مسئولان کشور، دنبال حفظ نظام هستند یا دنبال حفظ خودشان؟

عصر ایران نوشت: به مسوولان کشور نگاه کنید وبه عموم مردم عادی؛ مثلاً مجلس شورای اسلامی را در نظر بگیرید که باید بازتابی از کل جامعه ایران باشد: حتی چهره‌ها و طرز حرف زدن و لباس پوشیدن و دنیای فکری شان نیز با اکثریت مردم ایران یکی نیست.

یا خطبه‌های نماز جمعه اکثر خطیبان را گوش کنید: چقدر به ادبیات عموم مردم و دغدغه‌های واقعی آن‌ها نزدیک هستند؟ سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های مسوولان چه؟! برنامه‌های رسمی صدا و سیما چطور؟ مقالات و تحلیل‌های رسانه‌های حکومتی چه؟

گو این که مردم ایران در سیاره‌ای و اینان در سیاره‌ای دیگر زندگی می‌کنند و به اذعان دوست بازجوی آقای ضرغامی، حتی زبان هم را هم نمی‌فهمند.

دور شدن از مسوولان از عموم مردم و بسنده کردن به “اطرافیان “ی که یا از سر اخلاص و ارادت یا به خاطر دغل کاری و منفعت طلبی دور آن‌ها جمع شده اند و دریافت اطلاعات از کانال‌های خاصی مانند بولتن‌های جهت دار و … باعث شده است مسوولان رفته رفته در این توهم فرو روند که مردم همان‌هایی هستند که دور و برشان جمع اند و اطلاعات دقیق و واقعی نیز همین‌هایی اند که در بولتن‌ها نوشته شده اند!

 


چاره چیست؟ نمی‌شود که فضای عدم تفاهم برای همیشه ادامه پیدا کند. البته این که مسوولان حصار اطرافیان را بشکافند و با مردم ارتباط رو در رو داشته باشند و نیز، کانال‌های کسب اطلاعات خود را متنوع کنند، اقدامات مهمی هستند، ولی سریع‌ترین و قابل اتکاترین و اعتماد آفرین‌ترین روش برای شکل گیری مفاهمه بین مردم و مسوولان -که خود، مقدمه احیای سرمایه اعتماد اجتماعی است- تجدید نظر در قوانین و شرایط برگزاری انتخابات است.

اگر فضای انتخابات کشور به گونه‌ای باشد که همه گرایش‌های سیاسی و فکری بتوانند در شرایط برابر با هم رقابت کنند و برگزیدگانی از جنس همه مردم که حرف آن‌ها را می‌فهمند، در دولت و مجلس عهده دار امور شوند، دیگر کار به ناآرامی و دستگیری و بازجو نمی‌کشد چرا که هم مردم می‌فهمند که مسوولان منتخب آن‌ها دقیقاً چه می‌گویند و هم مسوولانِ برخاسته از دل اکثریت، با مطالبات واقعی مردم آشنا هستند و سعی در برآوردن آن دارند بی آن که خود را برتر از مردم و صالح به تعیین صلاح آن‌ها بپندارند.

این که مقامات جمهوری اسلامی ایران، ” حفظ نظام ” را می‌خواهند یا ” حفظ مسوولان ” آن را، بسیار تعیین کننده است. حفظ اصل نظام که این روز‌ها بسیار درباره آن سخن گفته می‌شود، با تغییرات گسترده در ترکیب حکمرانان حاصل می‌شود؛ تغییراتی که از دل رأی و انتخاب مردم حاصل می‌شود: تغییراتی برای رسیدن به ” فهم مشترک “.

About Author