شرافت مان را با پول و غذا معامله نکنیم

پس از قریب به ۵۴ سال نوشتن هنوز وقتی قلم برمی دارم و در برابر کاغذ سفید قرارمی می گیرم احساس می کنم در محکمه در برابر یک قاضی سخت گیر قرار گرفته ام و باید مواظب هر کلمه خود باشم پس احتیاط می کنم. این درسی است که همه کسانی که قلم می زنند و در یک تریبون عمومی قرار می گیرند باید از برکنند .
من البته نه صاحب سخنم نه ایده پرداز. فقط و فقط یک روزنامه نگار ورشکسته ام که مملکتش را دوست دارد و برای وضع پیش آمده می سوزد. حالا برگردیم بر سر اصل مطلب. دیشب خواب آشفته ای دیدم و از خواب پریدم .سکوت خانه گوشم را تیز کرد به صدای بارانی که می بارید از اضطراب کارهای مانده و کتاب های نخوانده دیگر خوابم نبرد و شروع کردم به نوشتن. این خطها را برای این یادداشت نوشتم و خط زدم تا رسیدم به خواب آشفتگی صبح و پشت میز نشسته ام و خواب آلوده کلمات را پشت هم ردیف میکنم تا معنایی بسازم.در حال فکر کردن بودم که چه بنویسم و چه ننویسم.صدای تلفن همراهم به گوشم رسید. با دیدن شماره تماس گیرنده متوجه شدم که یکی از دوستان روزنامه نگارم می باشد از من پرسید به چه کسی باید رای داد؟ گفتم باید به این سوال پاسخ دهید که چرا باید رای داد؟ اگر این چالش حل نشود مشارکت حداکثری شکل نخواهد گرفت باید برای مردم توضیح داده شده و تبیین شودانتخاب نمایندگان حقی است که از نظر قا نون اساسی، حقوق شهروندی، تکلیف شرعی و موضوعات اجتماعی به آن ها داده شده است تا با انتخاب نماینده خود در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های نظام و پایه هایی که در نظام مردم سالاری دینی تعریف شده است مشارکت بالایی داشته باشند به همین دلیل مردم باید در پای صندوق های رای حاضر شوند.
نماینده مردم باید تقوا داشته باشد تقوایی که مشمول گزاره سیاسی می شود زیرا نماینده متقی در مسیر درست حرکت میکند و منافع شخصی را بر منافع ملی ترجیح نمی دهد. به نظر بنده هم انتخاب کنندگان و هم انتخاب شوندگان مسئولت هایی بر عهده دارند که باید آنها را به نحو احسن انجام دهند. مردم باید نماینده ای انتخاب کنند که مسئولیت پذیر و متعهد به مردم و نظام باشند یعنی به نمایندگی به عنوان محل درآمد زایی و حفظ منافع مادی نگاه نکنندبلکه به تعهد و سوگندی که در قبال مردم و کشور یاد کرده است پابند باشد مردم هم باید به نمایندگانی رای دهند که ظرفیت نمایندگی را داشته باشد یعنی فقط پشت صندلی ننشیند و در رای دادن برای حل مشکلات مردد نشود بلکه با تکیه بر دانش و توانایی های لازم امور کشور را تعیین کنند اینجا این سوال مطرح میشود که چه نرخ مشارکتی برای انتخابات آتی مطلوب است. متاسفانه آنچه تا حالا مطرح شده است بین ۳۰ تا ۵۰ درصد بوده است و برخی مانند محمد رضا باهنر بدون ارائه استدلال به نرخ مشارکت بعضی از کشورها اشاره می کنند و در مقایسه آنها با نرخ مشارکت ایران ،نرخ مشارکتی ۳۰یا۴۰ در صد را مطلوب تلقی می کنند. در حالی که در همین همسایگی ما کشورهایی مثل ترکیه و پاکستان با نرخ مشارکت بالای ۸۰ درصد و ۶۰ درصد قرار دارند در حالی که در پاکستان سن رای ۲۱ سال است همچنین وقتی شما در دوره ی یازدهم مجلس میانگین نرخ مشارکت ۴۲ درصد را دارید چگونه۳۰ درصد را مطلوب میدانید!
همچنین میانگین مشارکت در پنج دوره قبلی مجلس خبرگان ۵۷ درصد و در آخرین دوره آن ۶۲ درصد بوده است و پر واضح است که مشارکت زیر پنجاه درصد اصلامطلوب نیست و باید در مدت کمی که در اختیار است بهترین تدابیر را برای کسب نرخ مشارکت مطلوب اتخاذ نمود. دوازدهمین دوره انتخابات مجلس تا دوروز دیگر برگزار می شود. آمارهای جمعیتی نشان می دهد که ۵۹ میلیون نفر از مردم در این دوره واجد شرایط لازم برای شرکت در انتخابات هستند در دوره گذشته که بیست و چهار میلیون و پانصد هزار نفر یعنی حدود ۴۳ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت نموده اند.اکنون این سوال مطرح است در این دوره چند درصد مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد؟ تحلیلگران تعداد شرکت کنندگان در انتخابات کشورها را یکی از شاخص ها توسعه رسمی و اجتماعی رضایت مردم از حاکمان و همبستگی ملی تلقی می کنند . برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات روش های مختلف تبلیغی و تشویق مردم توسط احزاب سیاسی به کار گرفته می شود تا آمار حضور مردم در پای صندوق های رای افزایش یابد در این دوره گفته شده که برای هر حوزه انتخابیه نسبت به دوره های قبل کاندیداهای بیشتری با سلایق متفاوت تایید صلاحیت شده اند تا قدرت انتخاب مردم افزایش یابد که امری مثبت است اگر در مجموع و درکلیت به انتخابات نگاه کنیم وقتی مصوبات مجلس و قوانین تصویب شده باعث رفع دغدغه ها و مشکلات مردم و افزایش رضایتمندی و رفاه عمومی نشده باشد مردم از خودشان می پرسند چرا در انتخابات شرکت کنیم؟مشارکت ما در انتخابات و پای صندوق های رای رفتن چه تاثیری در زندگی ما دارد؟به همین دلیل هم است که تعدادی در انتخابات مشارکت نمی کنند.
مردمی که عمیق تر با مسائل کشور و نیازها و چالش های موجود آشنا هستند انتظار دارند که موضوعات مهمی مثل گرانی های افسارگریخته ،تورم ، بیکاری ،مهاجرت تحصیل کردگان ،عدم درآمد کافی شاغلین ،رانت خواری و فساد ،شایسته سالاری به جای رابطه سالاری،کاهش ازدواج و فرزندآوری ،بیکاری جوانان عدم وجود شغل مناسب برای تحصیل کردگان مورد توجه و دقت نظر کاندیداها قرار گرفته و بازگو شود و تجزیه و تحلیل گردد و برای آنها خارج از شعارهای مرسوم طرح و برنامه داشته باشد و با اعداد و ارقام راه حل عملیاتی ارائه دهند.
کسانی که می خواهند از مردم رای بگیرند و به مجلس بروند باید صمیمانه و صادقانه به دنبال رفاه مردم و عزت و اقتدار کشور باشند و برای تشکیل دولتی توانمند و مردم گرا و پاکدست به فکر چاره و راهکار باشند البته که مردم نیز به دنبال چنین نمایندگان درد آشنا و دلسوزانی برای تصدی امور کشور هستند و برای انتخاب آنان پای صندوق رای خواهند آمد و درصد مشارکت زیاد خواهد شد و غرور و سربلندی کشور به شایستگی تحقق پیدا می کند در غیر این صورت میزان مشارکت باز هم کاهش خواهد یافت.
اگر از میزان مشارکت در انتخابات اسفند رضایت نباشد شاید ایران نیز به جمع آن ۲۲کشوری بپیوندد که قانون رای گیری اجباری دارند .در میان قریب به ۲۰۰ کشور جهان جمعی از کشورهای آمریکای لاتین از جمله برزیل ،آرژانتین اکوادور،پرو و گونه به همراه استرالیا،سنگاپور ،کره شمالی و چند کشور دیگر قانون رای اجباری دارند بدین ترتیب که شرکت در انتخابات را بیش از آنکه یک حق تعریف کنند یک وظیفه تلقی می کنند و برای شهروندان در صورت عدم شرکت در انتخابات و عدم انجام وظیفه محرومیت از برخی خدمات اجتماعی و جرایم مالی در نظر گرفته اند./ به قلم: ناصر سعیدی

 

About Author