همه چیز در حال تکان، غیر از وجود مبارک مسئولان

اختصاصی ساقی آذربایجان/ وحید خدادادی

فضای اقتصادی کشور این روزها به شدت ملتهب و بهم ریخته است. دلار به مرز ۶۵ هزار تومان رسیده و سکه به ۴۶ میلیون تومان سلام کرده و طلای ۱۸ عیار هم به گرمی سه و نیم میلیون تومان رسیده است! هم ما واقفیم که افزایش قیمت ارز تاثیر مستقیم بر قیمت سایر کالاها دارد و تبعات تکانه اخیر در یکی دو هفته آینده خود را در سایر کالاها نشان خواهد داد. ابتدای سال است و قاعدتا یک افزایش ۲۰ الی ۳۰ درصدی طبق روال معمول همه ساله در همه کالاها خواهیم داشت، با این حساب بعد از این افزایش و با روند فعلی افزایش وحشتناک قیمت ارز شاهد افزایش سه باره قیمت ها خواهیم بود. این در حالی است که دولت در لایحه بودجه سال جدید برای طبقات مختلف اجتماعی نظیر کارگران، بازنشستگان و کارمندان افزایش حدود ۳۰ درصدی در نظر گرفته است. با ادامه روند فعلی عدم کاهش قیمت ارز که با توجه به شرایط فعلی امری محتمل است، آنچه بعنوان افزایش حقوق برای امسال در نظر گرفته شده نه تنها بی معنا خواهد بود بلکه عملا موجب کاهش قدرت خرید مردم و افزایش فقر خواهد شد. ادبیات دولتمردان هم حاکی از آن است که اعتنایی به وضعیت فعلی اقتصادی کشور ندارند و دلار ۱۰۰ هزار تومانی را به انتظار نشسته اند غافل از آن که تحقق چنین انتظاری چه بلایی بر سر زندگی مردم خواهد آورد. مسئولان اقتصادی هم این روزها در دسترس نیستند و حتی در کلام هم که شده حرفی از کاهش قیمت ها و تلاش برای کنترل بازار نمی زنند و رسانه های طرفدار دولت هم همچنان سعی دارند با بدتر جلوه دادن دوران حسن روحانی شرایط را عادی جلوه دهند. افزایش پی در پی قیمت ارز در یکی دو دهه اخیر عملا طبقه متوسط جامعه را حذف و یک جامعه متشکل از دو قشر اغنیا و فقرا را به وجود آورده که اولی روز به روز غنی تر و گروه دوم فقیرتر می شوند. آسیب های اجتماعی و احتمالی چنین افزایشی شاید کنترل ناپذیر خواهد بود و جالب آن که هیچ اعتنایی به این مسئله از سوی دولت وجود ندارد. مجلس عملا رویه سکوت اختیار کرده و نمایندگان فعلی و منتخب جدید هم لام تا کام حرف نمی زنند و در این بین تنهاکیهان است که سعی دارد تصویری رئالیستی و آرمانی جلوه دهد. دولت گویا قصد دارد زهر چشم تورمی را در همین آغازین روزها بگیرد تا حساب کار دست مردم بیاید وگرنه دلیل ندارد که با چنین روند کاهشی در حوزه پول ملی شاهد هیچ تکانی در مسئولان نباشیم. همه چیز در حال تکان است، جز وجود مبارک آقایان که خوش و خرم در حال عشقو حالند! کم کم این تلقی در مردم تقویت می شود که قطار توسعه ابراهیم راننده ندارد و عجیب که گویا ترمز هم ندارد ولی کاش یکی از این دو را داشت، تا اقلا برای تقابل با وضعیت فعلی نفسی چاق کنیم و فولادزره شویم، کاش و ای کاش های دیگری که از پس بغض های فروخورده می آیند و کسی هم گوشش به این چیزها بدهکار نیست.

About Author