قصه مس را پایانی نیست !/ حواستان باشد که حواسمان جمع است

ساقی آذربایجان/  گزارش: ساقی آذربایجان – وحید خدادادی

دومین جنگ حضرت امیر با گروهی بنام قاسطین و در رزمگاه صفین رخ داد. علی(ع) که ابتدا مجبور شد به محض شروع خلافت و در آوردگاه جمل ریشه نفاق را بخشکاند، اینبار به مصاف فساد سیاسی و اقتصادی رفته بود و البته که برتری نظامی اش بر حریف می چربید. اما شاید فکرش را هم نمی کرد که در اردوگاه خودی و به تزویر عمروعاص گرفتار اشعث شود و شمشیر از پشت بخورد. پرداختن به این فکت تاریخی و مرور آن بی ربط به داستان مس و تشکیل شرکت مس آذربایجان نیست!
به جهت حساسیت خاص موضوع و اهمیت تنویر افکار عمومی و ایستادن در جایگاهی که منافع مردم آذربایجان را دقیقا تامین کند در هوای مه آلود این روزها کار چندان ساده ای نیست. رسانه را این روزها بصیرتی خاص لازم است تا نه از سر ساده لوحی در گرده نهروانیان درآید و نه به جهت تامین منافع شخصی اشعثی مرام شود. از این رو و از ابتدای امر در این رسانه با دقت و توجه، تمام اتفاقات و حواشی تشکیل این شرکت را دنبال کردیم تا ندانسته فریاد لا حکم الا لله سر ندهیم و نهایتا در کمند اشعری ها گرفتار نشویم. این روزها تشخیص اینکه مطالب منتشره حول تشکیل این شرکت “عمی وای داواسیدی یا زمی وای” کارچندان ساده ای نیست. پیرامون همین موضوع بارها پای صحبت مسئولان اجرایی و نمایندگان استان نشستیم و در قالب مطالب تحلیلی به روشنگری پرداختیم. از استعمال واژه اشتباه استقلال مس گفتیم و از اینکه طبق قانون چنین امکانی میسر نیست و آن چه صراحتا از دستور رئیس جمهور استنباط می شود، تشکیل شرکتی ذیل شرکت ملی مس ایران است که مثل شرکت های اقماری در حوزه انرژی و نفت با محوریت تصمیم گیری در همین آب و خاک و نه در کرمان، فعالیت نماید. دخل و خرجش در همین دیار هزینه شود و تصمیماتش هم همین جا گرفته شود. مثال آوردیم که خواسته مان تشکیل شرکتی است همچون شرکت مناطق نفت خیر جنوب که ذیل شرکت ملی نفت فعالیت می کند. در مطلبی دیگر از دست های پشت پرده گفتیم و شخصی که به تنهایی علم عصیان برداشته تا این مهم به سرانجام نرسد! تحلیل ما ترک ها این است که اگر شرکت ملی مس ایران واقعا و به معنای دقیق کلمه ملی است، چرا پس دفتر مرکزی اش در کرمان است؟ لذا اینگونه در افکار عمومی استان استنباط می شود که این شرکت در ظاهر ملی و در اصل شرکت مس کرمان است و بجای واژه کرمان فقط در تابلوی سردرب آن ملی زده اند تا تابلوکاری نشود!
تشکیل شرکت مس آذربایجان این روزها در دریای متلاطم برخی منافقین در اردوگاه خودی، بی کفایتی سربازان هم کاسه و کیاست و درایت حریف پی در پی به سویی کشیده می شود. آخرین مدل از باندبازی ها و فشارهای پشت پرده به موضوع برکناری مدیر عامل مس ایران بر می گردد. طبق شنیده ها گویا با فشارهای باند کرمانی ها، ساده لوحی نهروانیان استان و عجالتا بی کفایتی و مسابقه قدرت برخی نمایندگان استان، دست های پشت پرده وزیر را قانع به برکناری رستمی و روی کار آمدن و قدرت گرفتن اشخاصی مثل آن آقای خاصی که تمام قد مقابل دستور رئیس جمهور ایستاده است! احساس می شود بعضا گل به خودی ها مانع تلاش های دلسوزانه برخی از مسئولان برای تحقق بخشیدن به این مهم است وعملا نتیجه ملموسی کسب نمیشود. در حالی که نمایندگان کرمان آستین همت بالا زده و تمام قد پای منافع استان خود ایستاده اند، اینجا و در این وادی نمایندگانش به جای اهتمام ویژه جهت حل این معضل، در حال کشمکش سیاسی با یکدیگرند. برخی از نمایندگان که اصلا وقعی به این مسئله نمی نهند و کاری با آن ندارند، برخی هم که کار دارند بیشتر به خاطر به خاک مالیدن پوزه رقیب هم استانی خودشان است تا تشکیل این شرکت!
به نظر می رسد عزل و نصب ها در این شرکت در راستای تضعیف جایگاه آذربایجان و بی اثر کردن دستور رئیس جمهور باشد و نفراتی که برای این جایگاه مد نظرند، رویکردهایی در راستای منافع کرمانی ها دارند و هر چه که بود بهرحال رستمی زنجانی الاصل بود. مگر غیر این است که باید در مجموعه شرکت ملی مس ایران و در حوزه نفرات تصمیم گیر باید از این دیار هم نفراتی برای حفظ منافع استان حضور داشته باشند؟ ولی هیچ گاه این اتفاق نیفتاده است! در این بین نفری که تقریبا و به نصفه این توازن را برقرار می کرد و یا اقلا اجازه ضایع شدن حق مسلم آذربایجان را نمی داد، به زعم برخی از مسئولان دست اندر کار در حوزه تشکیل شرکت مس، همین رئیس فعلی بود. شنیده های نگران کننده حاکی از آن است که نفر مورد نظر برای جایگزینی گویا شخصی مطیع در مقابل خواسته این باند است و اصل حضورش مقابله با اجرایی شدن این دستور است.حال در این بین چه وعده هایی داده شده است، الله اعلم! کوچکترین اقدامی در راستای تحقق بخشیدن به مطامع این باند دانسته یا ندانسته از طرف خودی ها مصداق خیانت است، خیانتی در حق مردمان این خطه که هیچ گاه از حافظه افکار عمومی پاک نخواهد شد. نکند این تغییر و تحولات نوعی باج به منابع قدرت باشد و نفر مورد نظر برای جایگزینی منتصب همان مافیای قدرت؟
بی تردید برخی ها در کرمان خود را پدرخوانده مس می دانند و حتی شنیده های غیر موثق اخباری از انجام معاملات برون مرزی مس توسط برخی بستگان این باند دارد! به نظر می رسد قدرت مافیا چربیده و وزارت هم در مقابل این قدرت تمکین کرده که با این جابجایی به این شکل موافقت کرده است! آن شخصی هم که ما در مطلب قبلی به قدرت و اهتمامش برای مقابله با این شکل گیری اشاره کردیم، با فشار همین باند توسط وزیر برکنار نشده است! چون علی رغم تغییر دولت ها شبکه اصلی این باند در بدنه مس سرجای خودش باقی مانده، هر فردی هم که بیاید، اهداف این عزیزان با قدرت پیش می رود. این روزها سرعت تشکیل واقعی و کامل شرکت مس آذربایجان با وجود پیگیری های معاون وزیر و دستور رییس محترم جمهور، خیلی کند پیش می رود و فعلا سمبه آقایان پر زورتر است. امروز در فضای سیاسی و اجتماعی استان آذربایجان شرقی این تلقی ایجاد شده است که مجموعه وزارتخانه و دولتمردان را یارای مقابله با فشارهای این باند نیست و شاید به این باند باج داده شده است و حواستان باشد که حواسمان جمع است و با جدیت روند تشکیل این شرکت را با دقت تمام دنبال می کنیم و ذره ای از منافع استان کوتاه نمی آییم. چرا باید افرادی چنان قدرتمند باشند که دستور صریح رئیس جمهور را خنثی نمایند؟ این ها حتی یک حمایت نصفه و نیمه و پنجاه درصدی یک شخص از منافع آذربایجان را تحمل نمی کنند! باز به تکرار میگوییم که حواسمان به یواشکی هایتان هست، قدم کج بردارید، ذره ای در ایفای وظایف رسانه ای خود و تحقق دستور عالی ترین مقام اجرایی کشور کوتاه نمی آییم، بخوانید و بدانید که می دانیم!

 

About Author