ورود آب رودخانه زاب کوچک و کانال کانی سیب انشالله قدم خیری باشد در جلوگیری از خشکی دریاچه اورمیه در این روزهای نامبارک زلزله خوی.
از ۱۲ سال قبل نحوه احیای دریاچه توسط ستاد احیای دریاچه کلید خورد و از سوی متخصصین امر، راه حلهای متعددی ارائه گردید که فقط جزئی از آنها در ارتباط با انتقال آب از سایر حوزهها به دریاچه بود.
انتقال آب از دریای خزر به سرچشمة رودخانه تلخه رود که به علت نیاز به ایستگاههای پمپاژ و برق، مورد تایید دولت و مجلس قرار نگرفت، هر چند که بعداً با انتقال آب خزر به سمنان موطن آقایان احمدی نژاد و روحانی رییس جمهورهای سابق، علیرغم ارتفاع زیاد مسیر و نیاز به دستگاههای پمپاژ قوی بدون نیاز به تایید مجلس و دولت و محیط زیست عملیات اجرائی آن آغاز شد. در خصوص انتقال مقداری از آب کانی سیب به دریاچه از نکات قابل توجه اینکه طبق اظهارات گزارشگر تلویزیون ارومیه جریان آب انتقالی ۱۰ مترمکعب در ثانیه میباشد که با ملاحظه جریان آب در کانال صحت این گزارش مقرون به حقیقت به نظر نمیرسد و در صورت صحت این گزارش مقدار آب انتقالی اگر هم از دستبردهای سر راهی در امان باشد چیزی در حدود ۳۱۱ میلیون متر مکعب شامل میشود که برخلاف ادعاهای قبلی ستاد احیای دریاچه اورمیه که اول سالانه ۷۰۰ میلیون مترمکعب و بعداً ۶۰۰ و آخرش ۵۰۰ میلیون مترمکعب اعلام کرده بودند میباشد. از جمله طرحهای احیای دریاچه انتقال پسآب تصفیه خانههای تبریز و اورمیه به دریاچه بود. دبی تصفیه خانه تبریز حداکثر ۷۰ میلیون مترمکعب در سال میتواند باشد بدیهی است اگر انتقال خروجی تصفیه خانهها توسط لوله تا به دریاچه انجام پذیرد امکان کمک جزئی به احیای دریاچه میسر خواهد بود والا به سبب انواع برداشتها توسط روستائیان سر راهی و بخار آب و جذب در زمین آب استحصالی، نباید امیدی به کمک آب تصفیه خانهها به دریاچه را داشت.
سازمان آب منطقهای بعنوان متولی قانونی دریاچهها و رودخانهها و تالابها و آبهای تحت الارضی که بدون توجه به مقررات زیست محیطی و ضرورت توجه به لزوم ورودی آب به برکهها و دریاچه اورمیه خودسرانه و یا بنا به سفارش اقدام و با موافقت با احداث دهها سد خاکی بر روی سرشاخههای رودخانهها نموده از مقصرین اصلی خشکی دریاچهها و برکهها میباشد.
ضرر سدهای خاکی به روستائیان بیش از منافع آن به روستائیان و محیط زیست و مردم منطقه میباشد. انبار شدن چندین هزار مترمکعب در پشت سد خاکی که تنها مقداری از آن مورد استفادة تعدادی از روستائیان قرار میگیرد و بقیه بخار و به هدر میرود. اکثریت این سدهای خاکی که بدون توجه به عواقب بعدی و تاثیر آن در خشکی برکهها و دریاچهها و برای ارضای مقاصد بعضیها احداث شده و یا در حال احداث هستند تاثیر کلی در کاهش ورودی دریاچهها و تالابها و خشکی آنها دارد. فلذا تخریب سدهای خاکی از بین بردن سرمایههای ملی نیست بلکه جبران اشتباهات گذشته مسئولین و اعاده به حالت اولیة طبیعت میباشد که خود را اصلاح نماید.
ضرورت ایجاد آبراههای متعدد در طول جادة میانگذر دریاچه که حداقل به عرض ۱۲۰ متر از بستر دریاچه را پر کرده از ضروریات احیای دریاچه است که فقط نمایندگان دو استان آذربایجان شرقی و غربی میتوانند با اتحاد و همدلی و مصراً در درخواست و تامین اعتبار لازم سازمانهای آب منطقهای دو استان را مجبور به ایجاد این آب راهها در طول میانگذر نمایند.
تنها موردی که ستاد احیای دریاچه ارومیه به آن ورود ننموده نقش کشاورزان حاشیة دریاچه در احیای دریاچه و چگونگی ایفای این نقش میباشد. تمام مسئولین برای راضی نگهداشتن کشاورزان از بابت صرفه جوئی در مصرف آب کشاورزی در نظرات خود فقط به تغییر الگوی کشت و آبیاری اشاره نموده و سخنی از جایگزینی مشاغل به کشاورزان مطرح ننموده اند. بدیهی است جایگزینی مشاغل کشاورزی فقط با بررسیهای همه جانبه در مورد امکانات محلی و سوابق صنایع دستی و توسعة صنایع کوچک و صنعت گردشگری هر روستا با مدیریت مسئولین استانی و شهرستانی و بخشداریها و همکاری شوراهای ده و مردم ممکن میباشد که شرح نحوة اجرا در این مقال نمیگنجد./
به قلم : رسول حسینی بقانام
پست های مرتبط
چشم طمع به اراضی خلعت پوشان برای رفع نیاز شدید مالی دانشگاهیان
آقای رئیس جمهور خاطرجمع نباشید
شنبهای که تکلیف تعطیلی شنبهها را روشن کند هنوز نرسیده است!