شورای ششم شهر تبریز، از برچسب انقلابی تا عملکرد انفعالی

نگاهی به کارنامه شورای اسلامی ششم تبریز نشان می‌دهد این نهاد بر خلاف عنوان انقلابی و مردمی که اکثریت اعضای این دوره از این مشخصه‌ها برای معرفی خود استفاده می‌کنند، عملکردی انفعالی و نامتناسب با جایگاه و اختیارات خود داشته و بسیاری از ضعف‌ها و کاستی‌های مدیریت شهری تبریز را باید متوجه و معلول اقدامات ویترینی و بی‌اثر شورا و عدم استفاده از ظرفیت‌های قانونی این نهاد دانست.
خبرگزاری فارس؛ تبریز، حسن عبدالهی: نهم اردیبهشت سالروز تاسیس شوراهای اسلامی شهر و روستاست، نهادی که طبق تعاریف قانونی مركز تصميم‌گيري و مديريت امور در شهر و روستا با هدف جلوگیری از چندباره و موازی‌كاری در این حوزه‌ها محسوب می‌شود و در واقع ایده و هدف اصلی تاسیس این نهاد حرکت به سمت مديريت واحد شهري و روستايي و استفاده از روش‌ها و دیدگاه‌هایی با بیشترین تامین منافع برای این ۲ بستر اجتماعی بود.شورای شهر بر اساس مفاد قانون شهرداری و نیز قانون تشکیلات شورای اسلامی کشوری، یک مرجع تصمیم‌گیری و نظارتی و دارای اختیارات وسیعی در این زمینه است و به عنوان مصداقی از تفسیر عملی آیه ۳۸ سوره شوری در نظام جمهوری اسلامی ایران، عبارت «وَأَمرُهُم شورىٰ بَينَهُم» در کنار عنوان آن نقش بسته و تحت عناوینی چون حکومت یا پارلمان محلی وظایفی مهم در تحقق سیاست های مربوط به تمرکززدایی، نهادینه‌سازی مردم‌سالاری، فراهم کردن امکانات، پاسخگویی سریع تر به نیازها، حل بحران‌های گوناگون در حوزه شهری و روستایی دارد.با توجه به این مقدمه کوتاه و به بهانه سالروز تشکیل شوراهای اسلامی نگاهی خواهیم داشت به عملکرد ششمین شورای اسلامی شهر تبریز که اعضای ۱۳ نفره آن ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ همزمان با انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ایران با رای مردم انتخاب شدند، شورایی که اکثریت آن با توجه به فضای سیاسی حاکم بر موعد انتخابات، عبارات و صفاتی چون انقلابی، مردمی و مطالبه‌گری را در شعارهای انتخاباتی شان می گنجاندند و به همین واسطه پس از انتخابات دو ویژگی «انقلابی و مردمی» پیشوند و پسوندهای همیشگی برچسب شده به نام شورای ششم شهر تبریز بوده‌اند.
نگاهی به کارنامه شورای شهر نشان می‌دهد این نهاد بر خلاف عنوان انقلابی و مردمی که اکثریت اعضای این دوره از آنها برای معرفی خود استفاده می کنند، عملکردی انفعالی و نامتناسب با جایگاه و اختیارات خود داشته و بسیاری از ضعف ها و کاستی های مدیریت شهری شهر اولین ها را باید متوجه و معلول اقدامات ویترینی و بی اثر شورا و عدم استفاده از ظرفیت های قانونی این نهاد دانست.در شرح این قصه پرغصه برای مردم تبریز و شهر اولین ها بنا بر زیاده‌گویی و متوسل شدن به آمارها و مصداق‌های پر تعداد را نداریم و تنها به ۲ مورد از مصادیق عملکردی و تصمیم سازی شورای ششم اکتفا می کنیم، یکی در خصوص برچسب انقلابی مورد علاقه اکثریت شورا و عیارسنجی آن در انتخابات اخیر هیات رئیسه و دیگری میزان مردمی بودن اعضای شورا با سنگ محک چهارشنبه سیاه تبریز.شورای انقلابی و ریاست دبیری!شاید کمتر کسی گمان می کرد تنها دو سال پس از آغاز بکار شورای ششم شهر تبریز که اکثریت اعضای آن همواره لقب «انقلابی» را یدک می‌کشند، در انتخابات هیات رئیسه سال سوم «شهرام دبیری» را که حداقل جایی در پازل بازی های سیاسی اکثریت به اصطلاح انقلابی نداشت، به عنوان رییس انتخاب کنند، انتخابی که حواشی و پس لرزه‌های بسیاری داشت.فارغ از حواشی و پس لرزه های پیدا و پنهان این اتفاق، آنچه در انتخابات هیأت رئیسه سال سوم شورای ششم عیان شد، فاصله زمین تا آسمان ادعای انقلابی‌گری اکثریت اعضا بود و این نقد ناظر به انتخاب شدن یا نشدن فردی خاص نیست بلکه حاکی از فضای واقعی حاکم بر شورای به اصطلاح انقلابی است که در پایان دومین سال عمر خود یا عبور از خطوط و مرزبندی‌های ادعایی بسیاری از اعضا، رای به ریاست فردی می دهند که کمترین قرابت را با اکثریت شورا داشته است.

مدیریت و نظارت شومینه‌ای شورای انقلابی در چهارشنبه سیاه تبریز

چهارشنبه چهارم بهمن ۱۴۰۲ را باید به عنوان یکی از روزهای سیاه این شهر البته در حوزه مدیریت شهری قلمداد کرد، روزی که با یک بارش معمولی و چند سانتی برف زمستانه و با وجود هشدارهای پر تکرار هواشناسی در خصوص برودت هوا و بارندگی در شهر اولین ها از چند روز قبل، تبریز به یکباره و در سایه غفلت نهادهای خدمت رسان و مدیریت شومینه ای و غیر منطبق با نیاز چنین شرایط بحرانی به یک کلاف درهم و کور ترافیکی و پارکینگی به وسعت تمام شهر تبدیل شد.این روز را باید از آن رو چهارشنبه سیاه نامید که مجموعه تصمیم‌گیری، تصمیم‌سازی و مدیریت شهری تبریز با وجود همه اعلام های قبلی و به واسطه معمول‌ترین رخداد جوی در شهر کوهستانی تبریز در مدیریت این شرایط ناکام ماند و در این میان شورای شهر به اصطلاح مردمی تبریز به عنوان نهاد اصلی ناظر بر عملکرد مجموعه‌های چون شهرداری نه تنها در انجام ساده ترین وظیفه قانونی خود و مدیریت موقعیت های بحرانی کاملا مردود عمل کرد، بلکه در فراری رو به جلو و در شگرد نخ‌نما شده خود در چنین شرایطی، بیش از آنکه در پیشگاه مردم تبریز پاسخگو باشد، از در نقد و مطالبه و گلایه از شهرداری برآمد و نتیجه آن نیز متهم شدن شورای مردمی از سوی شهرداری منتخب همین شورا به مرثیه سرایی به جای گره گشایی بود.

همانگونه که گفته شد در شرح قصه پر غصه عملکرد شورای ششم تبریز فارغ از ۲ مورد ذکر شده می توان بر روی موارد متعدد دیگری نیز دست گذاشت، موضوعاتی چون نوسازی ناوگان اتوبوسرانی، توسعه فضای سبز، گره‌گشایی از پازل چندوجهی بافت فرسوده تبریز، بی سروسامانی خیابان ها و معابر پر چاله و آسفالت‌های عصر حجری و تحول در ساختار اداری شهرداری با هدف ارتقا رضایت شهروندان که تنها بخشی از مطالبات تبریزی‌ها و البته وعده‌هایی هستند که شهردار منتخب شورای ششم هنگام قبول این مسؤولیت از تحقق آنها خبر داده بود و پیگیری این وعده‌ها و مطالبه گری برای گره گشایی از مشکلات شهری عدیده در هر یک از این حوزه‌ها وظیفه ذاتی و اولیه شورانشینان است.وعده‌هایی که تاکنون نه تنها حرکتی آن چنان که شایسته تبریز و البته مطابق با اظهارات هوشیار در بسیاری از این حوزه ها انجام نشده، بلکه اقدامات صورت گرفته نیز در موارد متعدد موجب پیچیده‌تر شدن کلاف سردرگم مدیریت شهری تبریز شده و شهروندان انتظار دارند شورای به اصطلاح مردمی و انقلابی ششم به عنوان نهاد ناظر بر عملکرد شهرداری پیگیر مطالبات آنها باشند نه به دنبال منافع فردی و حزبی چون درگیر مجادلات درون شورایی اعضا برای جلوس در بهترین اتاق های ساختمان جدید خیابان فرشته و یا تردد با راننده شخصی و ماشین‌های لوکس و راحت از خیابان‌های خلوت بالای شهر با آسفالت صاف و شیشه‌ای، آن هم در تبریزی که مردمانش در سایه همین کم‌کاری‌ها با مشکلات عدیده در زیست شهری خود دست و پنجه نرم می‌کنند.

About Author