خودبزرگ پنداران!

اختصاصی ساقی آذربایجان : بعد از انتخاب دولت چهاردهم و تایید صلاحیت وزرای دولت، افراد و گروههای مختلف، هر کس به سودایی، آستین بالا زده و بدنبال تصرف پست های معاونت وزراء و روسای سازمانها در سطح ملی توسط تمامیت خواهان همیشه برمسند که به طمع ری حاضرند توسعه یک کشور و سعادت یک ملت را به ارزنی بفروشند، علاوه بر اخذ بیشترین سهم در بهترین پستهای دولت نیز جلوس نموده اند اینک نیز عوامل آنها به فکر تصاحب استانداری ها و فرمانداری ها و ادارات منطقه ای توسط خود و یا به نمایندگی از اربابان پشت پرده شان افتاده اند فارغ از اینکه توان و شایستگی تصدی آن مسئولیت ها را در نظر داشته باشند.
نمی خواهم و میسر نیست در این مقال به تفصیل همه مطالب مطرح شود اما در کمپین زائی کاذب و تبلیغ افراد ریز و درشتی که به خودی خود و یا توسط برخی گروهها از لپ لپ درآورده می شوند مواردی دیده می شود که مشخص است اصلا متوجه نقش و جایگاه استانداری و یا اهمیت و شان خطه آذربایجان نیستند. بقول مثل تورکی” آراز او قدر اولوپ کی قدمعلی ده قودوغینان گئچیر ”
برای موفقیت در هیچ پستی حتی معمولی، سواد، تجربه، سابقه کار و یا آدم خوب بودن کافی نیست باید فرد توانائی و شایستگی و شناخت لازم ایفای وظیفه در آن پست را داشته باشد مثلا فرد برای تصدی پستی مثل استانداری خصوصا با قوانین و شرایط خاص حاکم بر کشور ما باید دارای کاریزمای خاص، هنر و جسارت تصمیمات استراتژیک، راه حل های خلاق و نوآور در شرایط بحرانی وخوشفکری و مدیریت پدرانه و . . را داشته باشد. نمی توان از فردی حتی با بالاترین تحصیلات، تجربه و یا سابقه و خوب که یک ایده ابداعی و عملی شده موثر و ماندگار ندارد و تصمیمات و اجرائیاتی در موارد بحرانی ندارد انتظار ایفای نقش استاندار یا فرماندار موفق آنهم در آذربایجان داشت.
چطورچنین افرادی و یا معرفی کنندگانش خجالت نمی کشند فکر استانداری و یا فرمانداری در شهری که چندین دوره پایتخت کشور بوده و شهر ولیعهد نشین، میراث دار استانداری امیرکبیر ها، عباس میرزاها و مصدق ها را از اذهانشان می گذرانند؟ این نشانگر عدم شناخت از ایالت آذربایجان و استانها و شهرستانهایش می باشد بر همین منطق سالهاست مصریم متصدیان امور این منطقه باید بومی و دارای شناخت کافی از سیر تاریخی منطقه و همه مطالبات و همه ضعف ها و قوتها و همه فرصتها و تهدیدات در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی در مسیر توسعه باشد معتقدیم فرد دارای جهان بینی و شناخت از سیر تاریخی، وضعیت و شکل اداره و اجزاء اجتماع ایالات و شهرهای مدرن جهان جهت استفاده بصورت الگویی باشد و اگر شاهد اثر گذاری تاریخی آذربایجان در کشور و منطقه و حتی جهان بوده ایم سیر اداره آذربایجان جز این روال و منوال نبوده است.
اینک با تشخیص و تعبیر ” پرچم آزادی ایران دست تبریزی هاست” و تدبیر گذر از سیاستهای گذشته و تغییر رویکرد آگاهانه و بجای رهبری معظم در اجازه استفاده از جریان سوم ، امیدی در دل مردم جوانه زده است و امید است تمامیت خواهان و منفعت طلبان اجازه دهند بذر این گفتمان جدید زمان و شرایط شکستن پوسته خود را پیدا کند و به ثمر بنشیند که شاید تنها و آخرین بارقه امید ملت ایران و ملت آذربایجان بعد از سالها بحساب بیاید. تمامیت خواهان با بهانه تمامیت ارضی در سطح ملی و منفعت طلبان با استفاده از قدرت اربابان مرکزی شان و سوء استفاده از هر مدرک و سابقه بی ربط و باربط و یا برتری سوابق ژنتیکی ناشی از عضویت در باندهای خودساخته، در سالیان گذشته خود را محق دریافت هر پستی در هر سطحی با معیارهای ساختگی و ناکافی تشخیص می دهند و دغدغه مندان توانمند را حتی اجازه حضور در عرصه محک نمی دهند شاید با ظهور شعار ” صدای بی صدایان و دیده شدن رانده شدگان ” دولت دکتر پزشکیان شرایط برای قطع این سیر قهقرائی و شروع رشد و توسعه واقعی و سعادت جامعه فراهم گردد
پژوهشگر و کنشگر توسعه – جواد نیکبخت

About Author