حدود یک سال پیش در چنین روزهایی، انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم برگزار و ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیس جمهور، جایگزین حسن روحانی در پاستور شد. در آستانه یک سالگی دولتی که قرار بود بدون برجام مشکلات کشور را حل کند و رییس جمهوری که معتقد بود مدیریت حلقه مفقوده این کشور است، یک تحلیل اجمالی می تواند ما را در ترسیم آینده این دولت و انتخاب های بعدی و کم و کیف شعارهای انتخاباتی کمک حال باشد.
پیش تر دولت آ شیخ حسن در عمل به شعارهای انتخاباتی خود توفیق چندانی نداشت و مردی که با کلید معروف خود قرار بود صد روزه مشکلات را حل کند، در گیرودار ظهور دیوانه ای بنام ترامپ در آمریکا و متعاقب آن کارشکنی های داخلی و بحران شیوع کرونا بخصوص از میانه دور دوم ریاست جمهوری خود برای پایان این قصه پر غصه و بخشیدن عطای قدرت به لقایش روز شماری می کرد. پایان هشت سال حکمرانی اعتدالیون بر دستگاه اجرایی بالاخره تمام شد و در اردوگاه اصولگرایان برای رسیدن به عمارت خیابان پاستور غوغایی بود. نهایتا قرعه بنام رییس وقت دستگاه قضایی افتاد و او هم در اقدامی تیزهوشانه و برای آن که همه کاسه کوزه ها در صورت عدم موفقیت روی سر او نشکند، دولت سهامی عام تشکیل داد و تقریبا همه چهره هایی را که مدعی بودند می توانند کشتی طوفان زده اقتصاد را به ساحل آرامش رهنمون کنند، روی کار آورد تا بعدها حرف و حدیثی باقی نماند. در واقع دولت ابراهیم رئیسی تمام پتانسیل و داشته های جریانی بود که مرارت ها بر دولت قبل بارید و اشتلم ها کرد و فریاد عدالتخواهی اش تا آن سوی کهکشان ها رفت. از زاکانی و چمران در شهرداری و شورای شهر تهران گرفته تا محسن رضایی و تیم سعید جلیلی و برخی از وزرای احمدی نژاد همه و همه بر سر کار آمدند تا به اصطلاح گندی را که دولت قبل زده بود، بشویند و اوضاع را سامان دهند. اما بخت با آنان یار نبود در حوزه سیاست خارجی تجاوز نظامی روسیه به اوکراین معادلات را در هتل کوبورگ پیچیده کرد و سرنوشت برجام را به سرنوشت اوکراین ضمیمه کرد. همین اتفاق کافی بود تا عدم رفع تحریم ها دولت را به فکر حذف ارز ترجیحی و شاید در ماه های آینده گرانی حامل های انرژی وادار نماید. از سویی با حذف این ارز و اتفاقاتی که در حوزه واردات گندم و پالم صورت گرفت، قیمت کالاهای اساسی سر به فلک کشید و اعتراضات مردمی و صنفی هم به سلسله چالش های دولت افزوده شد تا دولت مستقر روزهای سختی را دنبال کند و مردی که به زعم جریان اصولگرایی کلید حل مشکلات بود و می توانست شرایط را مدیریت و سامان دهد، این روزها به یکی از پر منتقدترین رجال سیاسی کشور تبدیل شده و محبوبیتش به مثابه فالوورهای فیک یک شبه فروریخت.
اصلاحات اقتصادی او که البته همزمان با افزایش ۳برابری یارانهها شد، در عمل، فنر جهش نرخ دلار را آزاد کرد و آن را از ۳۰هزار تومان فراتر برد و به رکورد تازه ۳۳هزار تومانی رساند. رئیسی در یکسال گذشته در زمینه احیای بورس توفیقی نداشت و استمرار حالت خرسی بر بورس و نوسان ارزهای دیجیتال همچنان ادامه دارد و تلاشش برای کنترل قیمت خودرو و آزاد سازی واردات آن هم به جایی نرسیده و در نهایت وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال هم به یک شوخی تلخ می ماند و پیش پیش محقق نشدنش قابل پیش بینی بود، راه به جایی نبرد و از معدود دولت هایی است که در همان سال اول ریشه پایگاه اجتماعی اش را کند و اگر زمزمه افزایش قیمت بنزین واقعیت داشته باشد، شاید شاید شاید دولت وی را تنها دولت تک دوره ای در تاریخ جمهوری اسلامی بدانیم.
پست های مرتبط
بیسواد بار آمدن دانشآموزان ایران با تعطیلیهای مکرر
اسناد محکومیت کیفری مهدی تاج
ترامپ چه چیزی را علیه ایران امضا کرد؟ + متن کامل