سایه نامهربانی بر پیکره رسانه!

ساقی آذربایجان/

تقارن زمانی روز خبرنگار امسال با عاشورای حسینی مجالی را برای تحلیل فضای رسانه ای کشور و استان فراهم آورد و می تواند بستری برای وام گرفتن از حوادث این حادثه عظیم برای پیشبرد اهداف واقعی رسانه باشد.
دنیای امروزی مؤلفه‌های نسبتا پرشماری دارد که از جمله مؤلفه‌های سترگ و چشمگیر آن، به تعبیر فوکویی، وجود رسانه‌های قدرتمند در مناسبات نهاد‌های قدرت است.
رکن چهارم دموکراسی در جهان مدرن فعلی و در جوامع مدنی و دموکراتیزه از جمله مفاهیم پذیرفته شده ای است که حتی رهبران جوامع رادیکال نیز وجود آن را هر چند با اکراه پذیرفته اند و به‌نوعی این همان رسالت خبری انبیا بوده که بعدها در وجود شیرزن کربلا تجلی یافته است.
زینب به عنوان تنها رسانه فاجعه عاشورا می تواند نوعی الگوی رفتاری برای امر رسانه و فعالیت رسانه ای باشد. باید متوجه بود که روایتگری عاشورا به اطلاع رسانی، محدود و منحصر نشد و فراتر از آن، به افشای ظلم وجور پرداخت و مردم زمانه را امر به معروف و نهی از منکر کرد. همین ویژگی می‌تواند بهترین پارادایم و الگوی رفتاری برای اهالی رسانه باشد و فعالیت رسانه بایستی از همین منظر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. به تعبیری در کنار باورهای رایج در رابطه با نقش رسانه در اطلاع رسانی و نقد، موضوع امر به معروف و نهی از منکر هم که ریشه در باورهای عاشورایی دارد، می تواند ضمیمه رفتار یک رسانه متعهد قرار گیرد. امر اطلاع رسانی و تنویر افکار عمومی را قرآن با تعبیر نبأ عظیم یاد می کند و نبی را پیغام رسان معرفی می کند. اما متاسفانه در طول حیات رسانه در کشور ما همواره مسیری پرسنگلاخ پیش روی داشته و روزگاری سینوسی طی کرده است. سانسورهایی فراتر از قانون مطبوعات در فضای رسانه ای تبریز که به خود سانسوری تعبیر می شود، رواج فضای تعارف و مصلحت سنجی های بعضا کلافه کننده همه وهمه ، از رسانه ها، موجودات بی آزاری ساخته است که روزگار به روزمرگی می گذرانند. دام معیشت خوب تور پهن کرده و صیدهای قابل توجهی هم داشته است و ارتزاق از منابع دولتی و غیر دولتی در دراز مدت باعث شد تا زبان در کام گیرند تا خدای ناکرده عزیزی را رنجور نکنند و تیغ نقد را با شراب مصلحت سیراب کنند.
از سویی در سایه همین رویکردها این روزها ، روزنامه روزگار خوشی ندارد، از گرانی کاغذ و بی مهری دولت ها گرفته تا مخاطبی که نیازهای رسانه ای اش را در میان شبکه های اجتماعی می جوید و تعبیر هگلی از روزنامه که آن را نوعی نیایش صبحگاهی می پنداشت، جایی در میان افکار مردمان این سرزمین ندارد.
۱۷ مرداد و قربان صدقه رفتن های تکراری همه ساله و روی مخ را که کنار بگذاریم، حال رسانه خوب نیست. روز خبرنگار امسال هم آمیخته به فاجعه اخراج خبرنگاران ایرنا و حذف اینترنت رایگان وزارت ارتباطات شد تا سختی اش دو چندان شود. اخراج همکاران ایرنایی به واقع هدیه روز خبرنگار بود برای جمعی که فارغ از فضای تعارف در تامین حداقل های زندگی خود دست به عصاتر از هر صنف دیگری است و به همین القاب و عناوین پر طمطراق هر ساله مسئولان دل خوش کرده است. آنچه در ایرنا رخ داد به زعم ما در ادامه یک تصمیم بزرگ است و شاید به سایر رسانه ها هم تسری پیدا کند اما در این وادی را جوری نکوبید که بعدها بازکردنش محال آید. رسانه کورسوی امیدی برای تحقق امر توسعه و زدودن فساد از پیکره حکمرانی است، این حجم از نامهربانی و نامردی شاید از دلایل عمده روی آوردن افکار عمومی به شبکه های معاند باشد، بگذارید رسانه و رسانه ای هم نفسی بکشد که فواید آزادی بیان و رسانه‌ها به‌مراتب بیش از مضار آن است. شوربختانه ما در این سال‌ها بار‌ها شاهد این جریان تلخ بوده‌ایم که برخی سعی در به محاق بردن روزنامه و رسانه داشته اند و شاید یکی از دلایل اصلی رواج فساد سیستماتیک عدم نظارت رسانه بر مناسبات قدرت بوده است، ما شما را امر به معروف می کنیم تا منکری ناخواسته اسباب خسران آخرتتان نشود.

About Author