پـدر جـــان ســلام !
دور هستی ولی همیشه و هر جا حست میکنم و برای من زنده ای
پس برایت مینویسم
مثل همیشه
مثل تمام نوشته ها و نانوشته هایم
میخواستم همونطوری که صدام میکردی صدام کنی و با همون احساس پدرانه ات باهام حرف بزنی ، اما اشک های بی امان نصیبم شد
من فدای اون قامت رعنای تو
چه عذابی کشیدی تو چند ماهی که بستر بیماری بودی ، راستی زخم بسترت،دردات خوب شدن😔😭
خیالت راحت من مواظب همه چی هستم
یکم استراحت کن،خیلی خسته شدی
چای دم میکنم و پا شدی باهم میخوریم
دلم میخواست بزرگ شدنم رو ببینی و به آرزویت که موفقیتم هست برسونم،چون موفقیت فرزند، آرزوی پدر و مادراست
ولی نشد . . .
اما آتشی بی امان در قلبم میسوزد و به پهنای جانم شعله میکشد .
پدر جانم
بیا فراموش کنیم !
بیا سهم مان از داشتن یکدیگر را فراموش کنیم !
مثل تمام سهم هایی که در دنیا حق ما بود و سهم ما نشد . . .
حاج علی نوبخت یکی از فرماندهان و رزمندگان حماسه ساز لشکر خوبان و پس از تحمل سال ها درد و بیماری در پنجم اسفند سال ۱۳۹۴ با رویی سپید به لقای الهی پیوست
پست های مرتبط
۱۰ سریال ترکی که عشقشان ایران را فتح کرد
«آلیس مونرو» درگذشت
جزییاتی از بیماری ترانه علیدوستی و علت آن