چرا به حقوق شهروندی خود بی توجهیم ؟

ساقی آذربایجان/ به قلم : رسول حسینی بقانام

مسئولیت ارتقاء فرهنگ شهروندی متوجه کدام ارگان و یا سازمان دولتی و یا ملی و مردمی است و نقش رسانه‌ها چیست؟ صدا و سیما از طریق دهها شبکة ۲۴ ساعتة مرکز و استانها برنامه‌های متعددی با هزینة میلیاردها تومان تهیه و پخش می‌کنند. شهرداری ها از طریق مدیریت فرهنگی و روابط عمومی خود سالانه میلیاردها تومان از بیت المال هزینه می‌نمایند و همچنین است پلیس راهنمائی و ادارة بهداشت و سایر ادارات ولی فرهنگ شهروندی هر روز بدتر از دیروز می‌گردد. از نحوة تردد مردم در پیاده روها و خیابانها و وسط میادین و چهارراه ها گرفته تا عدم توجه به نظافت جلوی منزل و مغازة خود و ارجح دانستن نظافت داخل ماشین شخصی از معابر شهر و وسایل عمومی و پخش زباله در خیابانها و رانندگی (به قول ترکها حسن سوخدی درمانی) بدون توجه به مقررات راهنمائی و رانندگی و انتشار بوی تعفن جویهای سرپوشیدة ناشی از ریختن انواع زباله و عدم توجه به زیباسازی نمای محل تجاری و یا مسکونی و نگهداری فضای سبز شهر و … از جملة مواردی است که بدون برنامه ریزی و اجرای متداوم و روزانة برنامه ها برای یادآوری و گوشزد مردم از طریق صدا و سیما و سازمانهای ذیربط و کنترل جدی پلیس امکان ارتقاء و تغییر فرهنگ شهروندی و اجتماعی مردم مقدور نیست چون فرهنگ شهروندی اگر ۵۰% اکتسابی باشد ۵۰% جبری و اجباری می‌باشد.
هر کدام از این موارد مذکور یک آیتم شهروندی است که اگر همة موارد آن رعایت شود به عادت و فرهنگ شهروندی تعبیر و مردم آن شهر به مردمی با فرهنگ یا اجتماع پیش رفته تلقی می‌گردند. بدیهی است با اصلاح فرهنگ شهروندی کلان شهرها مردم شهرهای کوچک و روستاها نیز به تدریج از این فرهنگ تبعیت خواهند نمود. حال چرا مهمترین رسانة کشور و یا شهرداریها و یا پلیس راهنمائی به معضل فرهنگ شهروندی پرداخت نمی کنند «مثلاً شهرداری بنز زشتی حمل پاکت زباله روی کاپوت ماشین را توهین به شهروندان تلقی نکرده و مستمراً در انظار عمومی نصب نمی نماید. و پلیس راهنمائی در خصوص ضرورت گوشزد رعایت مقرارت رانندگی در خیابانها را به جهت توهین به شهروندان نصب و تذکر نمی دهد و مهمترین رسانة ملی کشور یعنی صدا و سیما که با میلیاردها تومن هزینة ملت و کشور اداره می‌شود انواع برنامه‌های آن چنانی را برتر از ارتقا فرهنگ شهروندی و اجتماعی کشور می‌داند»، قابل تأمل است وقتی که مسافرین و مردم همین کشورهای همسایه از نحوة رانندگی و تردد و نگرش مردم کوچه و بازار ایراد می‌گیرند تحقیر فرهنگ اجتماعی و شهروندی کشور و موجب سرافکندگی است. وقتی ملاحظه می‌شود مسافرین و مهمانان داخلی و خارجی از بوی تعفن جوی‌های سرپوشیدة جلوی مسجد کبود که ناشی از ریختن انواع زباله از دریچة جوی به داخل می‌باشد بینی خود را گرفته و رد می‌شوند، وقتی ملاحظه می‌شود مسافرین اتوبوس و تاکسی جرأت اعتراض و دفاع از حقوق خود در مقابل رفتارهای ناپسند بعضی از رانندگان و نانوایان و سایر اصناف ندارند، وقتی ملاحظه می‌شود مردم در قبال افزایش قیمت خودسرانة ادارات برق و آب و گاز و تلفن نمی‌توانند حتی با ارسال نامه ای به مقامات قضائی و مسئولین به این اعمال ادارات اعتراض خود را مطرح نمایند، همة این رفتارها و قصور در دفاع از حقوق خود ناشی از عقب ماندگی اجتماعی و عدم آشنائی به حقوق شهروندی خود می‌باشد. هر چند که ممکن است عدم اخذ جواب مثبت و کافی از مسئولین علت عدم اعتراض باشد ولی باید دانست که مسئولین در مقابل اعتراضات و درخواستهای مکرر مجبور به اصلاحات امور و اجحافات معمول در حق شهروندان و تغییر در نحوة مدیریت خود هستند و در غیر این صورت اعمال نظرات خودسرانه و آتش به اختیار سازمانها و مردم همچنان ادامه خواهد یافت.
در کشوری که سرانة مطالعة کتاب آن ۳۰ دقیقه باشد و تیراژ نشریات آن به غیر از حکومتی‌ها کمتر از ۵۰۰ نسخه باشد ولی ساعات سرگرمی در موبایل روزانه بدون توجه به کاربرد موبایل بیش از ۱۰ ساعت باشد در کشوری که مردم و سازمانها و اصناف و کارخانجات و تجار عمدة واردکننده و صادرکننده به امان خدا رها شده و فرهنگ دلبخواهی در آن رواج دارد همان می‌شود که هست و به مثابه از کوزه همان تراود که در اوست و مثل معروف بی ادب باشد هر چه خواهی کن و در این میان قشر انگشت شماری از همة اقشار جامعه جز تحمل زجر و خودخوری و اظهارتأسف به وضع جامعه چاره ای نخواهند داشت.

About Author