برخی رفتارهای شهرداری عین بی صداقتی است!

مقدمه: گفتگوی ساقی آذربایجان با روح الله رشیدی عضو شورای اسلامی شهر تبریز درباره مسائل مختلف حوزه مدیریت شهری در ۲ قسمت قبلی از نظر شما عزیزان گذشت و اینک قسمت سوم و آخر این مصاحبه تقدیم حضورتان می گردد

ساقی آذربایجان: همانطور که در نشست خبری آقای شهردار عنوان کردیم، بعضا شهرداری تبریز در موضوعاتی ورود می کند که اساسا یا کلا ارتباطی با آن ندارد و یا اگر ارتباطی وجود دارد قاعدتا نباید به شکلی باشد که کلیت موضوع را در اختیار داشته باشد. گل سر سبد چنین ورودهای غیرقانونی خبر اخیر ساخت ورزشگاه در کنار استادیوم یادگار امام است، این سوال در نزد افکار عمومی ایجاد شده است که آیا شهرداری تبریز وظیفه ای برای ساخت یک ورزشگاه سرپوشیده دارد؟ در این رابطه شورا هم نقش دستگاه امضای لوایح و پیشنهادات شهرداری را پیدا کرده است!

رشیدی: اینکه شهرداری به حوزه مسئولیت های دولت ورود کرده است، امری مسبوق به سابقه است. متاسفانه در گذشته نیز شاهد این قبیل رفتارها بوده ایم برای نمونه ورود شهرداری تبریز به پروژه مقبره الشعرا در دوره های قبل مصداق بارز دخالت بیجا به قصد قهرمان بازی و اسطوره سازی بود و با آن گودبرداری وحشتناک باعث تاراج آن میراث گرانبها شدند و این قبیل اقدامات بیشتر به جهت دلربایی از دولت ها صورت گرفته است. ساخت ورزشگاه در زمین های دولتی را کاری بلندپروازانه می دانم، لزومی برای ورود به این حوزه ها وجود ندارد، این کار خارج از وظایف شهرداری و اتلاف منابع است و نهایتا راه به جایی نخواهد برد چون بدون مطالعات کارشناسی صورت گرفته و هنوز مشخص نیست که دولت این زمین را در اختیار ما قرار خواهد داد یا نه؟ در این پروژه هزار میلیارد تومان هزینه خواهد شد و پیشنهاد دادیم که این پول را در زیرساخت های ورزشی داخل شهر هزینه کنند!

ساقی آذربایجان: به نظر می رسد شهرداری دولتی در درون دولت تشکیل داده است!

رشیدی: ببینید خودشان علیه این مسئله موضع گیری می کنند و گویی ورود به این حوزه هم انتخابی است و اگر در حوزه ای هم ورود نمی کنند احتمالا به خاطر این است که با مدیر آن ارتباط خوبی ندارند!

ساقی آذربایجان: حس نمی کنید شهرداری باید در بحث ورود به حوزه های مختلف بایستی اهم فی الاهم نماید و وقتی در یک شهر نیم میلیون حاشیه نشین وجود دارد که با یک زلزله چند ریشتری می تواند یک فاجعه انسانی رخ دهد، چه لزومی برای قهرمان بازی در این حوزه ها وجود دارد؟

رشیدی: من کاملا با شما موافقم، در قضیه ورود به اتمام پروژه شهید کسایی که یک پروژه دولتی بود و بدون اطلاع شورا و به سفارش استاندار فقید انجام شده بود مخالفتی نداریم چون بخش عمده ای از مسافرت های درون شهری از این اتوبان صورت می گیرد. ولی قاعدتا باید دولت در جریان این خدمت شهرداری قرار بگیرد و در حوزه های دیگر جبران نماید. حتما ساخت ورزشگاه سرپوشیده جزو اولویت های پنجم به بعد است، اینها برای شهرداری مزیت حساب نمی شود، این پول می تواند در بافت فرسوده مناطق ۴ و ۸ هزینه شود! چرا وقتی زمان کمک به بخش های ضعیف جامعه که می رسد یادتان می افتد که این حوزه مربوط به دولت است و جزو وظایف شما نیست؟ سوله های پادگان ارتش را آقای شهردار بدون اطلاع شورا و شخصا با معاونت ارتباطات علمی ریاست جمهوری و به دولت داده بود تا کارخانه نوعآوری برای استارتاپ ها ایجاد نماید! لذا باید اشاره کنم که بسیار مشهود است مداخله شهرداری در حوزه های مربوط به دولت!

ساقی آذربایجان: بحث دسترسی اعضا به اطلاعات مالی و فنی شهرداری به کجا رسید؟

رشیدی: از حوزه هایی که بسیار نسبت به آن حساسیت داشتیم سامانه یکپارچه شهرسازی بود، که این دسترسی را از شهرداری گرفتیم. حوزه دیگر حوزه مالی بود که به سختی و در چند مرحله محقق شد، اسکن اسناد مالی هنوز در دسترس بنده قرار ندارد ولی آقای اسوتچی به این اسناد دسترسی دارند! به سامانه ساجا که عملکرد عمرانی را کنترل می کند، دسترسی داریم و می توانیم پیشرفت پروژه ها را از این سامانه دنبال کنیم. اما بحث این است که ما این دسترسی را برای عموم مردم می خواستیم، نه صرفا خودمان! به حوزه حقوق و دستمزدها هم تا این لحظه دسترسی داده نشده است!

ساقی آذربایجان: وضعیت آسفالت شهر تبریز؟

رشیدی: از یک جهت زبانزد است، از این بابت به مردم بدهکاریم و لازم بود تحول عظیمی در حوزه دانش فنی آسفالت، کیفیت اجرا صورت بگیرد. این هم از حوزه هایی که به جهت تمرکز شهرداری در حوزه های غیر لازم مغفول مانده است.

ساقی آذربایجان: آلودگی هوای تبریز و داستان شیرین درخت مصنوعی؟

رشیدی: آلودگی هوا درد مزمن تبریز است که بعضا با شعار ساخت درخت مصنوعی مدعی حل آن می شویم و رسانه های خاص هم این موضوع را بولد می کنند، این قبیل رفتارها عین بی صداقتی است!

ساقی آذربایجان: و سوال آخر نظرتان راجع به روزنامه ساقی آذربایجان؟

*رشیدی: استمرار مطالبه گری علی رغم اختلاف نظر در حوزه های مختلف قابل ستایش است، امری که گمشده این شهر است و کسی حال و حوصله مطالبه در این شهر را ندارد. در شهری زندگی می کنیم که همه با هم تعارف دارند و این مردم هستند که در حاشیه امر قرار دارند، همه هم برای این تعارفات توجیه دارند، جامعه باید صدا داشته باشد، در آن اعتراض و مطالبه باشد، از این منظر ساقی آذربایجان غنیمتی برای این شهر و من نوعی است! احتمالا برخی موضوعات برای بنده مطلوب نباشد، اما نظر من مهم نیست و من محور نیستم، کسی که می گوید ساقی مسیرش درست نیست، خودش محصول عرضه کند، وارد مناقشه شود و این اصل زنده بودن است. از این بابت هم از شما قدردانم.

 

About Author