چراگاه آزادی، آقای تراکتورممنون که آسیا نرفتی!

اختصاصی ساقی آذربایجان/ به قلم: وحید خدادادی

فضای عمومی کشور این روزها متاثر از دو سفر ورزشی و سیاسی بود، رونالدو به تهران و رییسی به نیویورک! رهاورد دومی که به احتمال زیاد تصویرش هم منتشر شود، مثل همه سفرهای ریاست محترم جمهور همان نماز خواندن وی باشد و سفرهایی از این دست هم محلی از اعراب برای افکارعمومی نیست و به تبع همین مسئله اساسا ما هم کاری با این موضوع نداریم و صرفا به” مسافرت خوش ” بگذره اکتفا می کنیم، اما در مورد اولی حرف زیادی برای زدن وجود دارد. آبروریزی های پشت سرهم در فرودگاه، هتل و نهایتا خود بازی. جا دارد یک خسته نباشید هم عرض کنیم خدمت رونالدو ندیده ها و ندید بدیدهایی که فقط کم مانده بود برای دیدن سی آر سون بولدوزر بیاورند و دیوارهای هتل را تخریب کنند. البته در جامعه ای که لایو تتلو ندا یاسی رکورد بازدید را می شکند، انتظاری بیش از این داشتن بیهوده است. من، شما و تک تک کسانی که آبروی اجتماعی ایران را در دستشان گرفته بودند و دنبال اتوبوس رونالدو افتاده بودند، سروته یک کرباسیم و لاغیر ولی انصافا دیگر از مدنیت، جامعه مدنی و توسعه حرفی نزنیم و برخی ها را در سیستم مدیریت کشور به کوته فکری و خشکه مقدسی و رفتارهای افراطی متهم نکنیم، همه ما عین همیم، حالا با کمی تفاوت و فرقمان با مسئولان آن است که جایگاه و منصب شخص مورد نظر را نداریم، وگرنه به لحاظ فرهنگی توفیر چندانی بین ما وجود ندارد و اصولا مدیریت سیاسی کشور بازتابی از فرهنگ غالب بر همان جامعه است.
اما در رابطه با بازی اول پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا و استفاده فدراسیون فوتبال و مجموعه مدیریت ورزشی کشور از چراگاه آزادی برای محل انجام بازی. چراگاه؟ چرایش که در طول بازی مشخص شد، مصدومیت چندین و چند بازیکن پرسپولیس و ری اکشن های رونالدو نسبت به وضعیت چمن و بازیکنان بزرگ النصر که در طول نود دقیقه صرفا به راه رفتن اکتفا کردند و رونالدویی که پای میلیون دولاری اش را از سر راه نیاورده بود تا فدای شخم زاری نماید که به نام زمین چمن میزبان این مسابقه حساس بود. ما اگر جای مسئولین ورزشی کشور بودیم، از خجالت آب می شدیم که چطور در یک پایتخت ۱۳ میلیونی در همه این سالها نه تنها لیاقت ساخت مجموعه ای اقلا شبیه به آزادی را نداشتیم که هیچ، در نگهداری مجموعه ساخته شده هم باز نهایت بی عرضگی را نشان دادیم. اینکه مسئولین ورزشی، از باشگاهش گرفته تا راس مدیریت آن در طول همه این سال ها چکار می کردند بماند اما اگر نمی توانید، به نظرم از تیم های حاشیه خلیج فارس کپی کنید با این تفاوت که یا باشگاه های فوتبال را به طور کامل و به معنای دقیق کلمه به بخش خصوصی واگذار کنید و یا حالا که اعراب بازیکنان میلیاردی می آوردند، شما هم مسئولان کاربلد لژیونر وارد کنید. باور کنید کافی است حداقل برای ۴ سال به عنوان پایلوت بخش ورزش کشور را طی قراردادی به خارجی ها واگذار کنید، این خارجی حتی می تواند از بورکینافاسو هم باشد و هیچ ایرادی ندارد بی تردید نتیجه شگرفی به دست می آید و بعدا می توانید یا از نحوه عملکردشان یاد بگیرید و یا دردیگر بخش ها نیز چنین سیاستی را پیاده کنید. وقتی داشتید بیرون آزادی را آسفالت می کردید احتمالا تلقی تان این بوده که مسابقه آنجا برگزار می شود وگرنه حتما تدبیری برای این چراگاه که اسمش را زمین چمن استادیوم گذاشته اید، می کردید. انصافا رویی که شما برخی مسئولان دارید سنگ پای قزوین باید پیشش لنگ بیاندازد و اگر یک جو دلتان برای آبروی این کشور می سوخت از رفتارهای بازیکنان النصر نسبت به زمین بازی باید از غصه دق می کردید. اما راستش را بخواهید حین مسابقه به یک چیز دلمان بدجورخوش بود و آن اینکه چه خوب شد که تراکتور آسیایی نشد، وگرنه معلوم نبود در صورت همگروهی با یک تیم اسم و رسم دار که بازیکن اروپایی نامدار هم داشته باشد، چه فجایعی رخ می داد. از همین رو کمال تشکر را از مجموعه تیم و بازیکنانش داریم که آبرومندانه در مرحله پلی آف حذف شدند تا اقلا نام پرآوازه تبریز را لکه دار نکنند، بهرحال وسط کوه را کندن و اسمش را استادیوم گذاشتن که نمی شود کار و زشت بود بازیکنی مثل رونالدو یا نیمار برای رفتن به ورزشگاه لوازم کوه پیمایی با خود بردارد، با تشکر از تراکتور و اینکه در هفته اخیر می توانیم مدال طلای بی کفایتی را با افتخار تقدیم کنیم به: مسئولان ورزشی کشور! مبارکتان باشد و به امید موفقیت های بعدی

About Author