سونامی نابودی نسل جوان!

اختصاصی ساقی آذربایجان/ ناصر سعیدی

اعتیاد به موادمخدر دردی پنهان با نقشی آشکار، خانمان‌سوز و وحشتناک. قصه روز، سرمشق کسالت‌های ریز و پی در پی! قدرتمندترین پدیده که تمام هماوردها را جا گذاشته، غولی سرکش و بی‌مهار که لگدکوب می‌کند. دودی که رنگ‌ها را دگرگون و سیماها را زیر و رو می‌نماید. از عجایب این که از تنگ‌ترین روزنه این راه، کشتی با بارش هم عبور کرده است! بلایی مرموز که از پیران و جوانان عبور کرده و به کودکان رسیده، جنسیت را درنوردیده! دریغ آنجاست که تیر ترکش اعتیاد از کانون عاطفی خانواده هم می‌گذرد و خراشی عمیق در شالوده و سازمان این نهاد وزین ایجاد می‌کند.
این بلا در همه اجتماع آدمی سرک می کشد و می‌رود با خون همدم می‌گردد و در آنجا یواش و ماهرانه در نطفه‌‌بندی کودک رسوخ و انعقاد و انتظام بقا را به هم می‌ریزد. به این نشان که بی‌بند و باری در اجتماع نمایان می‌گردد. چه بسیار آدم‌های قدر، مغرور و بی‌همتایی را که تابه حال به درهم ریختگی کشانده و به عزلت‌نشانده است. زنی عفیف با حجب و حیا اما قهراً پشت به دیوار زده و برای پشیزی دست به دامن این و آن می‌شود او مظلومی است که ظالمش دود است. جوانی که دندان‌هایش بی‌فروغند و زانوی غم در بغل گرفته و لحظاتی چشمانش میل به خاموشی می‌رود. زندگی ندارد همه‌اش ممات است و خیلی سال‌ها پیش دفن شده و در گورستان ابدی خود جای گرفته!
در جامعه ما این فراوان درد کم نیست. انفجار آتشفشان خاموش اعتیاد، فورانش نزدیک نزدیک، تر و خشک نمی‌کند اول می‌سوزاند و بعد خبر می‌کند.
هشدار که فردا دیر است!
نگذارید و نگذاریم که دایره این مصیبت هر روز بزرگ و بزرگ‌تر گردد، که چندی نمی‌گذرد. بی‌محابا تمام محیط و هم مساحت‌ها را در بر خواهد گرفت و قهراً ما هم جزئی از این هندسه خواهیم شد پیشگیری خیلی خیلی بهتر و آسان‌تر از درمان است.
اعتیاد ارمغانی است که به کوچک و بزرگ، تحصیل کرده و بی‌سواد، فقیر و غنی و کارگر و کارمند و رئیس رحم نمی‌کند و هر کسی ممکن است به تور این شیاد خاموش بیفتد. اکنون آرام آرام مواد مخدر صنعتی با ویژگی‌هایی چون ارزان‌بودن، بی‌بو بودن استعمال آسان و سرخوشی جای مواد سنتی را می‌گیرد.
۱۶۰۰ ماده شیمیایی و خطرناک در جهان تولید می‌شوند که سود خالص آن ۵۰۰ میلیارد دلار و حداقل تجارت آن ۱۵۰۰ میلیارد دلار است تجارتی هنگفت که سرمایه‌های انسانی و مالی هنگفتی را نابود می‌کنند.
ایران، مبارز بزرگ این میدان است میدانی که خطرناک‌تر از میدان مین و توپ و گلوله است و دشمن از هزاران هزار کیلومتر آن طرف‌تر، حریم این خانه‌ها را نشانه رفته است.
گاهی توپ و گاهی از خماری لول می‌شوند و در لابه‌لای شمشادها آهنگ خمیازه سَر می‌دهند به قولی دود آغشته به «گل» و «سیگاری» را به هوا می‌فرستند فضایی‌اند اما روی زمین سیر می‌کنند.
جای جای این فضا رمزآلود و کلید بوستان گل‌ها در دست برخی «شوتی‌ها» است.
شوتی‌ها نام برخی از فروشندگان گل و سیگاری است که توسط فضایی‌ها این گونه نامیده می‌شوند. چون آن‌ها شوت و گل را وارد شش مصرف‌کنندگان می‌کنند هر کدام در عالمی سیر می‌کنند و اغلب جوان و کم سن و سال هستند و به واسطه تجربه هیجان و سرخوشی‌های زودگذر و کاذب گرد هم آمده‌اند تا اوقات‌شان را با گل گفتن و گل کشیدن سپری کنند و برای لحظاتی به مشکلات دنیا بخندند. به گفته اکثر مصرف‌کنندگان این حس خوب فقط در روزهای اول مصرف وجود دارد و بعد از آن دیگر هیچ خبری از سرخوشی کاذب نیست. البته نباید از ناآگاهی جوان‌ها چشم‌پوشی کرد خیلی از آنها واقعاً این گیاه را ماده مخدر فرض نمی‌کنند و بر اساس شنیده‌ها از دوستانشان که اعتیادآور نیست و ضرری به مصرف‌کننده نمی‌رساند به مصرف این ماده مخدر روی می‌آیند.
داشتم در پارک قدم می‌زدم بوی سیگار و گل به مشامم می‌آمد بعد از گذشت مدتی یکی از جوان‌ها که سیگاری بر لب دارد آهسته به من نزدیک می‌شود و می‌گوید دنبال شوتی می‌گردی؟ اوستا نیست اما من هستم می‌توانم سوخت موشکتو تأمین کنم تا حداقل به ماه برسی و از بالا به ما نگاه کنی.
وقتی جواب خاصی نمی‌گیرد دوباره می‌گوید مثل اینکه ما رو قابل نمی‌دونین یا اهل فضانوردی نیستی به هر حال در پارک هستم اگر خواستی کافیه بلند سرفه کنی تا به سرعت بیایم. متأسفانه سن اعتیاد و مصرف موادمخدر به سنین نوجوانی رسیده و شاهد استعمال مواد مخدر توسط نوجوانان ۱۴ یا ۱۵ ساله بوده‌ام.
از تمام جوانان می‌خواهم گوشه و کنار خیابان‌ها و زیر پل‌ها و داخل پارک‌ها را نگاه کنند. وضعیت زندگی معتادان را زنگ خطر و تلنگری برای خود بدانند و هیچ‌وقت در مرداب اعتیاد وارد نشوند. اعتیاد مردابی است که وقتی به آن فرو می‌روی، خروج از آن بسیار سخت است و عزم و اراده آهنین می‌خواهد.
عوامل عصبی که در روی آوردن افراد به مواد مخدر سهیم هستند عبارتند از:
معاشرت با معتادان، پاشیدگی نظام خانوادگی، بیکاری و فقر اقتصادی، اعتیاد والدین، خستگی ناشی از کار فکری، رشد شخصی، نداشتن اراده قوی، عدم آگاهی فرد از مضرات مواد مخدر، کنجکاوی، کمبود اعتماد به نفس، کمبود محبت از طرف والدین، افراط در محبت و جلوگیری از رشد استقلال فردی، محدودیت بیش از حد تبعیض بین فرزندان، اعتیاد یکی از افراد خانواده، فرهنگ محل زندگی، ارتباط با افراد ناباب، دسترسی آسان به مواد مخدر، نداشتن مهارت‌های اجتماعی از جمله نه گفتن.
کم یا زیاد، تفننی یا دایمی، محرک یا مخدر فرقی نمی‌کند مهم این است بدانیم مصرف مواد به هر شکلی موجب اعتیاد می‌شود چه دیداری غم بارتر از دیدن هزاران هزار تیره روزی که درون لوله‌های سیمانی زیر پل‌ها، حاشیه خیابان‌ها و کوچه‌ها، پارک‌ها و … می‌لولند و در باتلاقی از لای و لجن و آلودگی و کثافت گذران می‌کنند تا باری به هر جهت بمانند و زنجیره تیره‌روزان بی‌سرپناه که محصول ناهنجاری‌های اجتماعی می‌باشند را امتداد بخشند.
اینها و هزاران نمونه دیگر از عقب‌ماندگی‌ها ارمغان شوم استعمار سیاه است که گاهی رنگ بدن و نژاد و گاه فقر فرهنگی را دستاویز غارت و چپاول خویش می‌سازد.
آمار بیش از میلیون‌ها نفر افیون‌زده در کشور بسی گزنده و دردناک است و جای بسی تأسف است که اربابان تولید و توزیع این مواد تنها در سودای زراندوزی‌اند و بس! خون میلیون ها انسان دربند را قطره قطره می‌نوشند و خود را نیز هر از چندی ریاکارانه از گردانندگان و متفکران سمینارهای جهانی مبارزه با این سموم کُشنده استعمار جا می‌زنند. در حال حاضر معضل اعتیاد نوجوانان یک واقعیت عینی است و به یقین هیچ‌کس در جامعه نمی تواند منکر این مسئله ملموس بشود. دیدن واقعیت به معنی اعتراف به وجود آن است و بالطبع تعمق و تأمل بیشتر را در جهت توجیه و تبیین و بررسی بی‌طرفانه و علل رشد آن می‌طلبد.
در این برهه بسیار حساس و پر فراز و نشیب از تب این بیماری مهلک بر هر انسان آگاه و روشن و اندیشمند و سازنده فرض و واجب است که به این بغرنج اجتماعی و بحران روانی بیندیشد و درصدد التیام این زخم مزمن و کشنده برآید و توجه داشته باشیم که زدودن شاخه‌ها و برگ‌های این بیماری به منزله روئیدن جوانه‌های تازه است و بر مسئولین است که با کمک نیروهای از جان گذشته و منسجم به یاریشان بشتابد.
حال این نوشته را به تمام کسانی که با همه تار و پور هستی‌شان با این پدیده شوم اعتیاد مبارزه می‌کنند تا خود را از این منجلاب پلید رها سازند و به همه عزیزانی که در راه اطلاع‌رسانی ، پیشگیری و درمان معتادان این مرز و بوم با تمام وجودشان زحمت می‌کشند تا جامعه‌ای عاری از معتاد و اعتیاد داشته باشیم تقدیم می‌نماییم.
آری! می‌خواهیم از پدیده شوم اعتیاد که در کمین نوجوانان و جوانان ما نشسته سخن بگوییم که فصل بهار زندگی آنان را تبدیل به خزان می‌کند .حال بایستی پیشگیری را بر درمان ترجیح داد قبل از اینکه تیشه به ریشه‌ها بخورد و هزاران فاجعه دیگر روی دهد. این یک اصل ثابت شده است که پیشگیری همواره بهتر و آسانتر از درمان است پیشگیری از ابتلای افراد جامعه یعنی جلوگیری از تحمیل هزینه‌های سنگین به اجتماع، ابتلاء افراد به ایدز و بیماری‌های دیگر، کاهش بازدهی نیروی کار و نوع جرم و جنایت ،از هم‌گسستگی کانون خانواده ودر معرض تهدید قرارگرفتن نسل بعدی است.
راهکارهای پیشگیری از سوءمصرف مواد در نوجوانان به شرح ذیل می‌باشد:
موضعی سخت‌گیرانه و کنترل شدید داشته باشید و در این زمینه اصلاً کوتاه نیایید، آرام باشید و بگذارید تجربه کند، خودش متوجه ضررهای آن شده و دیگر مصرف نمی‌کند، هیچ‌گاه نباید مطمئن باشید که فرزندتان در برابر این تهدید اجتماعی در امان است، دانش و اطلاعات خود را افزایش دهید، عوامل محافظت کننده فرزندتان در برابر مواد را گسترش دهید، بر فعالیت فرزندتان نظارت مستمر و صحیح داشته باشید. ارتباط صمیمی و نزدیکی با فرزندان‌تان برقرار کنید، با فرزندان تان صحبت کنید. به خاطر داشته باشید که هدف شما آن نیست که خودتان رفتار فرزندتان را عوض کنید چون امری غیرممکن است هدف شما این است که فرزندتان را تشویق کنید تا با حمایت شما به این موضوع دست یابد که رفتارش را تغییر دهد اگر متوجه شدید که فرزندتان درگیر مسایل مربوط به مواد مصرف آن شده است به جای سرزنش او سعی کنید به او نزدیک شده و با فراهم‌نمودن حمایت کافی و جلب کمک‌های همه اعضای خانواده درصدد حل مشکل برآیید.
بر پایه مشاهدات بی‌شمار خود به این نتیجه رسیدیم که خانواده در مجموع علل و معلول‌های گوناگونی که در موضوع اعتیاد به مواد مخدر مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته بودند دارای برترین نقش می‌باشد.
حال در وضع بسیار بحرانی قرار گرفته‌ایم زیرا ظاهراً مصرف موادمخدر هر چه بیشتر شکل مد روز به خود می‌گیرد مانند لباس و یا موسیقی که جوانان برای پذیرفته‌شدن در گروه همسالان خود را با آن منطبق می‌سازند. آنچه روشن است این است اعتیاد که در کشور ایران ریشه دوانیده و دیوار خانواده‌ها را در هم شکسته و مرزهای سنی را درنوردیده است که معتادان خود ده‌ها دلیل و برهان بر معتادشدن‌شان اقامه و ارائه می‌نمایند که خود جای بحث است.
چرا بالاترین کشفیات مواد مخدر متعلق به ایران است؟
افزایش مرگ و میر معتادان ایران خود دلیل شدت این طوفان و بحران از دو سو می‌باشد ایران بالاترین مقام مصرف‌کنندگان مواد را در جهان دارد. هم اکنون هزاران دام و تله با هزاران صیاد در رنگ‌ها و انگ‌های مختلف جوانان ساده‌دل و زودرنج و شخصیت‌گرا و آرامش‌طلب و ستیزه‌جو، خسته و تب‌آلوده از محیط خانه و مدرسه را زود شکار می‌کنند و به دام و کام خود می‌کشند. حال بر والدین است که در این وادی پر خطر خانه را امن و خانواده را آرام و خود چراغ راه جوانان خویش باشند و مانند دوستی مهربان پای صحبت جوانان خویش باشند. هر روز ۱۰ تا ۱۵ نفر از معتادان در کنار خیابان‌ها می‌میرند .میلیونها ایرانی با مشکل اعتیاد خود یا اطرافیان خویش دست به گریبانند .۵۸ درصد معتادان توسط دوستان ناباب به دام اعتیاد افتاده اند سیگار دروازه ورود به شهر اعتیاد است.
ارائه باورهای غلط و فریب‌های فرهنگی زمینه مصرف موادمخدر و روان گردان‌ها را در جامعه به ویژه بین جوانان فراهم می‌سازد و از جمله باورهای غلط نسبت به مواد مخدر عدم اعتیادآوری و بی‌عوارض‌بودن موادمخدر صنعتی، غلبه بر استرس و مشکلات روانی، کسب انرژی مضاغف به واسطه مواد صنعتی افزایش قوای جنسی، افزایش تمرکز و خلاقیت شب‌بیداری و تسهیل درس خواندن و بی‌تفاوت شدن نسبت به مشکلات است.
از دیگر راه‌های پیشگیری از اعتیاد، آموزش مهارت‌های خودمراقبتی مانند تقویت اعتماد به نفس و آموزش گفتن نه در مقابل بعضی از خواسته‌های نابه‌جا، آموزش معایب مواد مخدر، آموزش معایب مصرف ناصحیح برخی داروها، صبور بودن، در برابر مشکلات زندگی و دادن مسئولیت به آنها، احترام به احساسات و عواطف آنها، ثبت نام در کلاس‌های ورزشی و هنری حمایت روانی، شناخت دوستان نوجوان و …
و این را هم بدانیم نوجوانی که معتاد است چه آینده‌ای پیش رو خواهد داشت؟ دزدی و قتل و اعدام؟ مرگ در کنار خیابان؟ پس امید و آرزوهای پدر و مادرش چه می‌شود؟ دانشگاه؟ شغل خوب؟ ازدواج؟ فرزند؟ در حقیقت ما نیازمند عزمی ملی هستیم که همه نهادها و سازمان‌ها کنار یکدیگر دست به دست هم و یکسو برای برقراری پیشگیری سطح یک اقدام کنند. متأسفانه ما در کشور پیشگیری سطح دو را هم نداریم. پیشگیری سطح دو به این معنا است که اگر یک فرد در موقعیتی خطرناک قرار گرفت قبل از اینکه آسیب ببیند تحت حمایت قرار گیرد. برخی از خانواده‌ها هم گمان می‌کنند پرداخت پول بی‌حساب و کتاب و زندگی مرفه می‌تواند مانع آسیب فرزندانشان شود و داشتن پول برای زندگی فاکتور خوبی است اما همیشه داشتن پول به عنوان یک امکان حمایتی حافظ سلامت نیست. آنچه در خانواده می‌گذرد مهم است و اگر از نظر روانی حمایت نشوند آسیب می‌بینند و واقعیت این است که شرایط جامعه روز به روز سخت‌تر و دشوارتر می‌شود و ما برای پیشگیری از آسیب‌های ناشی از این دشواری‌ها باید ابزار حل مسئله را داشته باشیم.

About Author