پرش های ۸۰ مرتبه ای قیمت مسکن در ۴۰ سال گذشته

اگر نگاهی به ليست آرزوهای –گروه زيربنايی ايرانی ها بياندازيم در صدر و ابتدای اكثر افراد اين ليست آرزوی خانه دار شدن به چشم می خورد. آرزويی كه تا چند سال پيش چندان دور به نظر نمی رسد. اما با بی تدبيری دولت گذشته برای تعداد قابل توجهی از ايرانيان تبديل به رويايی دست نيافتنی شده است. در طی اين سال ها هميشه حل معضل مسكن در اولويت اول وزارتخانه راه شهرسازی بوده و وزيرانی كه به ساختمان وزارت راه و شهرسازی رفت و آمد كرده اند همه و همه قول تحول و وعده خانه دار شدن به مردم دادند. اما از اين وعده ها تا به امروز تنها تصاوير كلنگ زنی های وزرا برای مردم به يادگار باقی مانده اند و همچنان اين مردم نجيب در انتظار خانه دار شـدن به سـر می برند. روز سه شنبه وزير پيشنهادی مسكن قول ساخت ساليانه يـك ميليـون مسـكن را داده اسـت كه اين عـدد از نظر برخی كارشناسان باورنكردنی قلم داد شده است.
در همين خصوص بيت الله ستاريان كارشناس اقتصاد مسكن، ساختار اقتصاد دولتی را به اسب مرده تشبيه كرد و گفت: احداث يك ميليون واحد فقط در يك سال نياز به ۴۰۰۰ هزار ميليارد تومان يعنی منابعی بيش از نقدينگی موجود در كشور دارد؛ سوال اين است كه آيا چنين منابعی در اختيار داريم و آيا ساخت سالانه يك ميليون مسكن به ذهن دولتهای قبل نرسيده بود؟ ستاريان اظهار كرد: بازار مسكن طی حدود ۴۰ سال گذشته ۷۰ تا ۸۰ مرتبه دچار پرشهای قيمتی شده است. قيمت ارز و طلا هم مرتبا بالا رفته اما عجيب است كه كسی به ريشه يابی معضل توجه نمی كند. دلار از ۷ تومان به ۲۵ هزار تومان، سكه از ۷۰ تومان به ۱۲ ميليون تومان و مسكن در شمال تهران از متری ۵۰۰ تومان به بالای ۱۵۰ ميليون تومان رسيده است. علت چيست؟ دولت سازندگی، اصلاحات، احمدی نژاد و روحانی قطعا با اين ديدگاه نيامدند كه قيمت ارز را چند برابر تحويل دولت بعد بدهند.ضریب هوشی دولتمردان ما از متوسط جهانی بالاتر است اما …وی افزود: همه دولت ها با این ادعا آمدند که می خواهیم پول ملی را تقویت کنیم، مشکل مسکن را حل کنیم، شغل به وجود بیاوریم، تورم را کنترل کنیم و سطح رفاه را بالا ببریم. ناتوان هم نبودند؛ ضریب هوشی دولتمردان جمهوری اسلامی از متوسط جهانی بالاتر است. دولت سیزدهم نیز قطعا با نیت خیر آمده و قصد خدمت دارد. اما سوال این است که چقدر می توان به تحقق وعده هایی مثل کنترل تورم و ساخت سالیانه یک میلیون واحد مسکونی امیدوار بود؟ این کارشناس اقتصاد مسکن، ریشه اصلی معضلات اقتصادی را دخالت دولت در تمام سطوح اقتصادی دانست و گفت: دولت هم می خواهد نقش سیاسی و امنیتی داشته باشد و هم اقتصاد و تجارت را در اختیار بگیرد؛ در حالی که این دو موضوع در تعارض با یکدیگر هستند. یک ضرب المثل سرخ پوستی می گوید باید از اسب مرده پیاده شد. حالا یکی می گوید من زین قشنگی آورده ام، یکی می گوید من شلاق خوبی دارم. اقتصاد دولتی مثل اسبی مرده ای است که حرکت نمی کند. ته چنین اقتصادهایی بن بست است و اگر آقای رئیسی مسیر خود را تند برود زودتر به بن بست می رسد.
دولت انحصار و امضاهای طلایی در اختیار دارد ستاریان تاکید کرد: یک بار برای همیشه تکلیف را مشخص کنیم که آیا اقتصاد ما دولتی است یا خصوصی؟ چرا دولت باید انحصار و امضاهای طلایی در اختیار داشته باشد. چرا باید همه معادن زیر یوق دولت باشد و مردم از آن بی بهره بمانند؟ نقش باید نقش حاکمیتی و تسهیلگری داشته باشد و مالیات بگیرد. دولت ما هم دولت است هم تاجر و هم تولیدکننده. شهروندان وقتی پای صندوق رای می روند دولت انتخاب می کنند نه تاجر. وی با بیان اینکه در سیستم اقتصاد دولتی مسئولیتهای سنگین به راحتی در اختیار افراد قرار می گیرد گفت: در دنیا وقتی می خواهند مدیر یک پالایشگاه را انتخاب کنند با وسواس، سوابق و تخصص فرد را ارزیابی می کنند و نهایتا فردی با دهها سال تجربه را در راس آن مجموعه قرار می دهند. اما در ایران با یک یادداشت، مدیرعامل فلان پالایشگاه منصوب می شود. می آییم یک نفر را بر اساس وجوه سیاسی و غیره، بالای سر تولید و تجارت کشور می گذاریم.این کارشناس اقتصاد مسکن با بیان اینکه نیمی از اقتصاد کشور در صنعت ساختمان قرار دارد گفت: ما هنوز به اهمیت بخش مسکن در اقتصاد ملی پی نبرده ایم. بیش از ۵۰ درصد مردم در مشاغل و حرفه های مختلف به نوعی به بخش مسکن مرتبط هستند. بنابراین بخش مسکن از جنبه های فنی، اقتصادی و اجتماعی دارای اهمیت است. اما برای چنین حوزه سنگینی فقط یک معاونت در وزارت راه و شهرسازی ایجاد کرده ایم و انتظار داریم بخش مسکن که نیمی از اقتصاد کشور را شامل می شود مدیریت کند. نقش وزارت اقتصاد در بازار مسکن چیست؟ تقریبا هیچ نقشی ندارد. در حالی که مهمترین عامل نوسانات بازار مسکن، تاثیرپذیری ازتلاطمات اقتصاد کلان است. به گفته ستاریان، این اقتصاد و حکمرانی که با چسب دوقلو به هم چسبانده شده مرده است. هر کاری هم بکنید نتیجه اش بهتر از آنچه امروز می بینیم نخواهد شد. اگر تمام نخبگان جهان را هم در این ساختار اقتصاد تماما دولتی جمع کنیم کاری از پیش نمی برند. طی چهار دهه خروجی این اقتصاد، تورم مسکن، دلار، طلا و بورس بوده و اگر آقای رئیسی می خواهد موفق شود باید این ساختار را تغییر دهد. در آن صورت شاید هشت سال بعد نرخ دلار را با قیمت معقولی به دولت بعدی تحویل دهد و امیدوارباشیم که ۱۰ تا ۱۵ سال آینده توسط دولت آینده اقتصاد کشور در مسیر پیشرفت قرار بگیرد.وزارتخانه توان کنترل بازار مسکن را ندارد .
وی یادآور شد: فکر نکنیم دولتهای قبلی بی عرضه بودند. نه اینطور نیست؛ دولتها هیچ فرقی با هم ندارند. هر وزیری در حوزه مسکن بیاید ساماندهی بازار مسکن نه تنها از قدرت او بلکه از قدرت دولت هم خارج است. دولت آقای رئیسی وعده ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال را داده است. آیا دولتهای قبلی به فکرشان نرسیده بود که این تعداد مسکن بسازند؟ می خواستند اما نتوانستند چرا؟ به این دلیل که ساخت این تعداد فقط در یک سال به ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی نیاز دارد؛ یعنی بیش از کل نقدینگی موجود در کشور. این کارشناس اقتصاد مسکن در تشریح منابع لازم برای بخش مسکن گفت: وقتی می خواهید یک میلیون واحد مسکونی بسازید یعنی شما ۱۰۰ میلیون متر مربع خالص باید تولید کنید. ۱۰۰ میلیون متر مربع هم فضای خدماتی، اداری، تجاری، بهداشتی، فضای سبز و غیره درست کنید. هر متر مربع که می سازید تقریبا به اندازه هزینه اش باید زیرساخت بدهید آب و برق و گاز و آسفالت و خیابان و محوطه سازی. یعنی به اندازه ۴۰۰ میلیون متر مربع هزینه کنید تا ۱۰۰ میلیون متر مسکن داشته باشید.ستاریان ادامه داد: اگر برای هر متر دست کم ۱۰ میلیون تومان هزینه کنید به ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز خواهید داشت.
سوال این است که آیا منابع موجود اجازه اجرای چنین ابرپروژه ای را به ما می دهد؟ ما حتی ۱۵ ابزار و سیستم مالی که هم اکنون در دنیا به کار گرفته می شود را در اختیار نداریم. پس باید بر اساس توان و امکاناتمان وعده بدهیم و جراحی اقتصاد را از همین امروز شروع کنیم.

About Author