اسم و شهرت بازی در سازمان صمت آذربایجان‌شرقی

سازمان صمت آذربایجان شرقی در حالی چند سال اخیر را در برهوت و برزخ بلاتکفیلی مدیریتی سر می کند و بازی اسم و شهرت برای تعیین مدیرکل آن ادامه دارد که روزگاری از این استان با خیل عظیمی از فعالان تولیدی و تجاری به ویژه از نوع بخش خصوصی، با عنوان قلب تپنده صنعت و اقتصاد کشور یاد می شد.
آذربایجان شرقی، استانی به مرکزیت کلانشهر تبریز که دارای ۵۶ شهرک و ناحیه صنعتی است، شهرک ها و نواحی صنعتی که ۱۱ هزار هکتار از اراضی استان در محدوده آنها قرار دارد و محل فعالیت بیش از ۹۰ درصد واحدهای صنعتی و تولیدی ریز و درشت از ۴ هزار و ۵۰۰ واحد تولیدی و صنعتی هستند و به واسطه همین مختصات و ویژگی هاست که آذربایجان شرقی رتبه چهارم کشور از لحاظ تعداد واحدهای صنعتی و رتبه هفتم کشوری به لحاظ میزان سرمایه گذاری را در اختیار دارد و به عبارتی شهرک های صنعتی قلب تپنده قطب صنعت و تولید کشور محسوب می شوند.«صابر پرنیان» و اداره کل صمتی که قربانی مطامع و اهداف سیاسی شد!اما آنچه در این میان جالب و البته مایه تعجب است اینکه اداره کل صنعت، معدن و تجارت آذربایجان‌شرقی به عنوان متولی اصلی صنایع و واحدهای تولیدی صنعتی ترین استان کشور مدت‌هاست که عملا بدون مدیرکل و به صورت سرپرستی اداره می‌شود و مجموعه ای که قرار است مشکلات عدیده و متعدد صنعت و اقتصاد استان را حداقل پیگیری کند و سر و سامانی به کلاف سردرگم این حوزه راهبردی بدهد، خود بی‌سر و سامان است.در شرح این بی سروسامانی همین بس که «صابر پرنیان» ابتدای بهمن ۱۴۰۰ بود که با بیم و امیدهای فراوان در مورد انتخابش و با حضور پرتعداد نمایندگانی از فعالان اقتصادی و صنعتی تهران علاوه بر مسئولان و چهره های استانی به عنوان مدیرکل صمت آذربایجان شرقی منصوب شد و با توجه به سابقه و عملکرد و البته توصیفاتی که در خصوص توانمندی هایش در مدیریت حوزه های مختلف صنعتی و اقتصادی وی ارائه می شد، بارقه امیدی را برای بازگرداندن آذربایجان‌شرقی شرقی به جایگاه واقعی خود در حوزه صنعت و اقتصاد جرقه زد.
اما آنچه در پایان دو سال حضور پرنیان در سمت مدیرکلی صنعت، معدن و تجارت به غیر از آمار و ارقامی تکراری این مدیرکل اسبق در جلسات و همایش های صنعتی و تولیدی، عاید آذربایجان شرقی شد، استعفای مدیرکل یکی از مهمترین ادارات استان در حساس ترین شرایط ممکن برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی بودو نخستین مدیرکل صمت آذربایجان شرقی در دولت سیزدهم عملاً نزدیک به دو سال از فرصت طلایی اقتصاد و صنعت آذربایجان شرقی برای رشد و شکوفایی را قربانی مطامع و اهداف سیاسی خود کرد.عظمایی» و مدیرعاملی وسوسه انگیزتری بنام مس سونگون پس از مدت زمانی که اداره کل صنعت، معدن و تجارت آذربایجان شرقی به واسطه استعفای پرنیان بدون مدیر اداره می شد و فعالان پر تعداد صنعتی، تولیدی و تجاری استان در برزخ بدون متولی اداره کل صمت برای ادامه حیات خود و مجموعه هایشان تقلا می کردند، سرانجام در تیر ۱۴۰۲ عباس علی‌آبادی وزیر صنعت، معدن و تجارت طی حکمی محمد جعفر عظمائی را به عنوان سرپرست این اداره کل منصوب کرد، چهره ای که پیشتر و در دهه ۹۰ نیز سابقه جلوس بر صندلی مدیرکلیحوزه صنعت، معدن و تجارت آذربایجان شرقی داشت و پس از اتمام دوره مدیریتش در بخش فولاد و معدن فعالیت می کرد.نکته جالب در این بازی اسم و شهرت برای تعیین مدیرکل صمت آذربایجان شرقی این که عظمایی نیز عمر مدیریتی اش به یک سال نکشیده و در ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ عطای مدیرکلی صمت را به لقایش بخشید و با پذیرفتن مدیرعاملی مجتمع مس سونگون دوباره از اتوبوس مدیریت کلان حوزه صنعت و تجارت آذربایجان شرقی پیاده شد تا کاروان تولید و تجارت صنعتی ترین استان ایران لرزان و ترسان تر از همیشه و بدون قافله سالاری قابل و لایق به سمت مقصد نامعلوم خود طی طریق کند.

About Author