به گزارش ساقی آذربایجان، استاد دانشگاه و مدیر کل سابق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی اقتصاد ومعیشت مردم را مهم ترین چالش استان آذربایجان شرقی می داند اما معتقد است که این امر را نباید جدای از اقتصاد کلان کشور مورد بررسی قرار داد. این استاد دانشگاه تبریز با اشاره به فرمایش رهبر انقلاب که آذربایجان را سر ایران قلمداد کرد معتقد است که برای توسعه اقتصادی باید از سر بدنه شروع کرد و رشد و توسعه ایران باید از آذربایجان شروع شود.

روزنامه ساقی آذربایجان گفتگوی اختصاصی  با دکتر ناصر خدایاری ترتیب داده که از نظرتان می گذرد:

ساقی آذربایجان: به نظر شما که سالها در مناصب های اجرایی و دانشگاهی فعالیت داشته اید ابر چالشهای پیش روی استان و خصوصا شهر تبریز را در چه می بینید؟

خدایاری: اولا من اعتقادم این است که وقتی دم از چالش می زنیم پس هدفی داریم که در مسیر رسیدن به آن موانع و یک سری چالش خواهیم داشت. از سویی مسئله ی بسیار مهمی که در پاسخ به این سوال وجود دارد این است که مسائل اقتصادی و معیشت مردم بر سایر مسائل پیش روی جامعه ایران سایه افکنده است و البته ما نباید مسئله اقتصاد استان را جدا از اقتصاد ملی تجزیه و تحلیل کنیم چرا که به نتیجه ای نخواهیم رسید چون اقتصاد آذربایجان جدا از اقتصاد ایران نیست و رشد و توسعه این منطقه نیز جدا از رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران نمی باشد.

حال مهمترین چالش ما در استان از نظر من این است که کشورهای همسایه یکسری ویترین های اقتصادی درست کرده است که مردم ما با آن ویترین ها میزان رشد و توسعه اقتصادی آن کشوررا ارزیابی می کنند. باید بگویم این ویترینها واقعی نیست و توان آن کشورها را نشان نمی دهد اما وقتی مردم ما نگاه فرامرزی دارند، البته منظور از نگاه فرامرزی  جدایی طلبی و مسئله ای به نام مرکز گریزی نیست یعنی وقتی مردم در مباحث مختلف فلان کشور همسایه را مثالی در امر توسعه می دانند، این امر خود یک چالش است و عقب ماندگی برای ما تلقی می شود. پس ما باید از نظر فرهنگی مرکز گرایی را تقویت کنیم و آن را به مرز حداکثر برسانیم.تا وقتی که مردم ما کشور همسایه را برای گردش،خرید،صنعت و فیلم و کنسرت به کشور خودشان ترجیح می دهند این چالشها وجود دارد چراکه چشم مردم همواره به دنبال کشورهمسایه است و چون مرغ همسایه غاز است،پس برای رفع این مشکل باید تغییری در نگرش مردم ایجاد کرد .حال آنکه  کسی که از مرزهای اروپا وارد کشور می شود اول راههای مارا،خدمات جاده ای و رفاهی مارا،عرض جاده ها و غذاخوری ها را می بیند پس عمران و آبادی کشور باید به حدی باشد که چشم فردی را که از اروپا وارد شده است را بگیرد و از آن جایی که تبریز دروازه اروپا و شاهراه ورود گردشگر است پس باید یک سر و گردن از سایر استانها بالاترباشیم چرا که آذربایجان ویترین ایران است .البته ناگفته نماند که امر توسعه بدون دخالت نخبگان و متفکران اهل فن میسر نخواهد بود و تجربیات مفید گذشته نیز باید لحاظ شود.

هر چند رشد اقتصادی آذربایجان از کانال رشد اقتصاد ایران میسر است اما به دلیل شرایط ژئوپلوتیکی و تغییرات منطقه ای که در یک سال و نیم اخیر اتفاق افتاده است این موضوع می تواند بر عکس هم باشد به این ترتیب که رشد اقتصادی ایران از دریچه رشد اقتصادی آذربایجان می گذرد.

مادامی که مشکلات اقتصادی مردم اعم از توان خرید ،مسکن ،تسهیل در مسائل زندگی مثل ازدواج،فرزند آوری و فرزند پروری حل نشود نشستن و گفتن من و شما هیچ فایده ای نخواهد داشت! از طرفی شما از هرکسی هم که سوال کنید به اتفاق خواهند گفت که توسعه اقتصادی از دریچه توسعه فرهنگی وارد می شود پس ما باید چالش های فرهنگی استان را هم حل نماییم. زبان ترکی را در ضمن زبان ملی تقویت کنیم چراکه آذربایجان جایگاه رفیعی درکشور دارد و بنا به فرموده معظم له آذربایجان سر ایران است می دانیم که سر، راس است و اولویت اول است پس سرآغاز رشد و توسعه ایران باید از آذربایجان باشد، حال اگر آسیب و آفتی هم باشد از اینجا شروع خواهد شد،پس توسعه آذربایجان باید در سرلوحه برنامه های توسعه در کشور باشد. البته تاثیر عوامل انسانی در توسعه نیز نباید نادیده گرفته شود.

ساقی آذربایجان: به نقش عوامل انسانی در توسعه آذربایجان اشاره فرمودید،مدیران استانی ما چه در گذشته و چه در زمان حال با شان و جایگاه تبریز تناسبی دارند؟

خدایاری: ببینید هر نوع توسعه ای که البته مراتب آن متفاوت می باشد با محوریت انسان توسعه یافته ممکن است و این یعنی انسانی که تکلیفش با خودش مشخص است،دید افقی دارد و نه عمودی ،آمرانه برخورد نمی کند و مشورت و همفکری همواره اولویت اوست و به تصمیم سازی و تصمیم گیری فراتر از مشارکت نگاه نمی کند ،چنین انسانی به معدل افکار و اندیشه ها می نگرد و بر مبنای آن عمل می کند .

حال با این وجود باید ببینیم که چند درصد از سیاست گذاری هایی که در استان انجام می شود مبنای آن منافع چهار میلیون نفر مردم آذربایجان است،مردمی که اگرآذربایجان غربی و اردبیل و زنجان را هم در نظر بگیریم قریب به ده میلیون نفر می باشند که این خود بیشتر از کل جمعیت کشور جمهوری آذربایجان است.

ساقی آذربایجان: این سیاست گذاری ها تا چه حد به رضایتمندی افکار عمومی منجر شده است؟

خدایاری: ببینید اشتباه مسئولان در این است که فکر می کنند هر تصمیمی که اتخاذ می شود مورد قبول مردم است که در واقع این طور نیست.اتخاذ تصمیمات مهم نیاز به نظرخواهی از مردم دارد، چراکه پشت این نظر سنجی ها حمایت و مقاومت و آسیب زدایی خواهد آمد پس ما باید ادعا را از سیاستمان حذف و منافع گروهی را به منافع فردی ترجیح دهیم.

ساقی آذربایجان: به زعم عمده کارشناسان امر توسعه، استان آذربایجان شرقی روندی نزولی را در حوزه مدیران خود طی کرده است، نظر شما در این رابطه چیست؟

خدایاری: ببینید در دنیای امروز بحث،بحث مدیریت است و نه مدیر به همین خاطر کسی باید برای مدیریت استان بیاید که از ته دلش کار کند و از همه مهتر آذربایجان شناس باشد و شناخت کافی از این خطه داشته باشد چرا که بدون شناخت، امکان پیشرفت و توسعه استان میسر نخواهد شد. حال بگویم که منظور از شناخت، شناخت ظرفیت های آذربایجان،استعدادهای آن و قابلیتهای این استان می باشد .این شخص باید بتواند در مسیر ائتلاف و اتحاد حرکت کرده و قدرت این را داشته باشد تا موتور محرکه آذربایجان را به کار بیندازد،حالا با این صحبتها اگر یک شخص مثلا مازندرانی بتواند این کاررا بکند آن وقت او بر تبریزی ها مقدم خواهد بود. ما باید ببینیم افرادی که در سطح مدیریت استان ظاهر می شوند از کدام توانمندی ها برخوردار هستند و چقدر می توانند از پتانسیل نیروی انسانی بهره مند شوند پس گاهی غیر بومی ها به بومی ها ارجحیت دارند و مفید واقع می شوند!

ساقی آذربایجان: اشاره کردید که نباید اقتصاد آذربایجان را جدا از اقتصاد ایران تحلیل کرد اما در همین شرایط اقتصادی و طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به جهت سلامت اداری رتبه ۲۸ و به جهت امنیت سرمایه گذاری رتبه ۱۶را داراست در حالیکه در همین شرایط اقتصادی کشور شهرهایی مثل مشهد،اصفهان و حتی کرمانشاه از ما سبقت گرفته اند! این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید؟

خدایاری: این موضوع نیاز به یک بررسی دقیق دارد به عنوان مثال اگر ما نمایندگان سیزده دوره مجلس را از نظر معدل علمی و تخصصی شان بررسی نماییم به نتایج جالبی خواهیم رسید و کیفیت نفرات انتخابی در استان ونمایندگان آن در ادوار مختلف مجلس در این امر بی تاثیر نیست که البته حاصل انتخاب خود ماست.استان هایی که در انتخاب نمایندگان خود اولویت را اقتصاد دانسته اند، اقتصادی بوده و خروجی اقتصادی بهتری داشته اند و استانهایی که انتخابشان سیاسی بوده خروجی سیاسی بهتری داشته اند.یعنی مقاصد و نیات کاملا روی انتخابها تاثیر گذاشته اند. ما هم آرزویمان این است که به جایگاهی که شایسته آن هستیم برسیم این امکانپذیر نیست مگر اینکه مرزهای فرهنگی مان را به جلو ببریم در حالیکه ما آنها را به عقب رانده ایم و هرگز حالت آفندی نداشته ایم و همواره در حالت پدآفندی بوده ایم، ما حرفهای بسیاری برای گفتن داریم و البته به همان نسبت هم با مشکلات دست به گریبان می باشیم.

از طرفی شناخت درست جهان و مسائل جهانی مسئله بزرگی است و البته که مسائل منطقه ای که باید ملی تلقی شوند مثلا در مورد دریاچه ارومیه باید کل ملت به آن فکر کنند و از احیا آن دفاع نمایند،  چرا که این یک موضوع ملی است و باید بر اساس منافع ملی به آن نگریسته و حل شود.

ببینید ما با کشور ترکیه هم مرز هستیم و این کشور دروازه اروپاست، خوی همسایگی باید در ما تاثیر بگذارد و ما از آنها بهتر باشیم هرچند که آنها در حال حاضر با تورم۹۵ درصدی دست به گریبانند و ضعفهای بنیادی بسیاری دارند که بحران انرژی یکی از آنهاست .ما این پتانسیل را داریم که بدون توجه به اقتصاد نفتی و با توجه به ظرفیتهایمان تمام مشکلاتمان راحل کنیم پس باید محورتوسعه را عوض کنیم و با توجه به قابلیتهای سرزمینمان به مشکلات فائق آییم.

About Author