چرا حال بورس خوب نمی‌شود؟

مجید سلیمی‌بروجنی

رفتار بازارها همواره تقابل بین اعتماد و بی‌اعتمادی، ترس و شجاعت، مقاومت و حمایت جریان گردش پول و نقدشوندگی را نشان می‌دهد که البته متاثر از شراط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر سرزمینی است.

این بدان معنست که سرمایه‌گذاران در بازارها در انطباق با ریسک‌های بیرونی و درونی همواره سعی می‌کنند تصمیمی بگیرند که در وهله نخست، ریسک‌هایشان را پوشش دهند و به نوعی آن را مدیریت کنند و در وهله دوم، بتوانند سود منطقی را از سرمایه‌گذاری‌هایشان کسب کنند.

هر بازاری برای این‌که بتواند منابع مالی به خود جذب کند، باید در راستای منافع سرمایه‌گذار قدم بردارد که لازمه آن، ثبات اقتصاد کلان، پایداری و پیش‌بینی ناپذیری بودن سیاست‌های اقتصادی در کنار توسعه زیرساخت‌هاست. نااطمینانی ها به تناسب نوع آن در عرصه سیاست، اقتصاد یا اجتماع ریسک‌هایی را شکل می‌دهند که می‌تواند بر رفتار افراد اثر بگذارد. نااطمینانی از نوع سیاسی به دلیل اثری که روی امنیت سرمایه‌گذاری می‌تواند ایجاد کند، باعث افزایش ریسک سرمایه‌گذاری می‌شود که در گام نخست، سمت تقاضا را در اقتصاد متاثر می‌کند. در صورت تداوم و دامنه گسترش نااطمینانی سیاسی، سرمایه‌گذار در رفتار و استراتژی سرمایه‌گذاری تجدیدنظر می‌کند.

بازار سهام از ابتدای سال تاکنون روزهای پرفراز و نشیبی را گذرانده است. این بازار چه در روزهای نخست سال که با امید رونق و رکوردشکنی در شاخص کل کار خود را آغاز کرد و چه در هفته اخیر که بیشتر قرمزرنگ بود، روزهای پرخبری را پشت سر گذرانده است.

بازار سرمایه را می‌تواند پرحاشیه‌ترین بازار ایران طی سال‌های اخیر دانست. این بازار چه آن زمان که پذیرای سیل بی‌پایان خریداران سهام بود و چه حالا که همه در آن برای خروج از گردونه معاملات رقابت می‌کنند، همواره خبرساز بوده و توانسته به وضوح در بطن خبرها و تحلیل‌های کلان اقتصادی و بعضا سیاسی خودنمایی کنند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد در طول دهه‌های اخیر با وجود آن‌که این بازار هیچ‌گاه از سرمایه‌گذار خالی نبوده، اما در برخی از دوره‌ها به واسطه حضور پررنگ تورم و افزایش شیب سطح عمومی قیمت‌ها در اقتصاد، جمعیت بیشتری را به سمت خود جذب کره است. هر بار که این اتفاق افتاده، در پس آن ناکامی بیشتر شده است.

طی یک‌سال و نیم گذشته عوامل متعددی نظیر سخنان نسنجیده، وعده‌های توخالی و بیشتر از همه اصرار بر شیوه‌های نخ‌نمای اقتصاد دستوری بر اعتماد عمومی نسبت به بازار سهام لطمه وارد کرده است. آنچه امروز تحت عنوان بی‌اعتمادی نسبت به بازار سهام از آن یاد می‌شود و همه کارشناسان به طور یک‌صدا آن را دلیل اصلی خروج پول از بورس می‌دانند، همین بی‌میلی است که به دلیل مشخص نبودن آینده ایجاد شده است. آن هم در شرایطی که سال‌جاری در حالی آغاز شد که انتظار می‌رفت انباشت دو ساله تورم در سال‌های قبل از آن در نهایت به کمک این بازار تورمی بیاید و باز هم آن را از شر رکورد رها کند. با این حال، چنین اتفاقی، حداقل تا به این جای کار نیفتاده است.

About Author