سوء قصد مردم به جان خود!

به قلم: وحید خدادادی

فرارسیدن نوروز و مناسبت های قبل و بعد ازآن بهترین فرصت برای مردم جهت تجدید قوای روحی و جسمی است و اساسا هر کدام از این مناسبت های ملی فلسفه ای طول و دراز دارد. در طول همه این سال ها خصوصا یک دهه اخیر این مناسبت ها دستاویزی برای سوء قصد مردم به جان خود شده و تا مناسبتی از راه می رسد کلی دستگاه اجرایی و نظامی و امنیتی به آماده باش کامل در می آیند و خیل کثیری از خانواده ها که در طول بازه زمانی جشن چهارشنبه سوری تا سیزده بدر به جهت حوادث رخ داده داغدار می شوند.
برای نمونه همین جشن چهارشنبه سوری که از راه می رسد گویی شب عملیات نظامی است. بعضا تلفات این شب با آمار مجروحین یک عملیات جنگی برابری می کند و اگر به طور دقیق آمار دهه اخیر این جشن را به جهت فوتی و قطع عضو جمع ببندید، نه تنها با رقم وحشتناکی روبرو خواهید شد، بلکه می توان پی برد که مردم ما از خطرناک ترین بلایای غیر طبیعی نسبت به جان خویشتن اند. امسال هم علی رغم هشدارهای رسانه ای باز مردم همیشه در صحنه حماسه آفریدند که باز بودند کودکان و بزرگسالانی که بدلیل انفجار مواد محترقه یا عضوی از بدن خود را از دست دادند یا کلا بدرود حیات گفتند. آسیب های اجتماعی این جشن به حدی رسیده که بعضا و در کنارآموزش های فرهنگی برخورد های قهرآمیز هم لازم می نماید.
اگر از تلفات جشن چهارشنبه سوری جان سالم بدر ببرید، مصیبت دیگری به نام سفرهای نوروزی و داستان تکراری وهمه ساله تصادفات جاده ای در انتظارتان است. امسال هم چنانکه قابل پیش بینی بود آمار تلفات جاده ای در سفرهای نوروزی بسیار بالاست و فرقی هم نمی کند اگر نسبت به سال گذشته کاهش احتمالی داشته باشد، چرا که به جرات می توان گفت نه کاهش ها ناشی از یک برنامه هدفمند است و نه اساسا مقایسه های کمی روی کاغذ و کاهش های احتمالی از عمق دردناکی این فاجعه می کاهد! آمار پلیس راهور حکایت از فوت ۷۶۶ نفر از مسافران نوروزی در اثر تصادفات در جاده ها و شهرها و مصدومیت ۱۶ هزار نفر دارد. اگر بخش قابل توجی از فوتی ها را رانندگان خودروها در نظر بگیریم حساب کنید چند خانواده ایرانی قرار است در سال جدید بدون سرپرست خانوار زندگی کنند!؟ تازه طبق گفته های پلیس راهور احتمالا این آمار قطعی نیست و در صورت جمع زدن با آمار پزشکی قانونی رقم بالاتر هم خواهد رفت! حال اگر بخواهیم دلایل این تصادفات را بررسی کنیم، به نتایج جالبی دست خواهیم یافت که نشان از بی رحمی مردم ما نسبت به جان خود دارد.
عدم توجه به جلو، سرعت و سبقت غیرمجاز و خستگی و خواب آلودگی سه عامل اصلی تصادفات معرفی شده اند. عموما خانواده ها با یک راننده عازم مسافرتی می شوند که بعضا چند صد کیلومتر راه را باید طی کنند و طبیعی است که بدون استراحت، با این وضع فیزیکی جاده ها و کیفیت قوطی حلبی هایی که به نام خودروی ایرانی دست مردم داده می شود، همه ساله شاهد فاجعه ای هستیم که نه تنها بخش هایی از دستگاه های اجرایی و انتظامی را درگیر خود می نماید، بلکه آسیب های جدی روانی و مالی بر خانواده ها تحمیل می نماید. به تعبیری برخی از خانواده ها عمدا از مناسبت های ملی و تعطیلات برای خودکشی استفاده می کنند و تدبیری هم در این رابطه اندیشیده نمی شود. بارها پلیس هشدار داده که خودروی بنجلی مثل پراید مخصوص تردد درون شهری است و مناسب برای مسافرت های جاده ای نمی باشد و نه گوش تولید کنندگان به این مهم بدهکار است و نه مردم وقعی به آن می نهند. به نظر می رسد به جای آمار فوتی سفرهای نوروزی باید نوشته شود آمار خودکشی در تعطیلات نوروز! /

About Author