تغییر کاربری در روزشمار پروژه‌های شهرداری

این روزها گویا روزشمارها نیز در تبریز تغییر کاربری داده اند، روزشمارهایی که برای سررسید موعد بهره برداری از پروژه های در دست اجرا نصب و یا وعده داده می‌شوند اما وقتی شمارش معکوس برای سررسید آنها آغاز می‌شود، به یکباره از روزشمار به وعده شمار تغییر کارکرد می‌دهند و بهره برداری از پروژه‌ها را به روزهایی بعدتر حواله می‌کنند.
خبرگزاری فارس – تبریز – حسن عبدالهی: پنجم فروردین ۱۴۰۳ بود که استاندار آذربایجان شرقی چندین ساعت از نخستین روز کاری سال جدید خود را به بازدید از پروژه های کلان شهرداری تبریز اختصاص داد، پروژه های در حوزه های چون ترافیک، حاشیه‌نشینی (شهرک جوانان)، فرهنگی، ورزشی و مدیریت بحران که با همراهی شهردار تبریز صورت گرفت.یعقوب هوشیار در جریان این بازدید شش ساعته از پروژه های کلان شهرداری ضمن ارائه گزارش از فرآیند اجرای آنها در خصوص زمان اتمام و بهره برداری این پروژه ها نیز توضیحاتی به استاندار داد و از فعال بودن این پروژه ها خبر داد، موضوعی که زیرکی و البته پیگیری استاندار جوان خلاف آن را ثابت کرد.
مالک رحمتی که یکشنبه پنجم فروردین با اطلاع قبلی از پروژه‌های شهردای تبریز از جمله روگذر میدان معلم به همراه چند پروژه عمرانی شهرداری تبریز بازدید کرد و در حالی که هوشیار در این بازدیدها سعی داشت نشان دهد پروژه‌ها فعال هستند، پنج شنبه نهم فروردین ۱۴۰۳ بعد از چهار روز از بازدید اول، دوباره به صورت سرزده به سراغ پروژه روگذر معلم تبریز رفت. وی در این بازدید با انتقاد از غیرفعال بودن این پروژه گفت: امروز در این پروژه دو سه نفر در حال کار هستند و با توجه به این اینکه این پروژه برای مردم حیاتی است، انتظار دارند به صورت شبانه روزی و با تمام ظرفیت کار شود.البته این تنها حاشیه بازدید نوروزی رحمتی از پروژه های شهرداری نبود و شهردار تبریز در جریان بازدید استاندار در حالی زمان بهره برداری از پروژه روگذر معلم را ۳۱ خرداد اعلام کرد که پیشتر گفته بود ابتدای خرداد ۱۴۰۳ این پروژه به اتمام خواهد رسید تا مردم منطقه غرب تبریز شاهد گشوده شدن یکی از اصلی ترین گره های ترافیکی در این منطقه باشند.
این روزها گویا روزشمارها نیز در تبریز تغییر کاربری داده اند، روزشمارهایی که برای سررسید موعد بهره برداری از پروژه های در دست اجرای شهرداری نصب و یا وعده داده می شوند اما وقتی شمارش معکوس برای سررسید آنها آغاز می شود، به یکباره از روزشمار به وعده شمار تغییر کارکرد می دهند و بهره برداری از پروژه ها را به روزهایی بعدتر حواله می کنند.تمدید روزشمار روگذر معلم تنها نمونه ای از این تغییر کاربری هاست و تمدید چندین و چند باره وعده چاله زدایی از خیابان ها و معابر اصلی تبریز مصداقی دیگر از این رویه پرتکرار و سریالی در شهرداری است چرا که هوشیار بهمن ۱۴۰۱ بود که پایان سه ماهه نخست ۱۴۰۲ را موعد تحقق این وعده اعلام کرد و این وعده نه تنها محقق نشد بلکه با تمدید های سه ماهه و شش ماهه به پایان سال حواله شد و در نهایت معاون فنی و عمرانی شهردار تبریز روزشماری نامعلوم در ۱۴۰۳ را برای آن اعلام کرد.به این فهرست می توان روزشمارها و وعده هایی چون افتتاح پردیس فرهنگ و رسانه تبریز را نیز اضافه کرد که قرار بود ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ به بهره برداری برسد اما با وجود سررسید این وعده، «اتمام پروژه در آینده نزدیک» تنها توضیح مدیران شهرداری در این خصوص است و پروژه مترو تبریز نیز که دیگر نیازی به توضیح ندارد و تاخیر چند دهه ای در اجرای آن تمام مرزهای زمان بندی برای اجرای پروژه در شهر اولین ها را جابجا کرده و سوای مباحث کمی، کیفیت اجرای پروژه ها نیز خود مجالی مفصل برای نقد و بررسی می طلبد و اندر حکایت آن تنها به نقل قولی از استاندار در همین بازدید اخیر بسنده می کنیم که خواستار نظارت جدی تر بر کیفیت اجرای پروژه ها توسط پیمانکاران شهرداری شده است.
تقویت سیستم حمل و نقل شهری تبریز به ویژه در بخش اتوبوسرانی، اجرای پروزه های کلان بخش خصوصی، برنامه ریزی برای اجرای چندین هزار برنامه فرهنگی، بهره برداری از ۵۵ پروژه ورزشی چون ساختمان ورزش شهرداری و بسیاری وعده های بدون روزشمار دیگر را تنها باید در زمره وعده های پس از انتصاب شهردار دسته بندی کرد چرا که هوشیار پیش از تکیه بر صندلی شهرداری و زمانی که برنامه خود را در این خصوص ارائه می کرد نیز از تدوین طرحی با پنج راهبرد کلان و ۱۴ محور اصلی خبر داده بود.استفاده از ظرفیت های مردمی برای تسهیل مدیریت شهری یکی از راهکارهای اعلامی هوشیار برای تسهیل مدیریت شهری تبریز بود، موضوعی که نه تنها تا امروز محقق نشده بلکه باید اذعان کرد مردم تبریز در بسیاری از مراجعات و مراودات خود با شهرداری چیزی جز نارضایتی و گرفتاری در چرخه های زاید و بروکراتیک (اگر نخواهیم از کلمه فاسد استفاده کنیم) اداری عایدشان نمی شود.
تغییر دیدگاه در نظام مدیریتی، ایجاد نظام برنامه‌ریزی بر اساس ظرفیت‌های دانش بنیان، حرکت به سمت اقتصاد پایدار شهری، توسعه زیرساخت‌ها، نوسازی حمل و نقل عمومی، ایجاد نظام متمرکز مالی شفاف، تحول و توسعه جهشی تبریز با تکیه بر روحیه جهادی، ارتقا مشارکت عمومی، تربیت مدیران جوان انقلابی، عدالت محوری در توسعه امکانات و زیرساخت‌های شهری، توجه ویژه به حاشیه‌نشینی و بافت فرسوده، مدیریت بحران و ارتقاء تاب‌آوری شهری و افزایش تعاملات بین شهری برای ارتقای جایگاه ملی و بین‌المللی تبریز، اینها بخش‌هایی از برنامه‌ راهبردی و کلان اعلامی از سوی یعقوب هوشیار در ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ هستند.وی روزی که حکم پنجاه و هشتمین کلیددار شهر اولین‌ها را می‌گرفت، از تدوین و اجرای این برنامه برای تحول در مدیریت شهری تبریز خبر و وعده داده بود که تبریزی‌ها در آینده‌ای نزدیک نتیجه ملموس تغییر و تحولات در مدیریت این شهر را شاهد خواهند بود، شهری که هوشیار وضعیت فعلی آن را حاصل انقطاع از گذشته گرانقدر دانسته و گفته بود: متأسفانه تبریزی که در دوره‌های پیاپی هدایت کشور در حوزه‌های مختلف را بر عهده داشته و دروازه ورود صنعت و فناوری به کشور بوده، امروز در نتیجه عدم تعامل و همگرایی مسؤولان و عدم به‌کارگیری ظرفیت‌های مردمی در مسائل ساده زیرساختی با مشکلات عدیده دست به گریبان است.

خالی از لطف نخواهد بود اگر شهردار تبریز پس از گذشت دو سال از اعلام این وعده ها و با رصد وضعیت این روزهای تبریز و قیاس آن با زمانی که کلید شهرداری را تحویل می گرفت، میزان تحقق برنامه ها و وعده هایش را نه برای مردم و افکار عمومی، که حداقل برای سنجش عیار مدیریتی خود بررسی کند و با قاضی کردن کلاه خویش بگوید که آیا مدیریت شهری تبریز در این دو سال حرکتی واقعی به سمت بازگرداندن شهر اولین ها به جایگاه رفیع و شکوهمند خود داشته است یا خیر.

About Author