معظم له در بزنگاه های سیاسی در باب افرادی از این دست نکات قابل تاملی اظهار داشته اند. نهایتا خود و مدیرانی را که خودشان را لا ریب فیه قلمداد می کنند، به تقوای الهی، تدبر در نهج البلاغه و تامل در خطبه ۲۱۶ دعوت می نماییم، خداوند همه ما را از آسیب های احتمالی قدرت برحذر دارد. هلال احمری

About Author