اختصاصی ساقی آذربایجان/ به قلم: وحید خدادادی
فکر اولیه و راه اندازی آن در سال ۹۴ و به گفته سردار نصرتی به همت استاندار وقت مرحوم جبارزاده کلید زده شد. تبریز که به شهر بدون گدای متظاهر مشهور است با ایجاد این نهاد قرار بود به شهر بدون معتاد متظاهر هم تبدیل شود. وارد مجموعه که می شوی ابتدا حال و هوای پادگان در انسان در ذهن آدمی شکل می گیرد اما با دیدن مناظر داخلی چنین روش اداره کردن توجیه می شود.
به گفته نصرتی در سال ۱۴۰۲ تعداد ۳۹۵۸ مورد پذیرش در این مرکز انجام شده که ۴۷ درصد این پذیرش ها بر اساس شکایت خانواده ها و ۵۳ درصد آن توسط پلیس صورت گرفته است. درصد فراوانی مصرف مواد مخدر هم حکایت از شیفت معتادین به مواد مخدر صنعتی داردکه آثار جسمانی و روانی به مراتب بدتری از مواد سنتی دارند و تنها ۹ درصد معتادین مبادرت به مصرف حشیش و گل دارند و این در حالی است که میزان مصرف شیشه و مرفین حدود ۹۰ درصد است! ۱۰ درصد پذیرش شدگان محصل و ۲۷ درصد آنان مجرد هستند و تنها ۸ درصد از کل پذیرش شدگان تحصیلات آکادمیک دارند و تنها ۲۷ درصد آنان بالای چهل سال سن دارند! از نکات جالب این بخش می توان به مراجعه پی در پی برخی از آنان اشاره کرد و تنها ۱۷ درصد آمار امسال بار اولشان می باشد و نشان از یک سیکل معیوب می دهد که باعث شده است تا ۶۲ درصد مراجعین سابقه پذیرش تا ۵ بار را داشته باشند و ۲۱ درصدشان بیش از ۵ بار! مرحله سم زدایی، اشتغال به کار در مرکز و دیگر اقدامات حمایتی که تا لحظه ترخیص ادامه دارد نشان می دهد که اگر مسئولان ذیربط در باب فردای بعد از ترخیص و مشوق های عاطفی، روانی و ازدواج و اشتغال اقلا برای این قشر خاص آستین همت بالا می زدند، شاید بخش عمده ای دلایل ایجاد این سیکل معیوب موضوعیت خود را از دست می داد و آمار و ارقام به شکل دیگری رقم می خورد. میزان پذیرش هم به گفته مسئولان مرکز یک روند سینوسی دارد و نیازمند تحلیل و تاملات بیشتری است. اما آیا می توان پرسید که چرا سازمان ها و نهادهای مختلف در این رابطه کم کاری محسوس داشته اند؟ آیا نهادی مثل سازمان فنی وحرفه ای استان نمی توانست دوران حضور در این مرکز را فرصتی برای اجرای کلاس های آموزشی و تخصصی نماید و از آن سو با همکاری اداره کار استان مقدمات شروع به کار آنان درآن تخصص را مهیا نماید؟ شاید انجام احسن این رویه می توانست خلل جدی در این سیکل معیوب ایجاد و از آمار مشکلات اجتماعی نظیر سرقت، زدوخورد، طلاق و … بکاهد! مسئولان مرکز مدعی اند که تاکنون هیچ نهادی رغبتی برای تصدی گری این مرکز انجام نداده و مرکز گویا تا آستانه انحلال نیز پیش رفته و نهایتا به یک موسسه خیریه واگذار شده است. مرکزی که ردیف بودجه ندارد و مسئولانش در تلاش برای ایجاد درآمدهای پایدار جهت حل معضلات مالی خود هستند.
کافی است گذری به باغ گلستان تبریز بعنوان قدیمی ترین پارک شهری ایران بزنید آن وقت عمق بی مسئولیتی ها و بی تدبیری ها را خواهید دید و با گوشت و استخوان لمس خواهید کرد. معتادان بی خانمان که گاه به بیماری های لاعلاج و مسری مبتلا هستند در گوشه گوشه این پارک در مرکز کلانشهر تبریز در خواب عمیق در انتظار مرگ هستند.
نهادهای متمول نظیر شهرداری ها، مس سونگون، منطقه آزاد ارس و اتاق بازرگانی می توانند با اختصاص ردیف بودجه خاص در کنار کمک های معنوی و اجرایی بسیاری از مشکلات موجود را مرتفع نمایند اما چون این مجموعه لقمه چرب و نرمی نیست، کمتر نهادی میل به متولی گری در این رابطه دارد و اگر فردای روزگار دارای سهام و کارخانه و … بشود هزارویک متولی پیدا می کند. در نهادها و سازمان های ما چندین وچند ردیف بودجه الکی و هزینه های مفت و بی نتیجه وجود دارد و بهتر نیست نهادها هزینه های بنر، همایش ها و هزارویک جلسه به درد نخور را صرف حل معضلات اجتماعی از این دست نمایند؟ بهزیستی، کمیته امداد، دانشگاه علوم پزشکی و شهرداری تبریز می توانند با درست کردن یک چرخه بی عیب و نقص بسیاری از مشکلات موجود را سامان دهند که البته فرصتش را ندارند و سرشان احتمالا به موضوعات مهم تری گرم است!
پست های مرتبط
ترخیص آسان وسائط نقلیه در هفته فراجا
جادههای آذربایجانشرقی فرسوده است
دستگیـری اراذل و اوباش در تبریــز