اختصاصی ساقی آذربایجان/ گزارش: ناصر سعیدی
گزارش امروز را با سلام و درود به طیفی از جامعه که به آنان معلول اطلاق می شود آغاز میکنیم. افرادی که روزگار بر وفق مرادشان نبوده اوضاع و احوال زندگی آنان در کشور ما چندان رضایت بخش نیست عدهای که در دو گروه قرار دارند: گروه اول آنهایی هستند که مادرزادی علیل بوده و خود هیچ نقشی در این چرخ گردون نداشته و چرخ بازیگر این بازی را بر آنها تحمیل کرده و خود آنان چنین تقدیر ناخواستهای را پذیرفته و با آن دمخور شده و به آن خو کرده اند. دسته دوم عزیزانی هستند که به نحوی به معلولیت دچار شدهاند. حمایت، معلول ،جامعه، توجه مسئولان، قانون حمایت، مشکلات، خواستهها، اینها کلماتی هستند که هر سال در روز حمایت از معلولین خبرگزاریها، نشریات و روزنامهها با آن تیترهای متفاوت میزنند و پس از چند روز دوباره همه چیز فراموش میشود.
معلولان با چهار مشکل اساسی مثل حق دسترسی، حق آموزش حق معشیت و مسائل فرهنگی مواجهند تمام این مشکلات دست به دست هم میدهد تا معلولان نتوانند با مشکلاتی که دارند به راحتی در جامعه حضور یابند. نکته مهم اینکه مشکلات معلولان تنها در روز جهانی معلولان مطرح میشود و این افراد در این روز تاج سر جامعه میشوند همه میآیند وعده وعیدهایی میدهند میروند و دوباره همه چیز فراموش میشود تا سال آینده و این چرخه همچنان ادامه مییابد. راستی برای معمولان چه کردهایم؟
اگرچه معلولم ولی اندیشهام معلول نیست
هیچ مجهولی برای فکر من مجهول نیست
اهل فکر و همت و شور و شعور و کوششم
داوریهای نادرست درباره ام مقبول نیست
عزت نفسم مرا نزد همه ممتاز کرد
با ترحم گر نگاهم میکنی معقول نیست
معلولین افرادی هستند که در خلاف جهت آب شنا میکنند و هر روز فعل ما میتوانیم را برای انسانهای سالم ولی ضعیف و کم اراده معنا میکنند سالهاست که همه به توانمندی این گروه از افراد جامعه ایمان آوردیم و بارها شاهد ثبت موفقیت و افتخارآفرینی آنها در زمینههای مختلف علمی، فرهنگی، ورزشی و … بودهایم . پای صحبت چند تن از معلولین مینشینم و گلایههای آنها را برایتان تقدیم مینماییم :
باید در خانه بمانیم چون هیچ چیز در شهر استاندارد نیست دوست داریم به سینما برویم، فرهنگ سرا برویم ورزش کنیم ولی هیچ کدام از این مکانها برای ما ها مناسب سازی نشده است هنگام مراجعه به برخی از ادارات که محل کارمان در طبقه فوقانی بایستی حل گردد مشکل رفتن به طبقات فوقانی را داریم معابر ناتراز، وسایل حمل و نقل عمومی غیر استاندارد و اجرایی نشدن طرحهای مناسبسازی ویژه معلولان سبب حبس شدن ما در خانههایمان شده است. بسیاری از مسیرهای ویژه نابینایان و معلولین متاسفانه به چاله یا جوی ختم میشود که خطراتی برای ما دارد.
مسئولان برای درک مشکلات توان یابان یک ساعت روی ویلچر بنشینند، شاید هنگامی که از خیابان عبور کردید و یا در پیاده رو ایستاده باشید گاهی اوقات شاهد نگاه ترحم آمیز مردم به نابینایی بودهاید که برای رد شدن از خیابان دستان عابری را میطلبد و اگر برای او امکانات مناسب تهیه میشد نیازمند دستان کسی نبود حتی ممکن است وقتی برای انجام کاری به یکی از ادارات مراجعه کرده باشید متوجه توقف ویلچر یک معلول در پشت پلهها شده باشید که برای بالا رفتن از این همه پله چندین نفر باید به یاری او بشتابند و اگر برای او محل مناسب در نظر گرفته شده بود پشت پلههای ادارات با حسرت به پاهایش نگاه نمیکرد. اگرچه در طول سالهای گذشته قوانین زیادی برای تحصیل در امور مربوط به معلولان تصویب شده همچنان این قشر جامعه با مشکلات و نارساییهای بیشماری روبرو هستند عدم وجود رمپ و یا آسانسور در طبقات همکف برخی مراکز خرید و سایر مکانها در سطح جامعه افراد معلول را دچار معضل کرده است متاسفانه هیچکس نمیتواند یک معلول و مشکلاتش را درک کند اگر مسئولان میخواهند این قشر را درک کنند برای یک ساعت روی ویلچر بنشینند،از طرفی متاسفانه جامعه و مردم به فرد معلول به عنوان یک فرد از کار افتاده ناتوان و قابل ترحم نگاه میکنند در حالی که معلولان تواناییهایی دارند که حتی افراد سالم از آن برخوردار نیستند با توجه به این شرایط نیاز داریم که فرهنگ سازی گسترده صورت گیرد تا مردم بدانند که افراد معلول ناتوان نیستند و جامعه باید با آنها مانند یک فرد معمولی و توانمند برخورد کند و این را هم بگویم که نگاههای حاکی از ترحم و باور نداشتن توانایی آنها بیشتر از چاله چولههای شهر اذیتشان میکند یکی دیگر از معلولین میگوید :
به ما معلول میگویند اما ما بیشتر از اینکه متاثر از معلولیت جسمی و حرکتی باشیم معلول شرایط نامطلوب و همچنین نگرش سنتی جامعه هستیم ما زخمهایی داریم که هیچ وقت نه دیده میشوند و نه شنیده! خطکشیها در زندگی زنان معلول بیشتر از خطکشیهایی است که به بهانه معلولیت بر آنان اجبارمیشود . با آنکه قانون جامعه حمایت از معلولان سال ۸۳ توسط مجلس مشتمل بر ۱۶ ماده و ۲۴ تبصره تصویب شده بود اما کمتر نشانی از اجرای آن در نهادهای دولتی و یا غیر دولتی دیده میشود به عنوان مثال : بر اساس ماده ۷ قانون حمایت از معلولان آمده که باید ۳ درصد از استخدامهای پیمانی و رسمی و کارگری به افراد معلول واجد شرایط داده شود اما عملاً مسئولان از این قانون خبر ندارند و یا خود را به بیخبری میزنند. وقتی که پای درد معلولان مینشینید با کوله باری از دغدغهها و مشکلات مواجه میشوید که خودش به اندازه کتاب چند جلدی است اما بر حسب رعایت وقت مخاطبان عزیز روزنامه ساقی آذربایجان اهم مشکلاتشان را بازگو مینماییم:
عدم مناسب سازی پیاده روها، نبود امکانات مناسب بهداشتی شهری و بین جادهای برای آنها، عدم امکانات در مدارس و دانشگاهها، نگاه ترحم انگیز مردم و جامعه ، مشکلات ورزشی و کمبود امکانات، مشکلات ازدواج وتشکیل خانواده، چون کمتر کسی است با فرد معلول ازدواج کند و ازدواج دو فرد معلول نیز با هم دارای تبعاتی است، استخدام نشدن در مشاغل و …
سازمان جهانی کار میگوید : اگر معلولی شغل داشته باشد دیگر معلول نیست، در صورتی که ۶۰ درصد معلولان کشور بیکارند و به گروهی فراموش شده و به حاشیه رانده شده تبدیل شدهاند متاسفانه به علت انباشت قانون حمایت از حقوق معلولان پشت سدهای عظیم نبود بودجه و دیگر الزامات اجرایی حق و حقوق آنها به عنوان آسیب پذیرترین افراد جامعه مورد نقض و غفلت واقع شده است. طبق آمارهای رسمی ۱۵ درصد جمعیت جهان با بیش از یک میلیارد نفر نوعی از معلولیت را تجربه میکنند و شیوع ناتوانی در کشورهای در حال توسعه بیشتر است. بر اساس آمارهای سازمان بهزیستی شایعترین نوع معلولیت در کشور معلولیت جسمی حرکتی است به طوری که حدود ۳۰ درصد مشکلات جسمی و حرکتی ۲۵ درصد به دلیل معلولیت ذهنی ۱۵ درصد معلولیت شنوایی ۱۱ درصد معلولیت بینایی و ۹ درصد بیماران روانی مزمن و سایر معلولیتهای ناشناخته و چند ترکیبی هستند لازم به ذکر است که ۲۴ هزار نفر از معلولین کشور را معلولین ضایعه نخاعی تشکیل میدهند.
در مدارس هم تقریباً هیچ نوع فعالیتی در راستای فرهنگسازی صحیح صورت نمیگیرد و اگر هم باشد جسته و گریخته و شخص محور است .
برابر آمار مدیر کل بهزیستی آذربایجان شرقی به تاریخ ۱۵/۹/۱۴۰۲ تعداد معلولان تحت پوشش بهزیستی آذربایجان شرقی را ۷۹۱۰۵ نفر اعلام و اظهار کرد این آمار ۳/۵ درصد معلولان کشور را شامل میشود، به گفته وی از مجموعه معلولان استان ۴۹۷۸۳ نفر را آقایان و ۲۹۳۶۲ نفر را بانوان تشکیل میدهند.
در خاتمه از مسئولان و متولیان بهزیستی و انجمنها و نهادهای حمایت از معلولان میخواهیم که فقط در روز معلولان سراغ آنها را نگیرند بلکه همیشه به یاد آنها باشند تا بتوانند برای جامعه معلولان قولها و وعدهها را به ثمر بنشانند.
آنچه امروز جامعه معلولان کشور از دولت انتظار دارند تمرکز بر نیازهای تخصصی افراد در مباحثی چون سرشماری دقیق و تفکیکی جمعیت معلولان کشور پیشگیری از معلولیت و معلولیتهای ثانویه، آموزش پایه و مهارتهای ویژه کودکان دارای معلولیت، مشاوره خانواده های دارای معلول ،تامین نیازهای درمانی بهداشتی و توانبخشی افراد معلول است که تحقق آن حق قانونی هر شهروندی است ولی متاسفانه در کشورهای در حال توسعه اغلب نادیده گرفته میشود و در این جوامع افراد ضعیفتر و کسانی که قدرت استیفای حقوق خود را ندارند بیشتر در معرض تضییع هستند.
قانون جامع حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت به عنوان مهمترین سند حمایتی از افراد معلول کشور چند سالی است که تصویب شده و سپس مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفته است اما در این میان بیتوجهی به اجرای کامل این قانون است که موجبات دلخوری معلولان را فراهم آورده است، سهم ناچیز سازمان بهزیستی از بودجه کل کشور در سال ۱۴۰۲ که زیر نیم درصد میباشد و زیانان انباشته ای که مراکز توانبخشی و مراقبتی معلولان در این سالها داشتهاند زنگ خطر را به صدا درآورده و اگر اصلاحات اساسی در ردیف بودجه سازمان بهزیستی در لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ رخ ندهد بسیاری از مراکز مجبور به تعطیلی خواهند شد. افراد دارای معلولیت صورتشان را با سیلی سرخ نگه داشته اند.
عدم وجود یک پارک ویژه معلولین یا نبود سرویسهای بهداشتی در محیطهای عمومی، عدم مناسب سازی پیادهروها در شهر ،عدم توجه حتی مساجد و هیئتهای مذهبی به این مهم، عدم وجود گذرگاههای ویژه، عدم رعایت شیب طولی و عرض معابر در پیادهروها، غفلت سازمانها و ادارات و نهادها برای تردد معلولان، عدم مناسب سازی پایگاههای اصلی دینی فرهنگی یعنی مساجد جامع برخی از شهرستانها از اهم مشکلات معلولان از برای تردد و رفت و آمد و مراجعاتشان میباشد./
پست های مرتبط
۱۲ میلیون نفر در ایران درگیر معضل اعتیاد
ناتوانی مدیریت استان در معرفی شایسته تبریز به ایران
قهرکن، اما ببار!