طلاق یک هفته ای، ۲۰ میلیون

دادگاهی که روند طلاق معمولی‌اش با احقاق حق طرفین باشد، سال‌ها طول می‌کشد؛ اما وقتی توافق طرفین و کمی پول به جیب وکلاً را چاشنی کار کنیم، یک هفته‌ای و بدون مشاوره سر و تهش را هم می‌آورند.

پريسا حق‌پرست؛ «۲۰ میلیون می‌گیریم، یک هفته‌ای طلاقتان را تنظیم می‌کنیم و آخر هفته در محضرید و صیغه طلاق جاریست.»

می‌گفت «با پول، پروسه دادگاه را متحول کرده‌ایم؛ نفراتی داریم که هم پرونده دادگاهتان را جلو می‌اندازد و هم رای قاضی را؛ بدون مرافعه و مشاوره!»

این‌ها مکالمات ما با یک مؤسسه حقوقی با مجوز رسمی است؛ اگر سال‌ها پیش بود، می‌گفتند مسئله فانتزی و غیر‌باور است؛ اما ۲۰ میلیون مبلغ ناچیزی‌ست برای پایان دادن به آمال زوجی که با هزار سختی و مکافات زندگی جمع کرده بود و به‌خاطر مسائل پیش‌پا افتاده‌ و البته ناآگاهی، خستگی از ناملایمتی‌ها و یا در واکنش به تکانه‌های عصبی زندگی مشترک، تصمیم اشتباه می‌گیرند.

طلاق سهل‌الوصول به‌شرط پول

دادگاهی که روند طلاق معمولی‌اش با احقاق حق طرفین باشد، سال‌ها طول می‌کشد؛ اما وقتی توافق طرفین و کمی پول به جیب وکلاً را چاشنی کار کنیم، یک هفته‌ای و بدون مشاوره سر و تهش را هم می‌آورند؛ سیکل معیوبی که سال‌هاست تکرار می‌شود و «کسی هم کَکَش نمی‌گزد» که چرا در طی این ده سال اخیر طلاق توافتی به قدری زیاد و سهل الوصول شده و افرادی با تمکن مالی بالا‌تر، می‌توانند به راحتی از این مسیر پر استرس و تنش‌زا، به راحتی عبور کنند.

پروسه یک ساله برای طلاق منهای دلال

برای دانستن پروسه طلاق توافقی به سراغ یکی از دفاتر خدمات قضایی می‌رویم که توضیح می‌دهند، «اگر تصمیم به طلاق توافقی دارید، برای ارزیابی روانی زوج و زوجه به‌صورت رایگان، به یکی از مراکز مداخله طلاق که مجتمع قضایی معرفی کرده، مراجعه نموده و وقت بگیرید؛ بعد از جلسات مشاوره یک نامه معرفی به شما داده می‌شود تا در ادامه فرایند طلاق توافقی، به مرکز مشاوره دیگری مراجعه کنید. در آن مرکز باید ۵جلسه مشاوره در بازه زمانی ۴۵روزه را پشت سر بگذارید. بعد هم باید با گواهی عدم‌انصراف از طلاق توافقی به دفاتر الکترونیک قضایی محدوده محل سکونت‌تان مراجعه کرده و ضمن تکمیل فرم و پرونده، راهی دادگاه خانواده شوید. این مرحله هم بین ۱۰ تا ۱۵روز زمان می‌برد.»

ختم قائله به‌دست دلال‌های کار‌چاق‌کن

برای پیگیری موضوع، سری به مجتمع قضایی خانواده تبریز می‌زنیم، گرمای شهر و بی‌حوصلگی و گا‌هاً هم صدای بگو و مگو بر تشنج فضا و البته روان هر شخص حاضری می‌افزاید.

خانمی جلوی در‌ایستاده و زیر لب غرولند می‌کند و هی زنگ می‌زند؛ نهایتاً نا‌امید روی جدول می‌نشیند؛ به سراغش رفته و سر حرف را باز می‌کنم، بعد از کمی صحبت، می‌گوید «۹ ماه است مرا سرگردان خودش کرده؛ خودش طلاق می‌خواست من هم بعد از ۲ سال مقاومت، قبول کردم اما روز دادگاه که می‌رسد نمی‌آید و زنگ که می‌زنم، جواب نمی‌دهد.»

می‌گوید «چند سال پیش که اختلاف داشتیم، آقای عریضه‌نویسی گفته بود اگر کارت به جدایی کشیده، به‌جای اینکه چندین سال اسیر این دادگا‌ه‌ها و مشاور باشی، از همه چیزت بگذر و راضی به طلاق توافقی باش و قائله را زودتر تمام کن که نه اعصابت به تحلیل برود نه وقتت» اما حیف گوش ندادم و الان  بیشتر از ۱ سال است که اسیر دادگاه ها شدم

بلافاصله به آقایی اشاره می‌کند و می‌گوید: «اون آقا دلال وکیل است، برو باهاش حرف بزن، چند میلیون می‌گیرد و زودتر کارت را حل می‌کند که گیر این راهرو‌ها و قاضی و مشاوره نباشی.»

با ۱۵ میلیون ردیفش می‌کنم!

به آقایی که جلوی مجتمع به این طرف و آن طرف ‌می‌رود و پیش‌تر اشاره کرده‌اند که دلال است، نزدیک شده و از پروسه طلاق توافقی می‌پرسم، که می‌گوید: «گر با شوهرت توافق کردی، می‌توانم با ۱۵ تومن عرض ۱۰ روز اسمش ا هم از شناسنامه‌ات پاک کنم، پولش را هم نصف نصف می‌دهید، حتی لازم نیست به جلسات مشاوره و پزشکی قانونی و دادگاه بیاید، همه کارتان را ما انجام می‌دهیم؛ فقط می‌ماند محضر و شاهد، که شاهد‌ها را هم محضرچی ردیف می‌کند.»

مشاورانی که روی ریش سفیدان را سیاه کرده‌اند

پیرمردی که شاهد گفتگوی ما بود، نزدیک شده و می‌گوید: در ایام قدیم اگر کسی هم اختلاف داشت با پادرمیانی بزرگترها، قضیه ختم به خیر می‌شد، اگر کار به دادگاه می‌رسید این پروسه را انقدر طولانی می‌کردند که ریش سفیدانه حل شود و یا افراد منصرف شوند اما اکنون کار را راحت کرده اند.

ادامه می‌دهد: هیچ‌کس به حرف بزرگتر گوش نمی‌دهد؛ فرایند به دست مشاورانی افتاده که حتی حس و حال مشاوره ندارند، من همراه دخترم به مشاوره رفته بودم اما همان اول جلسه  همسرش به یکی از مشاورین با صراحت گفت که که حرف اول و آخر ما طلاق است،دیگر جلسات بعدی برایشان خیلی مهم نبود و  بعد از ۴ جلسه نامه عدم توافق را امضا کردند و به خدمات قضایی فرستاند.

 

مجالی برای عرصه‌گشایی مافیای طلاق
این‌ها همه حرف‌های چند نفری بود که جلوی دادگاه‌های خانواده نشسته‌اند که تکلیف زندگی‌شان را آقای قاضی روشن کند.
طبق آخرین آمار منتشرشده از سوی سازمان ثبت احوال، ۸۰درصد از طلاق‌ها به‌صورت توافقی و در ۵ساله نخست زندگی مشترک زوجین صورت می‌پذیرد؛ آن هم در شرایطی که به عقیده کارشناسان حوزه خانواده، جامعه‌شناسان و روانشناسان اگر در رویه اجرای طلاق‌های توافقی، دست‌انداز‌های قانونی و تبصره‌های بازدارنده با آموزه‌های فرهنگی وجود داشته باشد، نه مجالی برای عرصه‌گشایی مافیای طلاق می‌ماند و نه زوجین به عجله و ناآگاهانه تصمیم می‌گیرند.

سخن آخر
در مقوله ازدواج سالهاست متولیان فرهنگی فقط حرف از امار و ارقام افزایش سن ازدواج و هزینه‌های بالا می‌زند و مسئولین به جای تسهیل ازدواج، طلاق را تسریع کردند و دوام و قوام را به باد سپردند و چسبیدند به مسائل مهمتری که مبادا جایگاهشان خدشه دار شود.
دادگاه، ‌ایستگاه آخرست برای آن‌هایی که پای زندگیشان لنگ می‌زند و به جای درمان، تصمیم به قطع می‌گیرند و هیچ درمانگری حاضر نیست وقت بگذارد و کار کارشناسی بکند و «کارد به استخوان رسیده» را از پای جوان‌های این مملکت بیرون بکشد تا به آرامش روانی نسبی برسند.
این گزارش شاید به مذاق خیلی‌ها خوش نیاید چرا که نا گفته‌های انکار ناپذیری که سالهاست ادامه داد و هیچ کس هم مداخله نمی‌کند ولیکن زنگ خطر سالهاست به صدا در آمده ما فقط یاد‌آور شدیم شاید راه و چاره‌ای‌اندیشیده شود.

About Author