اختصاصی ساقی آذربایجان/ گزارش از : وحید خدادادی

تبریز با بیش از یک قرن پیشینه در هنر نمایش جدید، مهد تئاتر یا خاستگاه هنر نمایش نوین در ایران است؛ هنری که نشانگر پیشرفت تمدن و فرهنگ یک ملت و یکی از رساترین ابزار فرهنگی آن قوم می‌باشد. گویا این هنر اولین بار در دوره قاجار و مشخصاً ناصرالدین شاه و در بحبوحه فضای بسته سیاسی آن دوره پاگرفت. در این شرایط سخت بود که میرزا آقا تبریزی با الهام گرفتن از میرزا فتحعلی آخوندزاده، دست به قلم برد و نمایشنامه‌های خود را که صحنه‌های تاریک و جانداری از واقعیت های تلخ آن روزگار در آنها ترسیم شده بود، به جامعه آن روز میهنش تقدیم کرد از این رو آغاز تئاتر در تبریز گام مهمی در روند تحولات فرهنگی این مرز و بوم به شمار می‌رود.
بی شک این سوال در ذهن مخاطب پیش می آید که شهری با چنین پیشینه فرهنگی در زمینه ئتاتر می‌بایست در این عرصه بسیار پیشرفته‌تر از موقعیت کنونی می‌بود و چرا با این عقبه به چنین وضعیتی دچار شده است؟
از ۱۵ آذرماه امسال و در تئاتر شهر نمایشی روی صحنه رفت که می تواند خونی تازه در رگ های هنر نمایش تبریز باشد. سال های سال است که این رشته هنری در ورطه رکود و نزول کیفی وکمی افتاده و نمایشنامه هایی وارد مرحله اجرا شده که تم طنز داشته البته از نوع سخیف آن. همراه با این نمایشنامه ها که متاسفانه ذائقه عمومی را هم به این سمت سوق داده است، واژه هایی هم ردوبدل شده که بعدها استعمال عمومی پیدا کرده و ادبیات محاوره ای شهروندان تبریزی را هم تحت الشعاع قرار داده است. از سویی فضای کرونایی هم برکمیت آثار تولیدی تاثیر بسیاری داشت و فعالان این عرصه را هم با چالش های جدی مواجه کرد. عمده آثار تولیدی در این حوزه حول ماهیتی سورئال و البته طنز سخیف نه فاخر استوار بود. دایره موضوعات برای تولید آثار هنری محدود به دلایلی چند بود و لذا هنر نمایش در تبریز آن جایگاهی را که باید نداشت.
این روزها گویا تئاتر تبریز را جانی دوباره آمده و آثار فاخری نظیر نمایش ماه جان و ثقه الاسلام و … می تواند امیدی باشد برای حیات دوباره به این هنر ! چند ماه پیش که با مدیر کل میراث فرهنگی گفتگویی داشتیم از غربت ثقه الاسلام ها در شهر خود گفت و نمایش زندگی چنین رجالی می تواند در شناساندن وی و آشنایی با تاریخ معاصر نقشی بسزا داشته باشد، بر طبق همان فرمولی که می گویند ملتی که تاریخ نمی داند، دچار تکرار آن می شود. نمایشی با جان مایه سیاسی و تاریخی با محوریت یک چهره تاثیر گذار در سیاست و تاریخ این مرزوبوم و خصوصا آذربایجان در کنار نمایش ماه جان به جهت داشتن محتوای اجتماعی و سیاسی و تحلیل موضوعی تحرکی دوباره به این هنر والا بخشیده و استقبال شهروندان از نمایش هایی از این دست موید تصدیق این ادعاست. در هر دوی این آثار آن دید پاستوریزه و محافظه کارانه کنار گذاشته شد و از این منظر نیز اتفاق مبارکی بود برای جامعه ای که به صورت ماهوی درگیر محافظه کاری، رودربایستی و سانسورهای بی مورد است. این آثار توانستند تا حدی تئاتر تبریز را از چنگال طنز سخیف که سالهاست بر این هنر سایه افکنده، برهانند. در همین ارتباط حجازی از فعالان این هنردر تبریز در گفتگو با خبرنگار ساقی آذربایجان نکات قابل تاملی اظهار داشت که نیازمند توجه ویژه مسئولان ذیربط است.

بورا تبریزدی یا نمنه؟! / شهری با این آوازه یک سالن استاندارد برای تمرین تئاتر ندارد

این کارگردان تئاتر گفت: تئاتر کار کردن در تبریز خودش به تنهایی یک مصیبت نامه است به این معنا که این شهر علی رغم داشتن استعدادهای درخشان و داشته های نرم افزاری با مشکلات جدی در حوزه سخت افزاری مواجه است. این شهر با آن آوازه و دک و پوزش یک سالن نمایش استاندارد و بی عیب و نقص برای تمرین تئاتر ندارد! البته به طور واضح عرض کنم که منظورم از سالن، سالن مخصوص تئاتر است و نه سالن هایی که برای جلسات و آمفی تئاتر گونه است، چون سالن تئاتر برای خودش تعریف مشخصی دارد، مختصات مشخصی دارد و قس علی هذا! تمام داشته این کهن شهر صرفا سالن تئاتر شهر است که همین هم به مجموعه فرسوده ای می ماند که همواره ظاهرش را بزک می کنیم و معلوم نیست چه زمانی قرار است تدبیری در این رابطه اندیشیده شود و در طول دولت های مختلف چه اصلاح طلب و چه اصولگرا اقدام خاصی در این رابطه صورت نگرفته است.

وی در رابطه با چرایی انتخاب نمایش ثقه الاسلام نیز گفت: هر وقت ملتی تاریخ و هویت خودش را نشناسد راه به جایی نخواهد برد و متاسفانه باید بگویم که در میان نسل جدید این ناآشنایی دوچندان است. من این حرف های شعارگونه را که مثلا می گویند تهاجم فرهنگی اعتنایی نمی گذارم و معتقدم این حرف ها هم راه به جایی نمی برد وقتی نتوانیم به لحاظ فرهنگی در مقابل چیزی برای عرضه داشته باشیم. وقتی ما اعتنایی به داشته های فرهنگی خود نداریم، وقتی اعتنایی به موسیقی مغام نمی شود و تلاشی برای ایجاد ارتباط بین نسل جدید با این سبک موسیقی صورت نمی گیرد، طبیعی است که موسیقی ساسی مانکن و تتلو رواج پیدا کند و بازارشان سکه شود. اگر این مسئله را به حوزه تئاتر هم تعمیم بدهیم چند درصد از شهروندان ما شخصیت هایی نظیر قاچاخ نبی و حجر خانیم و یا منطقه حسنو مئشه سی را می شناسند؟ خیر! در مقابل آیا جومونگ یا سوسانو را می شناسند؟ بله! مگر تبریز خاستگاه مشروطه نبوده است؟ بعنوان خبرنگار در یک گزارش میدانی از شهروندان سوال کنید که ثقه الاسلام کیست؟ اگر از ۱۰ نفر یک نفر بتواند کامل توضیح دهد بنده حاضرم هر کادوئی را که بخواهید برایتان بخرم! این شخصیت برجسته تاریخی جزو مفاخر و مغزهای متفکرمشروطه است و از این رو سعی در شناساندن این روشنفکر زمان خویش داشتیم، هر چند با کلی مکافات و زحمت که شما خودتان بهتر از ما در چند و چون آن قرار دارید. البته لازم است بگویم که استقبال خوبی هم از این نمایش شد و قریب به ۱۵۰۰ نفر از آن دین کردند!
وی ادامه داد: ما از این ستارگان در سپهر فرهنگی آذربایجان و تبریز کم نداریم و معتقدم که اگر ما هر سال ۱۰ نمایش در رابطه با زندگی هر یک از این بزرگان روی صحنه ببریم باز دو دهه زمان لازم است برای شناساندن همه این چهره های تاریخی و بزرگ و باز معتقدم برای مقابله با تهاجم فرهنگی باید به این قبیل کارها پرداخت و اساسا راهش همین است.
وی در پایان اظهار داشت: تبریز شرایط خاص و ویژه خود را داراست و همواره با مشکلی بنام “بورا تبریزدی ” مواجهیم که همواره یه قدم جلوتر از قانون حرکت می کند و ملاحظات بی معنایی باعث شده تا هنرمندان در انتخاب موضوع و نمایش آن با محدودیت هایی مواجه باشند. در بیش از ۵ دهه زندگی خود و سی وچند سال فعالیت هنری نفهمیدم و کسی هم توضیح نداد که بورا تبریزدی، یعنی چه؟ در این شهر ما ملزم به رعایت قوانین جاری کشور به اضافه قوانین نانوشته خود تبریز هستیم!

نبود زیرساخت ها مهم ترین چالش تئاتر تبریز

کارگردان نمایش “تراژدی پارک اتابک” نیز ضمن اشاره به مسئله زیرساخت ها ومشکلات موجود در این حوزه به خبرنگار روزنامه ساقی آذربایجان گفت: نبود زیرساخت ها مهم ترین چالش هنر تئاتر در تبریز است! واقعیت این است که تمام داشته سخت افزاری تبریز در این حوزه در تئاتر شهر خلاصه می شود که خود این مجموعه نیز از استانداردهای لازم برخوردار نیست و البته به اندازه ای سطح توقعات ما پایین آمده که دیگر به دنبال استاندارد در این رابطه نیستیم چون استاندارد بودن یا نبودن یک مکان زمانی معنا پیدا میکند که شما چندین سالن نمایش داشته باشید و در بین این ها آن تعدادی را که استانداردهای لازم را دارد، سوا کنید.
سیروس مصطفی افزود: در سال های قبل نیز در این شهر کم نمایش فاخر نداشته ایم که عمدتا به دلیل نبود فضای مجازی و ضعف در اطلاع رسانی آن گونه که باید بروز ونمود نداشته اند!
این نویسنده و کارگردان در رابطه با اینکه آیا چنین آثاری می تواند سمت و سوی فیلمنامه ها و نمایش ها را از طنز سخیف به آثار فاخر ببرد یا نه گفت: طنز از ابتدا بوده و مسیر خودش را طی می کند و کوتاهی که در این رابطه صورت گرفته آن است که ما نتوانسته ایم انواع نمایش های طنز را داشته باشیم تا به مخاطب حق انتخاب بدهیم. اگر خانواده ای بخواهد با در نظر گرفتن ملاحظات فرهنگی خود از بین آثار طنز به دنبال گزینش یک اثر مفرح و طنز باشد، چنین امکانی برایش فراهم است؟
سیروس مصطفی در پایان افزود: اینکه یک موضوع نمایش نامه در یک شهر مجوز می گیرد و در شهر دیگری نه، برمی گردد به شرایط فرهنگی و اجتماعی هر منطقه و امری طبیعی است چون شرایط ذکر شده در هر نقطه از کشور با هم فرق دارند! احتمالا آن حساسیت های فرهنگی که در تبریز وجود مثلا در تهران وجود نداشته باشد و از این رو هر شهری محدودیت های خاص خودش را دارد و به نظرم نرمال است.
نتیجه گیری: به نظر می آید هنر تئاتر تبریز از دو مشکل اساسی رنج می برد، به جهت کمی و قلیل بودن آثار باید به دنبال حل مشکلات سخت افزاری و حل معضل نبود سالن تئاتر بود و می طلبد تا مسئولان فرهنگی شهر تدابیری جدی در این رابطه بیاندیشند، البته بحث جانمایی سالن نمایش جدید باید در اولویت امر باشد تا مثل وضعیت فعلی ساختمان تئاترشهر در محلی واقع نشود که نه پارکینگ داشته باشد و نه امکان پارک خودرو! در گام بعدی می توان با حضور چهره های جدید و تحصیلکرده و توانمند که عمدتا ملاحظات بی مورد را بر نمی تابند در راستای تقویت نمایشنامه ها و غنا بخشیدن به آنان نیز قدم های مثبتی برداشت./

About Author