ترمیم سرمایه اجتماعی رو به افول ، با سفرهای استانی دولت سیزدهم

سفرهای استانی دولت ابتکار تازه و جدیدی نیست اما به نظر می‌رسد در دولت سیزدهم با نوع استانداردتری از این برنامه مواجه باشیم.
محسن کوهکن نماینده سابق مجلس با درج یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: چیزی که اهمیت سفرهای دولت سیزدهم را دو چندان می‌کند، توقف نسبی این اقدام در دولت دوازدهم است. چه اینکه در دولت یازدهم هم به شکل کم‌رمقی انجام می‌شد. سفرهای استانی و حضور مقامات عالی دولت در مناطق مختلف تصویری واقعی‌تر از اوضاع کشور در دستگاه اجرایی ایجاد می‌کند.
این کار در دولت‌های نهم و دهم هم به شکلی پر از انرژی و پیوسته انجام می‌شد اما دچار اشکالاتی بود که سبب شد به اندازه کافی تأثیر مثبت خود را نشان ندهد. اکنون به نظر می‌رسد این اشکالات اتفاقاً مورد توجه دستگاه اجرایی قرار گرفته و مهم‌ترین آنها پرهیز از رفتارهای احساسی در ایجاد وعده‌های بزرگ و تصویب پرتعداد و بدون مقدمه طرح‌های مختلف است. مورد دیگر بازدیدهای سرزده دولت است.
بازدیدهایی که هر چند بدون اطلاع قبلی انجام می‌شود اما انتخاب مکان‌ها و مناطق نشان از آن دارد که این مقاصد با برنامه‌ریزی، هدف و دقت قبلی برگزیده شده‌اند و هدف از سرزده بودن سفرها، دیدن اصل واقعیت توسط مقامات عالی دولت است. در همین مدت کم البته انتقاداتی به این سفرها وارد شده و برخی‌ها این کار را به اقدامات پوپولیستی نسبت داده‌اند.
توجیه این افراد این است که کار مقامات عالی دولت برنامه‌ریزی کلان و تعیین استراتژی‌هاست. این دست انتقادات را نمی‌توان به این سفرها وارد دانست. کمااینکه شاهد بودیم رئیس جمهوری عموماً از اوقات تعطیلی مانند روزهای جمعه برای این سفرها استفاده کرده. نکته مهم‌تر اینکه در شرایط رو به افول سرمایه اجتماعی در کشور، لازم است تا با این نوع اقدامات قدم‌هایی در جهت ترمیم این موضوع برداشته شود. ارتباط رو در رو نه تنها با مردم بلکه با مدیران میانی استانی می‌تواند انگیزه‌های قابل توجهی به حوزه عمومی و همین‌طور بخش میانی نظام اداری که بسیار تعیین‌کننده است، تزریق کند.
در مسائل اجرایی کشور یکی از مهم‌ترین مشکلات و آسیب‌های ما که دلایل متعددی هم دارد قطع ارتباط و یا ارتباط نامؤثر بخش‌های عالی، میانی و پایینی است که سبب ایجاد ناهماهنگی‌های متعددی می‌شود.
به این صورت که مدیران عالی تصور درستی از واقعیت مناطق کشور و مسائل آنها ندارند و بنابراین نمی‌توانند تصمیم متناسب بگیرند و بالطبع تصمیمات نامناسب هم در بخش‌های میانی و پایینی یا قابلیت اجرا پیدا نمی‌کند و یا اجرای آنها گشایشی در شرایط نخواهد داشت.
هر چند این مسأله باید به شکل بنیادین حل شود اما سفرهای استانی اگر با دقت و به صورت غیراحساسی انجام شوند، در کوتاه‌مدت می‌توانند بخشی از این آسیب را مرتفع کنند و ارتباط مؤثرتری بین بخش‌های عالی، میانی و پایینی دستگاه اجرایی به وجود آورند.
تا اینجای کار به نظر می‌رسد دولت سیزدهم نمی‌خواهد از سفرهای استانی به عنوان ابزاری تبلیغاتی استفاده کند و سراغ شعارها و تبلیغات بزرگ برود و در مقابل از شواهد پیداست که تمرکز آن در این سفرها بر شناخت مسائل و آسیب‌ها است. این دقیقاً چیزی است که می‌تواند امیدها را برای نتایج این سفرها افزایش دهد.

About Author