جولان خودروسازان در تغافل دولتمردان

َثَل خودروسازان وطني ، مَثَل آن گربه اي است که هر طور بيندازي اش ،چهار دست و پا بر زمين مي آيد. البته اشکالي هم ندارد ، هيچ کس دوست ندارد کارخانه هاي وطني اش ، به جاي چهار دست و پا افتادن ، با سر به زمين بخورند و کلي کارگر بيکار شوند و از نان خوردن بيفتند.
در سالهای اخير که بازار ارز ، متشنج شده و دلار و يورو و ساير ارزهاي خارجي ، از ريال و تومان وطني پيشي گرفته اند ، کلي کارگاه و کارخانه به خاک سياه نشسته و کلي خانواده ، محتاج نان شب شده اند.
اما سؤال مهم اينجاست که از نظر بالانشينان پاستور و بهارستان ، فقط خودروسازان «صنعت» اند و «توليد ملي» مي کنند يا بقيه هم در اين پروسه حق حيات دارند؟ کسي نمي گويد از صنعت خودروسازي حمايت معقول نکنيد ولي تبعيض را هم نمي توان برتافت و در شرايطي که دولت ، حتي سهم صنايع از هدفمندي را بطور کامل نداده است ، براي خودروسازان غش و ضعف کند و اجازه دهد که خودروسازان ، از اين پس محصولات خود را به قيمت هاي گزاف دربازار بفروشند.
مثلاً پرايدي که تا همين چند سال قبل ۱۰ ميليون فروخته مي شد ، الان در بازار به حدود ۱۸۰ ميليون تومان رسيده است و آقايان دولتي ، زحمت کشيده اند و براي از بين بردن فاصله قيمت نمايندگي و بازار آزاد ، به خودروساز اجازه داده اند پرايد را نزديک به همان ۱۸۰ ميليون تومان بفروشد. اسمش را هم گذاشته اند از بين بردن رانت و دلالي در قالب قرعه کشی و پیش فروش هایی که در عرض چند ثانیه تمام می شود! کسي هم متعرض آقايان نمي شود که اسم اين کار ، «از بين بردن رانت» نيست ، «انتقال رانت» است از دلالان به خود کارخانه. و الّا براي مردمي که براي يک پرايد ناقابل بايد ۱۸۰ ميليون بدهند ، چه فرقي مي کند که پول زبان بسته شان را به دلال بدهند يا به نمايندگي؟!
از اين گذشته ، مگر همين مسؤولان وزارت صنعت و معدن و تجارت نبودند که سال ها ژست مي گرفتند که در توليد خودرو خودکفا شده ايم و درصد بالايي از قطعات خودرو -که گاه نزديک به صددرصد بود- را در داخل توليد مي کنيم و از خروج فلان مقدار ارز از کشور جلوگيري کرده ايم؟ پس چه شد که حالا با بالا رفتن قيمت ارز ، همه محاسباتشان به هم خورده است؟ خودروهاي داخلي که به گفته آنها ، ارز بري چنداني نداشت؟! پس چرا حالا همپاي ارز ، قيمت خودروهاي غير ارز بَر(!) داخلي هم بالا مي رود؟! آيا حرف هاي قبلي شان عاري از واقعيت بود؟!
وقتي پاي حرف و شعار و ارائه عدد و رقم و نشان دادن نمودار و جدول است ، آقايان هزار ماشاءالله کم نمي آورند و دست بر قضا ، همه توليدات خلاقانه داخلي شان هم ، بهتر از نمونه خارجي کار مي کند ولي وقتي به بزنگاه ها مي رسند ، هميني مي شود که امروز در بازار خودرو ، يک چشمه اش را شاهديم.
روي سخن با خودروسازان نيست ، آنها به عنوان بنگاه هاي اقتصادي مي خواهند بيشترين سود را براي سهامدارانشان داشته باشند و منطق اقتصاد هم همين است ، اما کساني که براي خودروسازان و مردم نسخه مي پيچند تا هر روز فشار بيشتري بر مردم بيايد ، چه پاسخي دارند؟ آيا دولتمرداني که ادعاي مديريت بر جهان دارند و کوتاه هم نمي آيند ، با خود انديشيده اند بسياري از خودروهايي که امروز در ايران با قيمت هاي گزاف به خورد ملت داده مي شود ، در همه جاي همان جهاني که ادعاي مديريتش را دارند ، از رده خارج شده اند و فقط در مجلات قديمي مي توان سراغشان را گرفت؟!
گذشته از همه اين ها ، از وقتي قيمت ارز بالا رفته ، همه چيز از توليد داخل گرفته تا اقلام وارداتي گران تر شده است و انتظاري جز اين هم نمي رود. يک نمونه اش همين خودروهاي داخلي که دولت براي اين که ضرر نکنند ، قيمت ها را رسماً بالا برده است. اما آيا همين دولت ، وقتي نوبت به کارمندانش برسد ، افزاش حقوق ها را نيز بر مبناي افزايش هزينه ها و قيمت ارز در دستور کار خود قرار خواهد داد و مانند خودروها و خيلي چيزهاي ديگر ، دو برابر و چند برابر خواهد کرد تا «قدرت خريد از دست رفته» ترميم شود يا اين که کارمندان و کارگران ، همچنان با درآمد ريالي اندک و هزينه هاي دلاري زياد ، زندگي کنند؟! دولت ، آيا دولت همه ، از جمله کارمندان و کارگران و اقشار ضعیف و متوسط است يا فقط دولت خودروسازان؟

About Author