صف های نان برای مردم، پُست های پنهان برای آقازاده ها!

اختصاصی ساقی آذربایجان/ به قام: وحید خدادادی

در گفتگوی اختصاصی که مدتها پیش با رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان داشتیم صحبت از صف های طولانی نان، چرایی آن و زمان حل این مشکل شد و نهایتا قرار بود این مشکل تا یک ماه آینده حل بشود تا به کمترین میزان ممکن برسد. در روزها و هفته های اخیر هم بارها اخباری در این رابطه از سوی مسئولان ذیربط خصوصا فرمانداری با وعده حل این مشکل در تبریز منتشر شده است که تاکنون بی نتیجه بوده است!
قوت غالب مردم این روزها، شهروندان را کلافه کرده است. مشکلات اقتصادی روز افزون میل و مزاج مردم را به سمت مصرف نان برده و قیمت برنج و دیگر کالاهای اساسی به ترتیبی است که عمدتا بعنوان یک کالای لوکس دادوستد می شود و از همین رو میل به مصرف نان روز به روز در حال افزایش است. کافی است از صبح علی الطلوع و حوالی ساعت شش و نیم الی ده چرخی در سطح شهر بزنید و اندک توقفی هم مقابل نانوایی داشته باشید در آن صورت متوجه صف های طولانی خواهید شد که برخی ها را یک نصفه روز علاف خودش کرده است. با مسئولان امر که صحبت می کنید با موضوع خیلی ساده و سرسری برخورد می کنند و راستش را بخواهید به نمایندگی از افکار عمومی در این رابطه بارها مسئولان را مورد سوال و نقد قرار داده ایم و هربار با پاسخ “بزودی حل می شود” مواجه شده ایم.
برنج گران است، گوشت و مرغ و سایر اقلام نیز قیمت های نجومی دارند از این رو تقاضا برای خرید نان زیاد است و از سویی مشتری نانوایی های آزاد پز و برخی نانوایی ها که به صورت چند شعبه ای در شهر فعال اند نیز به دلیل تفاوت قیمت با نانوایی های دولتی پز به شدت کاهش یافته است. در بحث نظارت هم آقایان مدعی اند که نیروی انسانی کافی برای انجام آن به نحو احسن ندارند و بعضا برخی از نانوایی ها چون با دولت سر لج افتاده اند، دق دلی شان را سر شهروندان بی نوا در می آورند!
این طتز تلخ در افواه عمومی مطرح است که مسئولان روزانه در جلسات مختلف در حال رایزنی برای یافتن راه هایی برای آزار روانی مردم هستند و عملکرد مسئولان هم برآیندش چیزی جز این را نشان نمی دهد. اینکه این همه سیستم و دستگاه عریض وطویل نتوانند مشکل نان یک شهر را حل کنند حاکی از میزان کارایی دستگاه های اجرایی و کیفیت مسئولان استانی دارد که فعلا برای کسب قدرت بیشتر و بالاتر از سروکول هم بالا می روند و کسی گوشش بدهکار مشکلات مردم نیست. یا به فکر مجلس و نیرو جمع کردن و لابی هستند و یا بالارفتن شبانه از پله های قدرت اجرایی و طرفدارانشان هم مشغول رد و بدل کردن الفاظ متناسب با شان وشخصیت خودشان در فضای مجازی. از یک الف بچه ای که تازه پشت لبش سبز شده گرفته تا مردان سن بالای با تجربه چنان از خجالت هم در می آیند و چنان از سرکول قدرت بالا می روند که گویی مسابقه ماراتن کسب قدرت است البته میان افراد بی کفایتی که از مدیریت فقط میزش را می شناسند و کارایی شان در حد یک بابای مدرسه هم نیست. پررونق ترین پست هم این روزها متعلق است به گزینه بخشداری شهرستان ها که از پسران مدیران کل گرفته یا الف بچه های تازه به دوران رسیده همگی در صف دریافت کد استخدامی و شروع فعالیت اداری با پست بخشداری هستند و تعجب هم ندارد و همین دوستان فردای روزگار کاندیدای ریاست جمهوری هم خواهند شد! و البته گزینه پر طمطراق استانداری آذربایجان شرقی که رایزنی در این فقره در حد فشردگی جلسات برجام است و از آقایان معاون گرفته تا مدیران کل و فعالان ارشد سیاسی هم در کمین این پست متعالی هستند. با این روند احتمالا همین تشنگی به خدمت بی منت به خلق الله باعث شود تا ما هم آستین بالا بزنیم و برای کسب این کرسی با مسمی، شرح حال به پایتخت بفرستیم و با پاستور و خیابان فاطمی مشغول رایزنی شویم. آراز گؤر نه گونه قالیب قدمعلی ده قودوغو ایلا اوندان کئچیر!
آن چه میخوانید طنز نیست، برخی از واقعیات زیر پوست شهر بینوای تبریز است البته از نوع چندش آورش، فقط بخوانید و بدانید و سکوت اختیار کنید، چون ممکن است گوشتان را بپیچانند، به اجبار بازنشسته تان کنند و یا محروم از حقوق قانونی رسانه ای تان شوید.

About Author