خدا کجاست؟ کی به یاد خدا می افتیم؟

اختصاصی ساقی آذربایجان/ دکتر جلال معالی

بعضی از آدمها عادت کرده‌اند که هر کار زشتی و هر خلافی و هر حقی را ناحق و خلاصه هر ظلم و ستمی به همنوعانشان بکنند اما وقتی خودشان در مخمصه و گیر و داری افتادند ، بلافاصله به یاد خدا بیفتند و تقاضای کمک از پیشگاه ربوبی بکنند!
این ویروس منحوس کرونا که به جان کل دنیا و کشورمان افتاد و ان شاالله دیگر هیچگاه برنگردد ،درسته خیلی ها جان خود را از دست دادند و ازهموطنانمان هم به رحمت خدا رفتنداما نقطه قابل تاملی هم که داشت این بودکه آن عده ازکسانی که از هیچ دوز و کلک و مردم آزاری و ربا خواری و کلاه برداری و دزدی برای همنوعان خودشان کوتاهی نمی کردند از ترس مبتلا شدن خود و خانواده شان به ویروس کرونا هر لحظه، خدا خدا می کردند!
کجاست این خدا؟ چرا موقع گرفتاری و اینکه بوی الرحمن به مشام شان رسید یاد خدا افتادند؟
اجازه بدهید روراست با آن اشخاص صحبت کنم،اینم بگم ،اگر از شغلی و کسب و کاری نام بردم به دل نگیرید ، هیچ قصد بی ادبی ندارم و فقط منظورم آن افرادی است که ترحم بر همنوع خود را فراموش کرده اند و در هر شغل و سمتی که باشند منافع خودرا می جویند .
عزیز دل یادت رفته ، جنسی که ارزان خریدی و انبار کردی و به قولی احتکار نمودی و منتظر شدی نایاب و گران شود و آن وقت دولا که خیر ،چند لا و به قیمت گزاف به خریداران می فروختی یا به قولی می انداختی؟ اونوقت خدا کجا بود؟
انگار فراموشت شده موقعی که برای حفظ سوگند نامه بقراط و ادای سوگند برای اخذ مدرک طبابت خدا را می طلبیدی ، اما الان که کبکت خروس می خونه ، تیغ جراحی ات هم برای بیمارانی که نمی توانند هزینه کمر شکن عمل جراحی را بپردازندو باید درمان بشوند، کند شده ! اینبار خدا را کجا می جویی؟
جنابعالی که موجر بودی و خانه چند متری خود را به خدا تومن رهن و اجاره دادی و سر سال نرسیده ، از افزایش رهن و اجاره، کمر مستاجر درمانده ات را خم و نزد اهل و عیالش شرمنده و سر به زیر کردی ، لابد جوابی واسه خدای خود داری؟ لحظه ای ،فقط لحظه ای خودت را جای اون مستاجر خجل بذار ،ببین چی می کشی؟
شمایی که پشت میز اداره ای هستی وبرای راحتی خودت، ارباب رجوع را دنبال نخودسیاه می فرستی اگر با خودت در جایی دیگر چنین کنند ، چه عکس العملی خواهی داشت ؟ کارش را راه بینداز تا کار خودت هم راه بیفتد.
تویی که از نیاز مالی دوست و همسایه و اقوامت باخبر بودی و داشتی و می توانستی ازدستش بگیری که نیفتد و زمین نخورد ،اما نگرفتی تا اینکه از فرط غصه و فشار روحی و روانی دق کرد و مُرد ، پس چرا وقتی خودت گرفتار می شی ،یاد خدا می افتی؟
آقای کارگری که وقتی داشتی اسباب و اثاثیه کارمندو کارگری خانه به‌دوشی را جابجا می کردی ،هیچ می‌دونستی که این امانت باید دست نخورده و تمام و کمال به مقصد برسد ؟
تا می بینند یکی از فرط استیصال مجبور به فروش وسیله ای ،اسباب خانه ای و… شده ، بلافاصله با چنگ و دندان می خواهند از دستش در بیاورند ! کجا رفته این ترحم بر همنوع؟
اگر شفقت و ترحم بر همنوع داشتیم ، خدا هم هوای ما را خواهد داشت و گرنه بیهوده در زمان درماندگی مدام دنبال خدا نگردیم!
چگونه رویمان میشود هر کارغیر انسانی در جامعه مرتکب شویم ،اما تا از بیماری و ویروس و بلا، خوف در دلمان نشست و تنمان از ترس لرزش گرفت آن وقت، قربان صدقه ذات اقدس الهی بشویم؟
خداوند فقط برای موقع گرفتاری ما انسانها نیست که وقتی در گیروپیچ‌حوادث ناخواسته می افتیم، کمک بطلبیم، او همه جا ناظر بر اعمال و رفتار ماست ، اگر بر همنوع خود رحم کردیم ،رحمت خدا بر ما شامل خواهد شد ،مبادا از گرفتاری و مشکلات مردم ، نهایت سو استفاده را بکنیم که کره زمین گرد می چرخد و روزی هم که صدالبته می رسد و ای داد از زمانه که اگر روی خوشی به ما هم نشان ندهد ، آیا آن موقع باز به یاد خدا خواهیم افتاد؟
خداوند همیشه کنار ما بوده و هست و خواهد بود و از رگ گردن به ما نزدیکتر..
همدیگر را در بدترین شرایط زندگی درک کنیم تا خداوند ما را در بد ترین گرفتاری ها یاریمان ‌کند و تنها نمانیم .اگر تنها ماندیم ، بدانیم این چوب را از کجا خوردیم ،این همان عکس العمل کارهایی است که آگاهانه در حق انسان ها کردیم و فقط خودمان را دیدیم و از درک دیگران عاجز ماندیم. مبادا آهی از ته دل شکسته ای دامن گیرمان شود ،‌چرا که آه شخص ستم دیده بی هیچ حجابی به عرش الهی می رسد. اگر قلبی را شکستیم و دلی را رنجاندیم به خود آییم ، چرا که خداوند کارها ،اعمال و سخنان مارا می بیند و می شنود. پس با درک همدیگر با خدای مهربانمان آشتی کنیم.همین

About Author