چرا دل به مدافعان پنجشیر بسته ایم؟

سرویس سیاسی ساقی آذربایجان، دو هفته ای است که افغانستان، با تمام بی صدایی اش، خود را در صدر اخبار جهان جای داده است.
امپراطوران رسانه ای جهان با گرد و غباری که به راه انداخته اند، می خواهند چهره کریه و زشت طالبان را پنهان کنند. البته این شیوه پروپاگاندای امپریالیسم رسانه برای اهالی سیاست چندان نا آشنا نمی نماید . ولی متاسفانه تازگی ماجرای افغانستان اینجاست که حاکمیت ها و نیروهایی از منطقه هم که با تحجر، دگماتیسم و اقتدارگرایی طالبانی همدل اند، در فلسفه بافی های بی پایه ای جهت تطهیر تروریست های دیروز که دست شان به خون مردم کوچه و بازار افغانستان آغشته است، در تحلیل های شان از طالبان با عنوان جنبش اصیل منطقه ای یاد می کنند !!
حاکمیت اول طالب ها بر افغانستان با حضور فیزیکی امریکایی ها برافتاد و بدنبالش دولتی ناکارآمد و فاسد اما مورد حمایت همه جانبه متجاوزان روی کار آمد. دولتی که در تحولات اخیر نشان داد چقدر ضعیف بود و نمایشی.
خروج اشغالگران امریکایی از افغانستان همانند تجاوز ۲۰ سال پیش شان ، منشاء شر بود. چرا که استیلای مجدد طالب ها بر افغانستان، ماحصل توافق سیاسی ترامپ با طالبان و اجرایی کردن آن توسط بایدن بود.
باری ، درست است که افغانستان را موج سیاه طالبانیسم درنوردیده است، اما در دل کوه های سربه فلک کشیده هندوکش، دره ای عمیق و باریک بنام پنجشیر هنوز تسلیم سیاهی نشده و چون شمعی کوچک اما پرفروغ می سوزد تا شاید سیاهی تحجر در سرزمین دره ها فراگیر نشود.
این یاداشت بر آن است که از اهمیت کنش کنشگرانی بگوید که تسلیم صحنه آرایی خطرناک امریکایی ها در افغانستان نشده اند.
آری سخن از مدافعان دره پنجشیر است. سخن از مدافعان اسلام رحمانی در برابر مدعیانی است که یکی از خشن ترین قرایت ها از اسلام را دارند.
سخن از جنداللهی است که با ادوات اندک نظامی قصد اقامه سنت رحمانی رسول الله در مقابل جاهلانی را دارند که اقتدارگرایی را زیر لوای دین پنهان کرده اند.
مقاوت “جبهه ملی افغانستان “ در دره پنجشیر صرفا یک پدیده نظامی و جنگی نیست. مقاومت مدافعان پنجشیری افغانستان سد سترگی است در برابر موج سیاه تمامیت خواهی و تحجر که هیچ وقعی به حقوق انسانی زنان،حقوق شهروندی مردم ،حق ازادی بیان و رسانه ، حقوق اقلیت ها و اقوام و مذاهب نمی گذارند. اما در عین حال مورد حمایت پنهانی مدعیان جهانی آزادی و حقوق بشر از یک سو و حاکمیت های اقتدارگرای منطقه از سوی دیگرند. موج سیاهی که عملکرد ۲۰ ساله اش ثابت می کند که جز تباهی و نکبت و جهل را نمی توانند نمایندگی کنند.
آنان مدرسه و دانشگاه را بر نمی تابند. هنر و موسیقی و جامعه مدنی را دشمن می پندارند.آنان حق تحصیل و اشتغال وفعالیت اجتماعی را از زنان سلب می کنند.
از منظر من مقاومت مدافعان پنجشیری افغانستان بعد اخلاقی و آرمانی نیز دارد. در روزگاری که میدان داران جنگ تمدن ها ، دوگانه اسلام و غرب را دست مایه تاخت و تازشان به خاورمیانه کرده اند و داغ ننگ ترور و تروریسم را بر پیشانی بلند فرهنگ اسلامی ما زده اند و سال های سال است که از قِبل جنگ و برادرکشی در خاورمیانه چرخ کارخانه های اسلحه سازی شان را می چرخانند، شیران دره پنجشیر طرح نویی می حواهند در اندازند. رهبر جوان شان از آرمان ها، اندیشه ها و اشعاری می گوید که قرائتی زیباشناختی از اسلام و روایتی اخلاقمدار از مسلمانی به جهان ارائه می کند.
خلاصه آنکه متجاوزانی که به بهانه جنگ با تروریسم اسلامی به منطقه ما لشکر کشیدند و به مردم منطقه وعده دادند که در انبان شان صلح ، آزادی و دموکراسی به ارمغان آورده اند، اکنون بعد از ۲۰ سال گروهی تروریستی را بنام امارت اسلامی به قدرت رساندند. تسلیم چنین سناریویی شدن، در زمین واضعان و مجریان جنگ تمدن ها بازی کردن است. لذا فارغ از نتیجه بازی ،باید این صحنه آرایی خطرناک بر هم زده شود تا جهانیان ببینند و تواریخ بنویسند که اسلام دینی رحمانی است که در آن حقوق مردان زنان، کودکان،اقوام و اقلیت ها و مذاهب به رسمیت شناخته می شود. و از قضای روزگار، امروز پرچم پاسداشت “کرامت انسان در اسلام” بر دوش شیران دره پنجشیر در دل کوهای هندوکش نهاده شده است.

About Author