اختصاصی ساقی آذربایجان/  وحید خدادادی

یکی از اتفاقات جالبی که مدتی است در فضای سیاسی کشور باب شده عدم تمکین و اطاعت از مقام بالادستی است. مصادیق متعددی در موضوعات مبتلابه در استان ما وجود دارد که می تواند تصدیقی بر این ادعا باشد. در فقره تشکیل شرکت مس آذربایجان همگی به وضوح دیدیم که چگونه اعضای بالادستی شرکت ملی مس دستور صریح رئیس جمهور و وزیر را نادیده می گرفتند و وقعی به آن نمی نهادند. حال در یک قواره کوچکتر و در موضوعات کم اهمیت تر نسبت به مس نیز گویا این قضیه مصداق دارد و نقدهای تند و دستورات و تشرهای مدیریت ارشد استان برای حل معضلاتی نظیر قطعی های مکرر آب و برق جواب نداد و انگار نه انگار که کسی بر آن ها تشری زده است. قطعی آب و برق و بی اهمیت جلوه دادن دستور و عتاب مافوق بعد ها در موضوعاتی نظیر سوخت مازوت نیروگاه تبریز و بحث شیرین آلودگی هوا که رویه تعطیلی مدارس را به همراه داشته و همین مورد آخری ترافیک نیز تکرار شد و اصطلاحا کسی برای این قبیل ری اکشن ها تره خرد نمی کند. این مورد آخر هم عملا شهر را قفل کرده و زمانی اتفاق افتاد که دوستان خودشان در این مهلکه گیر افتادند و به اصطلاح حوصله شان سررفت! در همین رابطه پرداختن به دو مسئله اساسی جالب خواهد بود. اولا آیا امورات اجرایی کشور صرفا با دستور و تشر و غرولند حل می شود؟ ثانیا چه اتفاقی افتاده که مسئولان پایین دستی دیگر اعتنایی به این قبیل رفتارها ندارند و به آن ترتیب اثری نمی دهند؟ هر دوی این مسائل موضوعیت دارد و باید مسئولان بالادستی بدانند که هر امری صرفا با دستور حل نمی شود و قبل از دستور باید مقدمات و الزامات حل آن مسئله را هم فراهم آورد. در مورد مس همگی شاهد بودیم که فراهم نبودن سازوکارهای قانونی انتقال تا چه حد در پیشرفت کار تاثیر منفی داشت و با دستور استاندار آیا معضل کم آبی حل می شود و مثلا تغییرات اقلیمی منتظر عتاب جنابشان بودند تا بارش ها از سر گرفته شود؟ یا تردد در سطح شهر منتظر چشم غره مسئولان بود تا حل و فصل شود؟ بی تردید چنین نیست و هر دستوری لزوما قابلیت اجرا ندارد. از سویی وقتی مسئولی در جایی که نباید باشد، حضور دارد و صندلی مدیریت با قواره اش نمی خواند همین می شود و کسی اعتنایی به دستورش ندارد. جایگاه مدیریتی باید متناسب با توان افراد باشد و وقتی مناصب اجرایی استان چنان ذلیل می شود که منِ یک لاقبا هم هوس مدیریت های بالا به سرم می زند، شاهد چنین اتفاقاتی بودن هم عجیب نیست. سایز کت شلوار مدیریت در تبریز به اندازه ای بالاست که اگر چنانچه کسی هم سایزش نباشد، بدجور به چشم خواهد زد. بهرحال باید طرحی دگر انداخت برای حل مشکلات تبریز و همه به عینه شاهد بودیم که دستور و عتاب و باید و من عصبی هستم و حوصله ندارم نتیجه ای نداشته و شرایط روز به روز بغرنج تر می شود./

About Author