ساقی آذربایجان/ به قلم: وحید خدادادی: اخیرا و بعد از سفر استانی آقای رئیس جمهور به استان ما، خرم استاندارآذربایجان شرقی با حضور در یک برنامه تلویزیونی ضمن تشریح و تبیین دستاوردهای سفر و تشکر از رسانه های محلی بابت پوشش خبری این سفرطی درخواستی دو وجهی از مدیران دولتی در استان خواست تا در قبال دستاوردهای دولت و عملکرد خود و تشریح سفرهای استانی پاسخگو باشند و نیز از اهالی رسانه هم خواست تا در این باب مطالبه گری نمایند و ما نیز این خواسته را به فال نیک گرفته در مطلبی با عنوان ” دستور مطالبه گری صادر شد” ضمن تقدیر از این اقدام و خواسته مدیریت ارشد استان در این باب اعلام آمادگی کردیم.
اما خواسته فوق جهت برآورده شدن نیازمند برخی پیش زمینه ها می باشد و از این رو با یک اشکال فنی مهم روبروست. اشکالی که نه صرفا استان آذربایجان شرقی که به قوت می توان آن را مهم ترین چالش و ضعف دولت ابراهیم رئیسی عنوان کرد. بحران مدیریت، نبود نیروهای کاربلد در راس امور به جهت تنگی سوراخ الک آقایان انقلابی و از همه مهم تر پادرهوا بودن مدیران استانی! بسیاری از سازمان ها، ادارات کل در این استان در حالت STANDBY قرار دارند از آن روکه تکلیف شان بعد از دو سال از روی کار آمدن دولت مشخص نیست و اشکال فنی داستان همینجاست! مشکلی در بخشی از وزارتخانه ها هم وجود دارد و امروز شاهدیم که دولت در این دو سال با بیشترین تغییرات ممکن امور محوله را انجام داده و اگر به همین منوال پیش برود بعید نیست که کابینه به وضعیت آبستراکسیون برسد و نیازمند رای اعتماد مجدد از بهارستان!
در استان آذربایجان شرقی مقوله مدیریت از دو ناحیه مشخص تحدید می شود. مورد اول به سردرگمی برخی از وزارتخانه ها بر می گردد که هنوز وزیر مشخصی ندارند و یا وزیرشان استیضاح شده و با سرپرستی اداره می شود. وزارتخانه که تکلیفش مشخص نباشد، ادارات کل در شهرستان ها هم به تبع پایتخت وضعیت شان مشخص نمی شود. مشکل دوم که احتمالا مختص این دیار باشد آن است که حتی در صورت مشخص شدن وضعیت مدیریتی در وزارتخانه ها، همان چهار ضلع قدرتی که پیشتر در مطالب قبلی عنوان کرده بودیم اجازه روشن شدن وضعیت را نمی دهد. کشتی بحران زده مدیریت را هر عزیز بزرگواری از ظن خود به سویی می کشد و از همین رو مدیران استانی هم چون وضعیت شان مشخص نیست در باب پاسخگویی به همین بهانه کم کاری می کنند.
بزار ببینیم وضعیت چه می شود، و با این جمله قصار از پاسخگویی شانه خالی می کنند و انصافا حق هم دارند. بعضا حتی در سطح معاونان استاندار و فرمانداران هم چنین وضعیتی مصداق دارد.کشمکش قدرت وارد فاز های جدی و جدیدی شده و عملا راندمان کاری ادارات کل را به شکل قابل ملاحظه ای پایین آورده است، اداره کل آموزش و پرورش، راه و شهرسازی و و و و ….
این اشکال فنی باید هر چه سریع تر برطرف شود تا بتوان در امر مطالبه گری، تبیین و تشریح دستاوردهای سفر و پیشرفت استان قدم های اساسی برداشت و تا این نقیصه برطرف نشود، هر اقدامی بی نتیجه خواهد بود. صحبت از لیستی ۱۹ نفره از مدیران کل است که باید غزل خداحافظی را بخوانند و اگر این مطلب درگوشی صحت دارد، سریع اعلام کنید و اگر نیست هم باز اعلام کنید تا با قوت قلب بیشتری کار کنند. اینکه دو سوم مدیران استانی پادرهوا و منتظر کشمکش های قدرت میان اضلاع اربعه قدرت در استان باشند، وجهه خوبی برای دولت و مدیریت استان ندارد. به هر ترتیب مطلب را کش ندهیم و نهایتا اینکه بایستی اول تکلیف مدیران کل مشخص شود تا رسانه ها بتوانند امر مطالبه گری را پیش ببرند.
About Author
پست های مرتبط
تحویل اتوبوس‌های ساخت تبریز به تهران / سنگ‌اندازی در ارایه خدمت به تبریزی‌ها
طعنه استاندار به رئیس دانشگاه تبریز و نمایشگاه شکلات!
قاچاق توسط جایگاه‌دار سوخت در چاراویماق