گفتند به باند ما ملحق شو تا فیکس تیم ملی شوی!

لژیونر فوتبال بانوان می‌گوید برای فیکس شدن در تیم ملی پیشنهاد ملحق شدن به یک دسته خاص را دریافت کرده است.

سبا سلیمی که دوران نقاهت بعد از مصدومیتش را می‌گذراند در حال بررسی پیشنهادهایش از ترکیه و آلمان برای ادامه‌ی دوره‌ی لژیونری‌اش است و همزمان در حال مدیریت و مربی‌گری تیم بانوان باشگاه مس سونگون است. او در گفت‌وگو با تیترکوتاه از سختی‌های مسیرش گفت و تیم‌ملی که همیشه منتظر پوشیدن پیراهنش است ولی نه با عضو شدن در باند برای رسیدن به پیراهن! اون این‌روزها در حال بررسی پیشنهادهایش برای برگشتن به فوتبال بعد از بهبود آسیب‌دیدگی شدید پایش است. گفت‌وگوی تیترکوتاه با سبا سلیمی را در ادامه خواهید خواند.

عراق، آذربایجان، ترکیه و تراکتور، به دختر مارکوپولو فوتبال ایران معروف شدی، از مسیری که طی کردی بگو و چرا نسبت به قبل کم‌تر از تو خبری هست؟

بعد از این‌که قراردادم تمام شد باتوجه به مصدومیت شدیدی که داشتم مجبور به جراحی شدم که عمل پایم خیلی طی این چند ماه اذیتم کرد و مدتیست که مسیر بهبودی را طی می‌کنم که البته در این چند ماه هم بیکار ننشستم و موقعی که به ایران آمدم از سوی مدیران باشگاه مس‌سونگون پیشنهاد راه‌اندازی فوتبال دختران شهر خودم به من داده شد که گفتم فعلا قصد ادامه‌ی فوتبالم را داشته و هیچ نیتی برای مربی‌گری ندارم، باز هم گفتند که این مدت رفتم و تجربه به‌دست آوردم و حالا که ایران هستم وقتش است تا سروسامانی به فوتبال بانوان شهر خودم طبق قولی که همیشه داده بودم، بدهم. که موافقت ‌کردم و طی این چند ماه که مصدوم بودم، کارهای راه‌اندازی فوتبال بانوان باشگاه مس سونگون ورزقان یا همان مس سونگون آذربایجان را انجام دادم؛ ابتدا به‌صورت آکادمی چند ماه جلو رفتیم و بعد آکادمی‌های‌مان به استعدادیابی تبدیل شدند و از شهرهای اطراف و نزدیک تبریز و حتی خود تبریز استعدادهای خوب را وارد تیم کردیم. آقای خطیبی هم مدیرعامل باشگاه بودند که واقعا خیلی خوب ما را حمایت کردند. امکانات خوب و حمایت عالی از ما شد و ما هم توانستیم خیلی عالی کار را شروع کنیم. چند بازی دوستانه داشتیم که همه بازی‌ها را بردیم و این نتایج خوب، همین حالا هم که من مدیر و مسئول فنی فوتبال بانوان مس سونگون هستم ادامه دارد. بااین‌حال هنوز هم منتظرم تا تمریناتم را شروع کنم و پا به توپ شوم، موقعی که پا به توپ شدم و آسیب دیدگی‌ام به طور کامل حل شد به بازیکنی برمی‌گردم که هم از کشور ترکیه و هم کشور آلمان پیشنهاد دارم که صددرصد آلمان را انتخاب می‌کنم و همین حالا هم رایزنی‌هایش را انجام دادم و قرار است شهریور ماه با توجه به روند بهبودی‌ام جواب قطعی را بدهم و امیدوارم دوباره بتوانم برای ایران افتخار آفرینی کنم. خیلی خوشحالم که در باشگاه مس سونگون توانستیم بعد از چندین سال تیم‌داری را شروع کنیم چون این باشگاه برنامه‌ای برای فوتبال بانوان نداشتند ولی شکرخدا با کمک آقای رسول خطیبی و آقای دکتر رستمی که بنیانگذار این ایده بودند، توانستیم به بهترین نحو کار را پیش ببریم و چند ماه دیگر خبر قرارداد بستنم با تیم جدید را می‌شنوید.

دنیای لژیونری بهتر بود یا رسیدن به آرزوی همیشگی‌ات و پیوستن به تراکتور؟

این دو موضوع کاملا جدا هستند، چون هر بازیکنی هدف و آرزویی دارد، اگر بازیکن آماتور باشی صددرصد دوست داری که پیشرفت کنی و در لیگ بازی کنی، اگر بازیکن لیگ باشی دوست داری به تیم‌ملی برسی و اگر بازیکن تیم‌ملی باشی دوست داری لژیونر شوی که شکر خدا من همه‌ی این مسیرها را طی کردم و الان در جایگاهی هستم که می.توانم تصمیم درست را بگیرم. الان نمی‌گویم خیلی باتجربه شده‌ام ولی تجربیاتی به‌دست آوردم که بخواهم برنامه‌هایی را برای آینده‌ام بگیرم، حالا چه از نظر این‌که دوباره لژیونر بمانم یا به لیگ ایران برگردم یا هر تصمیم دیگری، ولی روی قولم هستم.

پس دوباره در قامت لژیونر می‌بینیمت؟

بله من تا نفس در جانم است لژیونر بودنم را ادامه می‌دهم.

و روی قولت برای مجانی بازی کردن در تراکتور هستی؟

قولی که در مورد مسیر فوتبالی‌ام دادم که اگر تراکتور تیم بدهد صددرصد برای تیم بانوانش بازی می‌کنم هنوز پایبندش هستم، حالا ممکن است که مثلا تراکتور یک تیم بانوان را در لیگ تشکیل بدهد و من خودم لژیونر باشم و یا با تیمی قرارداد داشته باشم ولی حتی شده قرضی هم باشد می‌آیم و برای تراکتور یک فصل بازی می‌کنم. اما نه اینکه مثلا لیگ خارج از کشور را رها کنم، چون تا نفس در سینه‌ام هست دوست دارم خارج از کشور بازی کنم. عرق شهرم را دارم و هم تعصبی که روی تراکتور دارم وصف نشدنی است. مسئولان شهر ما دوست ندارند بانوان فوتبالیست‌شان در شهر خودشان تیم‌داری کنند. ارگان‌های خوب اسپانسر نمی‌شوند و به تیم‌داری فکر نمی‌کنند. خودم که در مجموعه باشگاهی قرار گرفتم دیدم که مثلا یک ارگان می‌خواهد تیم بانوان بدهد ولی مسئولان هیات فوتبال همکاری‌های لازم را انجام ندادند، نمی‌دانم چه سیاست‌هایی هست یا چه تفکراتی دارند و من هم دخالت نمی‌کنم اما اگر واقعا همکاری کنند، چه تراکتور و چه مس سونگون در بخش بانوان تیم‌داری خواهیم کرد. ما استعدادهای کمی نداریم، چند دوره استعدادیابی کردم دیدم واقعا چه استعدادهایی داریم. با این استعدادها تراکتور و مس سونگون هرکدام یک تیم بدهند، مطمئن باشید که تیم‌ملی ما دیگر غصه‌‌ی بازیکن‌نخواهد داشت.

زمانی عضو تیم ملی بودی، هنوز هم به حضور در تیم ملی فکر می‌کنی؟

همیشه هر مربی‌ای که به تیم‌ملی آمده و رفته، احترام قائلم. حالا دوست داشتند دعوت می‌کنند یا دوست نداشتند دعوت نمی‌کنند. هیچوقت نه بی‌احترامی کردم و نه حرفی زده‌ام، همیشه سکوت کردم و این سکوت را ادامه می‌دهم، چون موفقیت سر و صدا ندارد و صدای موفقیت از همه چیز رساتر است و من این جمله را خیلی قبول دارم. حالا این‌که می‌گویند شرایط تیم‌ملی ما این‌گونه است که باندبازی وجود دارد و یک‌سری می‌گویند که هر فردی می‌رود آدم‌های خودش را می‌برد بماند. یک سری پیشنهادها شده بود که تو بیا به باند ما و اگر بیایی و به من بله بگویی صددرصد فیکس تیم هستی ولی من این‌گونه نیستم و همیشه‌ زندگی ام را بدون حاشیه و بی‌طرف گذراندم و اول خدا و بعد خانواده هم کمکم کرده است تا پیش بروم. ولی به‌طور کلی چه دعوت شوم ‌چه نشوم، احترام می‌گذارم.

قصد ادامه‌ی فوتبال با مربی‌گری را داری؟

بدون این‌که خودم بخواهم وارد راه مربی‌گری شدم، یعنی ادامه فوتبال خودم به‌عنوان بازیکن و از این‌سو به عنوان مربی این‌گونه بود که چه بخواهم و چه نخواهم واردش شدم و مربی‌گری برایم یک چالش است که البته بیشتر از چالش شبیه یک راه خیلی شیرین است که در سن کم واردش شدم، بچه‌های تیم هم از نحوه مدیریت من راضی بودند. تیم بدون حاشیه بود و شما دیدید که بانوان حاشیه‌های فوتبالی خودشان را دارند ولی شکر خدا نظم، انضباط، بی حاشیه بودن و بی رنگ‌وریا بودن تیم برای همه‌ی ما خیلی خوب بود خیلی خوب بود و خودم انتظار این عملکرد خیلی خوب را نداشتم و حتما تیم‌داری و مربی‌گری را همزمان ادامه خواهم داد.

الان در تیمت چه شرایطی داری و آیا تصوراتت با واقعیت یکی هست؟

آقای خطیبی از روند مدیریتی من در حیطه فوتبال بانوان مس سونگون خیلی راضی بود، نه تنها آقای خطیبی تمام مسئولان خیلی راضی بودند و البته این را هم بگویم من گرفتن مدرک مربی‌گری و وارد این حیطه‌ی کاری شدن را مدیون رسول خطیبی هستم و خیلی در این راه کمکم کردند. خیلی مسیرها را به من نشان دادند و واقعا خیلی باتجربه و کارکشته در فوتبال هستند، به‌خاطر کمک‌های‌شان من همیشه مدیون آقای خطیبی خواهم بود.

به خداحافظی فکر می‌کنی؟

هر فوتبالیستی مصدومیت دارد و واقعا پایم جوری بود که احساس می‌کردم دیگر این پایم را از دست دادم ولی شکر خدا با پزشکی که در ترکیه داشتم خیلی خوب پیش رفتیم و شکر خدا تمریناتم را هم کم‌کم شروع کردم، من با فوتبال بزرگ شدم و هیچوقت به یک فوتبالیست نمی‌شود گفت که فوتبال را کنار می‌گذاری. حتی اگر در زندگی شخصی خودم هم روزی ازدواج هم کنم شخصی که با من ازدواج می‌کند باید بداند که هیچ موقع فوتبالم را کنار نمی‌گذارم. شاید طرفم را کنار بگذارم ولی فوتبالم را نه!

لیگی که گذشت تیم فوتبال تراکتور به خصوص در بازی مقابل استقلال طرفدارانش را شوکه کرد، با اینکه در آستانه فصل جدید لیگ هستیم ولی نظرت را درباره‌ی بازی‌های تراکتور در فصلی که گذشت بگو.

فوتبال برد و باخت دارد، اما گاهی اوقات یک‌سری حساسیت‌ها و سیاست‌هایی وارد فوتبال می‌شود که برای ما که از صفحه‌ی تلویزیون تماشا می‌کنیم و هواداریم عجیب است و نمی‌دانیم پشت قضیه چه خبر است. ما فقط می‌بینیم که لیست هجده نفره تیم محبوب ما و لیست هجده نفر تیم مقابل را داده‌اند و بازی می‌کنند و ما از سیاست‌ها و نحوه بازی و تاکتیک تیم‌ها خبر نداریم. با این‌که می‌گویم فوتبال برد و باخت دارد ولی برای آن بازی واقعا شوکه و ناراحت شدیم و نمی‌شود از آن سر درآورد. برای تیم استقلال احترام قایلم ولی وقتی گاهی تراکتور بازی‌های مهمی داشته باشد یک سری حرکاتی می‌شود که منظورم از سوی تیم مقابل نیست بلکه در مورد تیم محبوب خودم است که اصلا انگشت به دهان می‌مانیم که چرا این‌گونه شد و ما اصلا انتظارش را نداشتیم!

حرف پایانی‌ات برای این گفت‌و‌گو؟

شکر خدا کم‌کم حالم بهتر می‌شود و تمریناتم را به زودی شروع خواهم کرد ولی به طور کلی خیلی سخت است، خیلی سختی‌ها باید بکشی، خیلی حرف‌ها باید بشنوی و حتی همین حالا که بی‌حاشیه کارم را انجام می‌دهم باز هم حرف و حدیث و سختی‌های پشت سرت هست ولی همیشه خدا را شاکر بودم و هستم.

About Author